گوسفندي که #ذبح شرعی شده است و #خون به طور معمول از
آن رفته است👌
،خون باقیمانده در بدنش #پاك است، البته خوردن آن خون #حرام است.✅
بسـیاري از مراجع میگویند: 👇👇
اهل کتاب، یعنی آنهایی که کتاب آسـمانی دارند🧐، مثل یهودی ها و مسـیحی ها #پاك هسـتند👌،
ولی کفار و مشرکینی که بت پرست، یا آتش پرست هستند، یا کتب آسمانی ندارند❌ نجس اند👌.
اینها امور #اعتباري است و این نکته مهمی است.😊
خیلی جاها میگویند: اگر نمیدانید، عیبی ندارد❌، براي شما پاك است👌.
🔰 منبع : کتاب درمان وسواس استاد فرحزاد.
••✾❀✿💚✿❀✾••
✅ از میان دوستانمان کدامیک از همه بهتر است؟
🌷 پیامبر اکرم (ص):
بهترین دوست تو کسی است که
1️⃣ به تو در اطاعتت از دستورات #واجب و #حرامِ خدا کمک کند
2️⃣ از #گناه کردن منعت کند
3️⃣ تو را به راضی کردنِ خدا امر کند.
📖 خيْرُ إِخْوَانِكَ مَنْ أَعَانَكَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ صَدَّكَ عَنْ مَعَاصِيهِ وَ أَمَرَكَ بِرِضَاهُ
📚 مجموعة ورام، ج2، ص: 123
🔴علت ممنوعیت کاشت ناخن برای کادر درمان
🔹رئیس اداره نظارت بر امور درمان وزارت بهداشت: زمانی که فردی ناخن میکارد، فاصلهای که بین ناخن و بستر انگشت ایجاد میشود به محلی برای رشد باکتریها تبدیل میشود و بنابراین دستان فرد به خوبی استریل نمیشود.
🔹به همین دلیل این موضوع به کادر درمان ابلاغ شده و پرسنل بیمارستانها باید از #لاک زدن و استفاده از #ناخن_مصنوعی پرهیز کنند.
✍باز خوب شد با یه علت بهداشتی این کار رو منع کردند وگرنه #حلال و #حرام خدا که هیچ وقت براشون مساله نیست..
#کاشت_ناخن_حرام_شرعی
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
هدایت شده از (✌️تاظهور✌️)
✅ معیارهای شناخت #معلم_اخلاق
🌷امام حسن عسکري (ع) می فرماید:
وقتی که دیدیـد شخصـی سـیماي نورانی و رفتار و گفتار زاهـدانه دارد و با تواضع و فروتنی راه می رود، مواظب باشـید شـما را گول نزند. چه بسیارند کسانی که عاجزند از این که از راه معمولی دنیا را به دست آورند، دین را دامی براي دنیایشان می کنند. آنها پیوسـته ظاهرساز بوده و عوام فریبند. آنها دسـتشان کوتاه و خرما بر نخیل است. تا دسـتشان نرسیده، پرهیزکارند. اگر دستشان به مال #حرام برسد، با چنگالهاي تیز به سویش خیز برمی دارند و آن را به سرعت می ربایند.
اگر دیدیـد چنین انحرافی ندارد و دین را وسـیله دنیا قرار نداده و از مال #حرام پرهیز می نماید، باز هم مواظب باشـید شـما را نفریبد. چون خواسـته ها و تمایلات مردم گوناگون است. هر کس به یک چیزي شـهوت دارد. چه بسیارند کسانی که از مال #حرام اگر چه زیاد هم باشد، پرهیز می کنند. ولی دنبال شهوت دیگر یعنی رابطه با جنس مخالف می روند و گناهان شهوانی را مرتکب می شوند.
اگر دیدید از این لحاظ هم منحرف نیست و دنبال رابطه با جنس مخالف نیست و دنبال شـهوتهاي #حرام نمی رود، باز هم مواظب باشـید که فریبتان ندهـد. از راه دیگر، او را آزمایش کنیـد، ببینید عقلش چگونه است. آیا درست کار می کند یا نه؟ بعضـی ها دنیاپرست و آدم شهوانی نیستند ولی عقل سالم و بینش درست ندارند. ضرر چنین انسانی بیشتر از منفعتش و خرابی او بیشتر از سازندگی وي خواهد بود.
وقتی که دیدیـد، واقعـاً عقل و بینش درستی دارد و مسائل دینی و اجتماعی و زنـدگی را خوب می فهمـد، باز هم مواظب باشـید فریبتان ندهـد تا ببینیـد عقل او در مبارزه با هواي نفسـش چگونه است. آنجا که بر سـر دو راهی قرار می گیرد، چگونه است؟ آیا از عقل پیروي می کند یا از نفس؟
چنانچه از این لحاظ هم مشـکلی نداشـته باشد، باز هم گول نخورید و ببینید علاقه او به مقام و ریاست چه میزان است. ریاسـت پرست است یا نه؟ می خواهد به ریاست برسد از هر راهی که باشد یا نه؟ عده اي از مردم هسـتند که بسـیاري از خواسـته ها و شـهوات را سـرکوب کرده و کنار گذاشـته اند، ولی ریاست طلبند. ریاسـت طلبی نمی گذارد در جاده درست قدم بردارند. چنین آدمی، اگر ریاستش باقی بماند، هیچ باکی ندارد که هر چه از دینش برود. چنین کسانی زیانکار در دنیا و آخرتند و مورد غضب چهارده معصوم و غضب الهی هستند ...
اما انسان کامل و مرد تمام عیار کسـی است که دلش دنبال اجرای فرمانهای #واجب الهی است و دینش را بر همه خواسـته هایش مقـدم می دارد و همه نیرویش صـرف جلب رضاي خدا می باشد. ذلت در راه دین را خوشتر از عزت در راه باطل می دانـد و می داند که تحمل سـختی هاي دنیا او را به نعمت ابدي بهشت می رساند و تأمین خوشی هاي #حرام، زندگی او را به عذاب همیشگی دوزخ می کشاند.
آري چنین انسانی، انسان کامل و مردي لایق است که بایـد به این گونه انسانی اقتدا نمود و او را الگوي زندگی قرار داد که به خدا می رساند و دعایش مقبول درگاه الهی است و درخواستش به ناامیدي نمی گراید.
✍️ خلاصه: معلم اخلاق کسی است که اوّلاً واجبات را انجام می دهد و حرامها را ترک می کند و ثانیاً مجتهد در قرآن و روایات اهل بیت است و ثالثاً دیگران را به انجام واجبات و ترک حرامها دعوت می کند.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 161