eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
821 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 📝 | 🍃🌹🍃 🔻چند روز پیش یک با ادبیات نامناسب و تند به و دیگر سلبریتی‌ها تاخت... ولی هیچ وقت نه علمای بزرگ و نه اهل بیت (علیهم‌السلام) اینطوری با افراد برخورد نمی‌کردن...😉 🔹 همین مواضع ایشون باعث شد یک فضای نامناسب در شبکه‌های اجتماعی ایجاد شود... 🙄 جای سوال بود...🤔 🔸 تا اینکه عکس ایشون در کنار (لیدر شیعه انگلیسی) دیده شد... 😯 سمت راست سید صادق شیرازی😳 🔺 سمت چپ آقای ، منبری معروف که خود ماها کلیپ‌هاش را بدون اینکه بشناسیمش منتشر می‌کنیم.☹️ http://eitaa.com/fatemiioon_news
🕊❤️ بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا ابا عبدالله ❤️یا حسین! تا آخرین قطره‌ی خون، نمی‌گذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود.❤️ تنها دلخوشی من، برادر زاده‌ام علی است که وقتی او بزرگ شد بگویید که عمویت برای دفاع از حرم حضرت زینب رفته و شده است. بگذارید علی افتخار کند. . مادر عزیزم اگر بنده توفیق شهادت پیدا کردم و برای من مجلس یادبود گرفتند در عزای من گریه نکن. چرا که دشمنان شاد و خرم می‌شوند و اگر گریه کنی در روز قیامت حلال نمی‌کنم. و نیز مادرم بنده إن‌شاءألله در این سفر که به سوریه می‌روم، عمودی می‌روم و افقی به ایران باز می‌گردم. و نیز به گروه موزیک لشگر بگویید چون من با شما سابقه‌ی دوستی و همکاری داشتم موقع ورود پیکر من به تبریز به صورت عالی و منظم به نواختن موزیک بپردازید. پدر عزیزم به دلم افتاده که این آخرین سفر من به سوریه می‌باشد. می‌دانم که شهید خواهم شد. لذا از صمیم قلب مرا حلال کنید. . و نیز حرف من رفتند به سوریه: ای عاشقان اهل بیت رسول الله! چون من خیلی آرزو داشتم که ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رکاب مولایم امام حسین (علیه‌السلام) می‌جنگیدم تا شهید شوم و حال وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام خامنه‌ای لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) دفاع بکنم. لذا به همین منظور عازم دفاع از حرمین به سوریه می‌روم و آرزو دارم همچون حضرت عباس (علیه‌السلام) در دفاع از خواهر بزرگوارشان (بی بی حضرت زینب س) شهید شوم.. ۹۴/۱/۲۵ http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ آغاز رسمی پیاده روی اربعین از دورترین نقطه در جنوب 🔹‌ موکب‌های حسینی صبح امروز شنبه از راس البیشه در فاو واقع در استان بصره، پیاده روی به سمت را آغاز کردند. http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت‌الله خامنه‌ای: تا می‌گوییم ، فوراً در ذهن مجسم می‌شود که اگر یک نفر در خیابان رفتار و لباسش خوب نبود، یکی باید بیاید و او را نهی از منکر کند. فقط این نیست؛ این جزء دهم است! http://eitaa.com/fatemiioon_news
📌 می‌گفت باید کاری کنیم سفر به و زیارت آسان شود ✍سردار امین شریعتی، فرمانده لشکر عاشورا در دوران دفاع مقدس: یکی از مواردی که حاج قاسم و ابومهدی خیلی روی آن تاکید داشتند این بود که می‌گفتند باید کاری کنیم به قدری رفتن به کربلا و زیارت آسان شود که هر کسی در خانه نشسته و با زن و بچه‌اش تصمیم می‌گیرد که روز چهارشنبه راهی زیارت شود و پنجشنبه کربلا باشد، بتواند برود و برگردد. یکی از کارهایی که حاج قاسم و ابومهدی با هم انجام دادند این بود که قرار گذاشتند اقداماتی کنند که هر چقدر می‌توانیم به عراق پرواز داشته باشیم. ایده حاج قاسم این بود که دیگر کسی ۶ماه منتظر سفر کربلا نباشد و خانوادگی تصمیم بگیرند که راحت ویزا بگیرند و به راحتی به کربلا بروند. نقش حاج قاسم و ابومهدی المهندس در قضایای بی‌نظیر بود. http://eitaa.com/fatemiioon_news
بازداشت به‌دلیل به مدارس دینی 🔹 گاردین: گلشن بایراکتار، یکی از خوانندگان موسیقی پاپ ، در کنسرتش گفته انحراف اخلاقی یکی از نوازندگان گروهش به این دلیل است که او قبلا در مدرسه اسلامی درس خوانده است. پس از این اظهارات این خواننده با دستور دادستانی ترکیه به اتهام نفرت‌پراکنی بازداشت و به زندان منتقل شد. ✍سلبریتی‌های ما و دادستان ما هم هیچ... نگاه... http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه‌السلام: کسی که دوست دارد اجلش به تأخیر افتد و روزی‌اش افزایش یابد، به جا آورد. بحار الانوار، ج ۷۱ ص ۹۱ ح۵ http://eitaa.com/fatemiioon_news
