eitaa logo
گروه فرهنگی مَـــلِـــکـــا'
590 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
373 ویدیو
38 فایل
دور هم جمع شده ایم🧕🏻 برای دمیدن روحِ امید🌬️ در کالبدِ شهر...🌃 🔸شروع فعالیت: تابستان 1395 🔹شماره اعتبارنامه: 4448 شما بفرمایید ما میخونیم👇😉 https://daigo.ir/secret/7180774622
مشاهده در ایتا
دانلود
به رسم هر سال، گل های ملکا + گل های متبرک ضریح حرم حضرت معصومه سلام الله علیها به دست 1403 مخاطب رسید! 1403 ______🇮🇷🧕🏻______ 🆔https://eitaa.com/joinchat/988151828C7b4620445c
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
گروه فرهنگی مَـــلِـــکـــا'
اگه این چند روزه از هدیه های ملکا سهم شما شده در جای جای شهر حتما و حس تون رو برامون بفرستید و بگید تا ما هم ذوق کنیم🥰 🆔 @malekaa
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
و بعد از سال‌ها بلاخره روز دختر به ایام سال تحصیلی رسید و باعث شد بخشی از هدایای امسال به دبیرستان های دخترانه به صورت یهویی بره و سر کلاس و غافلگیرشون کنه 🥰😅 بخشی از تصاویر شنبه ای که 3 تا مدرسه غافلگیر شدند! فکرکن وسط کلاس، یهو چندتا دختر غریبه با روسری یک رنگ، درِ کلاس رو بزنن و بگن روزت مبارک این هدیه ها مال شماست😉 🎉 1403 ______🇮🇷🧕🏻______ 🆔https://eitaa.com/joinchat/988151828C7b4620445c
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
از بیرون جعبه هم معلوم بود، یک کاغذ کوچک لوله شده شبیه نامه های قدیمی بازش کردم و خبرنگار ازم خواست تا بلند بخوانم نوشته بود: شاید از مردانِ این خانواده بیشتر شنیده‌اید اما از دختران شان کمتر؛ بگذارید من که از نسلِ این خاندان ام کمی بگویم... این خانواده مادری داشت که هنگام تجرد، مادر بود برای پدرش؛ آنقدر که اُمِّ ابیها صدایش می‌زدند... به هنگام ازدواج در میان خواستگارانِ شهره‌ی شهر و بزرگانِ قبایل و شیوخ، انتخابش مردی بود که شهرتش نه به قوم و قبیله، نه به مال و منال، که به ایمان و صداقت و شجاعت بود... شیردختری تربیت کرد و چنان مهر و عاطفه برادرانش را به او آموخت که طاقت دوری نداشته باشد و همراهی با برادر را شرط اصلی برای خواستگارانش قرار دهد... و من که فرزندِ هفتمین امام از این خاندانم، دختری هستم که دخترانگی و خواهری را از این مادر و دختر آموختم... وقتی خبر رسید برادرم در خراسان اسیر است با تمامِ اطرافیان به سویش راهی سفر شدم اما، بیماری امان نداد و جایی در میانه‌ی این دیار، در سرزمینِ قم، دیده از جهان بستم... که اگر بودم و میماندم تحفه‌ای از بهترین گل‌های سرزمین پارس را برای تلطیف مشام و دیدگان برادرم به هدیه می‌بردم... مثل همین گلها که هدیه روز دختر من به توست! گل‌هایی که مدت‌هاست در بالای ضریحی که برای من ساخته‌اند از هوایی که من نفس کشیده‌ام استشمام کرده‌اند و بوی بهشت میدهند... من نرفتم و ندیدم و نشد آنچه دلم می‌خواست اما شما هر وقت مشهد رفتید سلام من را هم برسانید به دیار برادرم... ______🇮🇷🧕🏻______ 🆔https://eitaa.com/joinchat/988151828C7b4620445c
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