این فوت‌های ناگهانی دیگه خیلی عادی شده!!! سن مرگ مغزی هم بشدت پایین اومده یه نماینده مجلس فقط کافیه ۱۰۰۰ مورد مرگ مغزی اخیر در کشور رو لیست بگیره با کد‌ملی‌شون و ببینه چنددرصدشون زدن و فاصله‌ی بین دز آخر و سکته‌‌ی مغزیشون چند روز بوده همینو در بیارن کافیه http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصویر شدن زیر شن روان مربوط به ایران نیست 🔸 روزهای گذشته تصویری در شبکه‌های اجتماعی مربوط به احشام گرفتار شده در شن دست به دست می‌شد. مدیر کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان می‌گوید این فیلم مربوط به ایران نیست. http://eitaa.com/fatemiioon_news
توی اردوگاه تکریت، مسئول شکنجه اسرای ایرانی، جوانی بود بنام کاظم.  یکی از برادران کاظم، اسیر ایرانی‌ها و برادر دیگرش هم در جنگ کشته شده بود، به همین خاطر کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت!  کاظم؛ آقای را خیلی اذیت می‌کرد. اما مرحوم ابوترابی هیچگاه شکایت نکرد و به او احترام می‌گذاشت!  ✅تنها خوبی کاظم بودنش بود. او واجباتش را انجام می‌داد و به روحانیون و سادات احترام می‌گذاشت. اما آقای ابوترابی در اردوگاه حکم یک اسیر برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی. ✅یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ آقای ابوترابی و گفت بیا اینجا کارت دارم... از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی‌زد.  وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم، گفت: کاظم اون روز من رو کشید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود، اما... دیشب خواب سلام الله علیها رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من در اردوگاه به مادرم شکایت کرده. صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه سیدی را اذیت می‌کنی؟ از دست تو راضی نیستم. کاظم رفتارش کاملا با ما تغییر کرد. زمانی که رژیم صدام از بین رفت، کاظم راهی ایران شد، از ستاد امور آزادگان آدرس اسرای اردوگاه خودش را گرفت و تک تک سراغ آن‌ها رفت و از آن‌ها حلالیت طلبید. 💐کاظم عبدالامیر مذحج، چند سال بعد در راه دفاع از حرم حضرت زینب در زینبیه دمشق به قافله شهدا پیوست. منبع📚: برگرفته از کتاب تا شهادت. اثر گروه شهید هادی. http://eitaa.com/fatemiioon_news
📸 وقتی عامل به تمجید از سید کمال حیدری برخاسته و به سید مقتدا صدر درود می‌فرستد! 🔺 «ایدی کوهین» روزنامه‌نگار صهیونیست و عامل موساد در توییتی ضمن تأکید بر درستی مواضع «سید کمال حیدری» و استناد به این مواضع، یهودیان و شیعیان را پسرعمو توصیف می‌کند!! 🔺 "کوهین" همچنین رهبر جریان صدر عراق را رهبر شیعیان جهان توصیف و اعلام می‌کند که از کشور(رژیم) اسرائیل بزرگ به شما درود می‌فرستم. http://eitaa.com/fatemiioon_news
خبرنگار سابق خبرگزاری فارس، بصورت ناگهانی با درگذشت! http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ببینید زمانی نه چندان دور، صدا و سیمای کشور، در «مستند خارج از دید» ورود زنان به ورزشگاه را معرفی می‌کرد. 1⃣ برای آن از تیم‌های آموزش دیده‌ی خارج کشور سند می‌آورد. 2⃣ عناصر انگلیسی دانشگاه سوآز لندن مثل غنچه قوامی را رونمایی می‌کرد. 3⃣ پروژه‌ی حضور زنان در ورزشگاه را مقدمه‌ی پروژه‌های بعدی دشمن می‌دانست. 4⃣ سوال طرح می‌کرد چرا فردی که جاسوس و آموزش‌دیده‌ی مؤسسه‌ی بدنام هیووس است، فعال در زمینه‌ی ورود زنان به ورزشگاه است؟ 🔶🔹 پی‌نوشت آقایان! عزیزان! سروران! ✴️ عقب‌نشینی از اصول، عاقبتی جز پشیمانی ندارد. از سرنوشت گذشتگان عبرت نگیرید، عبرت آیندگان می‌شوید. ⭕️ و خوب می‌دانید که مسأله بر سر چند نفر خانم نیست. پس نفرمایید مسأله‌ی ورزشگاه، فرعی بر اصل است. 🔴 مسأله، تبعیت از سازمان‌های بین‌المللی است که در زمینه‌های مختلف، حتی فوتبال در حال وقوع است. آن هم فقط به‌عنوان یکی از مسائل... ❌ از تجربه‌ی و حذف ارز ترجیحی درس بگیرید. کین مپندار که بیگانه تو را خویش آید گرگ ابلیس، برت با صفت میش آید... ✍️ مهندس شکوهیان‌راد http://eitaa.com/fatemiioon_news
✍در تذکرة اولیاء آمده است؛ عارفی در بغداد بود که مردم شهر او را به عرفان می‌شناختند. تاجری در همان شهر بغداد کنیز زیبارویی داشت. تاجر قصد سفر به بصره برای گرفتن قرض خود از کسی را کرد و از عارف خواست که کنیز او را مدتی در سراپردۀ خانه خود محافظت کند. 🌾عارف پذیرفت و کنیز را در منزل خود به امانت جای داد. چون چشم عارف به کنیز زیباروی بهشتی افتاد، در سیاهی معصومانه چشمان کنیز، شب و روزش سیاه شد و لحظه‌ای آرزوی معاشقه با کنیز از مقابل دیدگان عارف محو نشد. 🔥عارف نزد استاد خود آمد و استمداد کرد. استاد گفت: در مدائن نزد ابوعلی فارمدی برو تا تو را درمان کند. عارف به مدائن رسید و آدرس خانه او را خواست. همه ملامتش کردند که او مردی پسرباز و همیشه مست است. 🌏پس به بغداد نزد استاد خود برگشت. داستان را گفت و استاد گفت: برو داخل خانه‌اش قدری بنشین و هرگز از ظاهر داستان مردم بر باطن آن‌ها قضاوت نکن. 🍷عارف نزد ابوعلی آمد و دید همان‌ طوری که مردم می‌گویند، پسر زیبای جوانی کنارش نشسته و خمره می، در کنار اوست که پسر جوان زیبارویی در پیاله‌اش مدام مِی می‌ریزد. 🔍چند سؤال پرسید، ابوعلی جواب او را به نیکی داد. عارف از پاسخ او فهمید که مرد عالِمی است که نور علم الهی بر قلبش به قطع و یقین تابیده است. ⚜چشم‌هایش پر شد و پرسید: ای ابوعلی این پسر کیست؟ و این همه مِی خوردن برای تو بعید و جای سؤال است. ابوعلی گفت: این پسر غریبه نیست، این پسر زیباروی، پسر من از همسر دیگر من است که در بغداد دارم و کسی در این شهر نمی‌داند، و این خُم مِی است ولی درونش مِی نیست، آب است که روزی از مِی‌فروشی که به من قرض داشت به جای قرضم گرفتم و درون آن کامل شستم. ❓عارف سؤال کرد، تو که این اندازه خداترس و عارف هستی چرا بیرون‌ات را چنین به مردم نشان داده‌ای که همه شهر تو را پسرباز و مشروب‌خوار بدانند؟ 🔰ابوعلی بدون این که مشکل عارف را از زبانش شنیده باشد. گفت: من ظاهرم را در شهر زشت نشان داده‌ام، تا مردم به من اعتماد نکنند و کنیزشان به من نسپارند!!! 💢عارف چون این سخن شنید، عرق سردی بر پیشانی‌اش نشست و دستی بر سر کوبید و از منزل ابوعلی خارج شد... http://eitaa.com/fatemiioon_news
✨﷽✨ 🔘داستان کوتاه ✍روزی حضرت داود علیه السلام از منزل خود بیرون رفت و زبور می‌خواند و چنان بود که هرگاه آن حضرت زبور می‌خواند از حسن صوت او جمیع وحوش و طیور و جبال و صخور حاضر می‌شدند و گوش می‌کردند و هم چنان می‌رفت تا به دامنه کوهی رسید که به بالای آن کوه پیغمبری بود حزقیل نام و در آن جا به عبادت مشغول بود. چون آن پیغمبر صدای مرغان و وحوش و حرکت کوه‌ها و سنگ‌ها دید و شنید، دانست که داود است که زبور می‌خواند. حضرت داود به او گفت: ای حزقیل! اجازه می‌دهی که بیایم پیش تو؟ عابد گفت: نه، حضرت داود به گریه افتاد، از جانب حضرت باری به او وحی رسید: داود را اجازه ده، پس حزقیل دست داود را گرفت و پیش خود کشید. حضرت داود از او پرسید: هرگز قصد خطیئه و گناهی کرده‌ای؟ گفت: نه، گفت: هرگز عجب کرده‌ای؟ گفت: نه، گفت: هرگز تو را میل به دنیا و لذات دنیا به هم می‌رسد؟ گفت: به هم می‌رسد، گفت: چه می‌کنی که این را از خود سلب می‌کنی و این خواهش را از خود سرد می‌نمایی؟ گفت: هرگاه مرا این خواهش می‌شود، داخل این غار می‌شوم که می‌بینی و به آنچه در آنجاست نظر می‌کنم، این میل از من برطرف می‌شود. حضرت داود به رفاقت او داخل آن غار شد، دید که یک تختی در آنجا گذاشته است و در روی آن تخت، کلّه آدمی و پاره‌ای استخوان‌های نرم شده گذاشته و در پهلوی او لوحی دید از فولاد و در آنجا نقش است که من فلان پادشاهم که هزار سال پادشاهی کردم و هزار شهر بنا کردم و از چندین باکره ازاله بکارت کردم و آخر عمر من این است که می‌بینی که خاک فراش من است و سنگ بالش من و کرم‌ها و مارها همسایه منند، پس هر که زیارت من می‌کند، باید فریفته دنیا نشود، گول او نخورد!![۱] 📚[۱] الأمالى، صدوق: ۹۹، المجلس الحادى و العشرون، حديث ۸؛ كمال الدين: ۲/ ۵۲۴، باب ۴۶، حديث ۶؛ بحار الأنوار: ۱۴/ ۲۵، باب ۲، حديث۳ ‌‌‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• http://eitaa.com/fatemiioon_news
✨﷽✨ 🍀مکاشفه پدر آیت الله مرعشی درباره حضرت معصومه علیها السلام ✍آیت الله العظمی سید شهاب الدین می‌فرمود: "علت آمدن من به این بود که پدرم سید محمود مرعشی نجفی (که از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر علیه السلام بیتوته نمود که آن حضرت را ببیند، شبی درحال مکاشفه حضرت را دیده بود که به ایشان می‌فرماید: "سید محمود چه می خواهی؟" عرض می‌کند: می‌خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء علیها السلام کجاست؟ تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بود:"من که نمی‌توانم «برخلاف وصیت آن حضرت» قبر او را آشکار کنم." عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرمود: "خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه معصومه علیها السلام عنایت فرموده است، هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درک کند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام برود." 📗بر ستیغ نور(شرح حال آیت الله مرعشی نجفی) ص۷۱ http://eitaa.com/fatemiioon_news
علاقه به خانواده خوب است هراز چند گاهی به خود تلنگری بزنیم شايد دنیا را زیباتر ببینیم شخصی تعريف می‌كرد چند روزی که در یکی از اتاق‌های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبه‌روی من هر روز جر و بحث می‌كردند. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص شود اما شوهرش می‌خواست او همان‌جا بماند. از حرف‌های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد. در بین مناقشه این دو نفر کم‌کم متوجه شدم یک خانواده روستایی ساده بودند با ۲ بچه. تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، ۶گوسفند و یک گاو است. در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود، هر شب مرد از این تلفن به خانه‌شان زنگ می‌زد. صدای مرد خیلی بلند بود با آنکه در اتاق بیماران بسته بود اما صدایش به وضوح شنیده می‌شد. موضوع همیشگی مکالمه مرد با پسرش هیچ فرقی نمی‌کرد: گاو و گوسفند‌ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می‌روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می‌شود... چند روز بعد زن برای جراحی آماده شد او پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می‌کرد، گفت: اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه‌ها باش. مرد با لحنی مطمئن حرفش را قطع کرد و گفت: اینقدر پرچانگی نکن. بعد از گذشت ۱۰ ساعت پرستاران، زن را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی‌شناخت. مرد آن شب مثل شب‌های گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بیهوش بود. اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. هر شب، مرد به خانه زنگ می‌زد. روزی در راهرو قدم می‌زدم. وقتی از کنار مرد می‌گذشتم داشت می‌گفت: گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آن‌ها برسید. یک باره به طور اتفاقی نگاهم به او افتاد. ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می‌کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا اینکه مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: خواهش می‌کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلا برای هزینه عمل جراحی‌اش فروخته‌ام. برای اینکه نگران آینده‌مان نشود، وانمود می‌کنم که دارم با تلفن حرف می‌زنم. http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️داستان تکان دهنده سر دیگ نذری (علیه السلام )👌 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• http://eitaa.com/fatemiioon_news