eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
741 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
‏تنها پرنده‌ای که جرات می‌کند را نوک بزند، دورنگوی سیاه است. به پشت عقاب می‌نشیند و گردنش را گاز می‌گیرد. با این حال، عقاب هیچ واکنشی نشان نمیدهد و با دورنگو نمی‌جنگد. او وقت و خود را تلف نمی‌کند. فقط بالهای خود را باز می‌کند و شروع به پرواز بالاتر در آسمان ‏میکند. هرچه پرواز بالاتر باشد نفس کشیدن برای دورنگو سخت‌تر است و سرانجام به دلیل کمبود اکسیژن »دورنگو سقوط میکند. ✅ نیازی نیست که به همه نبردها واکنش نشان دهید. لازم نیست که به همه استدلال‌ها یا منتقدان پاسخ داده شود. شما فقط را بالا می برید و همه مخالفان از بین می‌روند. ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ http://eitaa.com/fatemiioon_news ᰔᩚ───⊱💕⊰───ᰔᩚ
فتنه هم خوب چیزیه ها همه نامرد ها و وطن فروش ها و بی شرف ها رو غربال میکنه. 🔊بفرستید تا همه ببینند حتی یک نفر بیشتر http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ سقف مطالبه و دغدغه برای حقوق زنان ایرانی در رسانه‌های خارجی! این زنان را از حق قلیان کشیدن محروم کرده است!! 🔹‌ ️ آرش عزیزی، خبرنگار و مجری سابق شبکه من‌ و‌ تو و کارشناس پای ثابت اینترنشنال سعودی در مصاحبه با شبکه i24 اسرائیل با موضوع مطالبه حقوق زنان در ایران گفت: 🔹‌ ️این نظام مردم را از اساسی‌ترین نیازهایشان محروم کرده است، به خصوص زنان را که نمی‌توانند قلیان بکشند!! http://eitaa.com/fatemiioon_news
کسی می گفت: در بیمارستان مُرد و آن را به پدرش دادند که دفنش کند، من نیز همراه او سوار ماشین شدم و به سوی قبرستان حرکت کردیم .... او نوزادش را در آغوش گرفته بود و نگاهش می کرد ..تا اینکه در راه رفتن به قبرستان، ماشین به خیابانی پیچید و نور آفتاب به داخل ماشین و روی نوزاد افتاد .. پدر حرکت عجیبی از خود نشان داد !!! سبحان الله، پارچه سفید روی سر خود را در آورد و با آن نوزادش را پوشاند تا آفتاب به او نخورد !!! انگار فراموش کرده بود که فرزندش مرده است ... از و نسبت به فرزندش؛ بغضم ترکید و گریه کردم ... و معنی این آیه را خوب فهمیدم و تکرارش می کردم👇 ﴿.. و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا ﴾ بگو : « پروردگارا ! به آنان رحمت آور، همانگونه که مرا در کودکی پرورش دادند ». پدر و مادر می توانند همزمان ده کودکشان را دوست داشته باشند و به آنها توجه کنند اما ده پسر نمی توانند از یک پدر یا یک مادر مراقبت کنند ... خداوندا به ما توفیق بده که به پدر و مادر خود نیکی کنیم و ما را ببخش به خاطر کوتاهی و خطایمان در حق آنان... ‌ ‎ ‎ ‎ ‌ ‎ ‌ ‎ ‌ http://eitaa.com/fatemiioon_news
♦️خب حداقل کپی‌های قبلی رو پاک کنید تا مردم رو سرچ کردند اینطوری نشه! http://eitaa.com/fatemiioon_news
داستان زن هند همسر عمرو بن جموح وى دختر عمرو بن حزام، همسر عبدالله انصارى است. هند، به احد آمد و شهيدان و عزيزان خود را از روى خاك برداشت و بر روى شتر انداخت و رهسپار مدينه گرديد. در مدينه انتشار يافته بود كه پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در صحنه جنگ كشته شده است. زنان براى يافتن خبر صحيح، از حال پيامبر، رهسپار (احد) بودند او در نيمه راه با همسران رسول خدا ملاقات كرد، آنان از وى حال رسول خدا را سؤال نمودند، اين زن در حالى كه اجساد شوهرش و برادر و فرزند خود را بر شترى بسته و به مدينه مى‌برد مثل اين كه كوچكترين مصيبت متوجه وى نگرديده بود، با قيافه باز به آنان گفت: خبر خوشى دارم و آن اين كه پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) زنده و سالم است ؛ در برابر اين نعمت بزرگ تمام مصائب، كوچك و ناچيز است. خبر ديگر اين كه: خداوند كافران را در حالى كه مملو از خشم و غضب بودند شکست داد. سپس از وى پرسيدند كه اين جنازه‌ها از كيست؟ گفت: مربوط به من است. يكى شوهرم، ديگرى فرزندم، سومى برادرم، مى برم در مدينه به خاك بسپارم. بار ديگر در اين صحنه از تاريخ اسلام يكى از عاليترين اثر ايمان كه همان ناچيز شمردن مصائب و هضم تمام شدائد و آلام در راه هدف مقدس است، تجلى مى كند. مكتب ماديت هرگز نتوانسته است چنين زنان و مردان فداكارى تربيت كند. اين افراد براى هدف مى جنگند، نه براى زندگى مادى و نيل به مقام. اين داستان، شگفت انگيز است و هرگز با مقياسهاى مادى و قواعدى كه ماديت براى تحليل مسائل تاريخى طراحى نموده است، تطبيق نمى كند. فقط مردان الهى و كسانى كه به تاءثير عالم بالا اعتقاد دارند و مسائل اعجاز و كرامت را حل كرده اند مى توانند داستان را تحليل نموده و از هر نظر صحيح بدانند. اينك ادامه داستان: هند، مهار شتر را در دست داشت، به سوى مدينه مى كشيد. اما شتر به زحمت راه مى رفت. زنى از زنان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) گفت: لابد بار شتر سنگين است، هند در پاسخ گفت: اين شتر بسيار نيرومند است و مى تواند بار شتر را بردارد و حتما علت ديگرى دارد. زيرا هر موقع روى شتر را به طرف احد بر مى گردانم، اين حيوان به آسانى مى رود ولى هر موقع آن را به سمت مدينه مى نمايم به زحمت كشيده مى شود و يا زانو به زمين مى زند. هند تصميم گرفت كه به احد برگردد و پيامبر را از جريان آگاه سازد. او با همان شتر و اجساد به (احد) آمد و وضع راه رفتن شتر را به پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) گفت: پيامبر فرمود: هنگام كه شترت به سوى ميدان رفت از خدا چه خواست؟ وى عرض كردم شوهرم رو به درگاه خدا كرد و گفت: خداوندا، مرا به خانه‌ام باز نگردان. پيامبر فرمود: علت اين امتناع روشن گرديد دعاى شوهرت مستجاب شده، خداوند نمى خواهد اين جنازه به سوى خانه (عمرو) برگردد. بر تو لازم است كه هر سه جنازه را در اين سرزمين (احد) به خاك بسپارى و بدان كه اين سه نفر در سراى ديگر پيش هم خواهند بود. هند در حالى كه اشك از گوشه چشمانش مى ريخت از پيامبر درخواست كرد، كه از خداوند بخواهند كه او نيز در سراى آخرت پيش آنها باشد. • http://eitaa.com/fatemiioon_news
فداكار جاى گفتگو نيست كه جهاد براى زنان در اسلام نيست. حتى نماينده زنان مدينه حضور پيامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شرفياب گرديد و درباره اين محروميت با رسول خدا سخن گفت و اعتراض كرد كه ما تمام كارهاى شوهران را از نظر زندگى تاءمين مى نماييم و آنان با خاطر آرام در جهاد شركت مى نمايند. ولى ما جامعه زنان از اين فيض بزرگ محروميم. حضرت به وسيله او به جامعه زنان مدينه پيغام داد و فرمود: اگر روى يك سلسله علل فطرى و اجتماعى از اين فيض محروم شده ايد ولى شما مى توانيد با قيام به وظايف شوهردارى فيض جهاد را ترك كنيد. و اين جمله تاريخى را فرمودند: (و ان حسن التبعل يعدل ذلك كله) يعنى قيام به وظايف شوهردارى به وجه صحيح با جهاد (فى سبيل الله) برابرى مى كند. ولى گاهى برخى از بانوان تجربه ديده، براى كمك به مجاهدان كه بيشتر فرزندان و برادران و خويشاوندان آنها بودند، همراه مجاهدان از مدينه بيرون مى آمدند و آنها با سيراب كردن تشنگان، شستن لباسهاى سربازان و پانسمان كردن زخم مجروحان به پيروزى مسلمانان كمك مى كردند. ام عامر كه نام وى نسيبه است مى گويد: من براى رسانيدن آب به سربازان اسلام در احد شركت كردم تا آنجا كه ديدم نسيم فتح پيروزى مسلمانان وزيد. ليكن چيزى نگذشت كه يك مرتبه ورق برگشت. مسلمانان شكست خورده و پا به فرار گذاردند. من ديدم جان پيامبر در معرض خطر قرار گرفت، وظيفه ديدم به قيمت جانم هم تمام شود، از پيامبر اسلام دفاع كنم. مشك آب را به زمين گذاردم با شمشيرى كه به دست آورده بودم از حملات دشمن مى كاستم، گاهى تيراندازى مى كردم، در اين لحظه جاى زخمى را كه در شانه اش بود، نشان داده و مى گويد: در آنوقت كه مسلمانان پشت به دشمن كرده و فرار مى كردند چشم پيامبر به يك نفر افتاد كه در حال فرار بود، فرمود: اكنون كه فرار مى كنى سپر خود را به زمين بيانداز. او سپر خود را انداخت و من آن سپر را برداشتم و مورد استفاده قرار دادم. ناگاه متوجه شدم كه مردى بنام ابن قميئه فرياد مى كشد و مى گويد: محمد كجاست؟ او پيامبر را شناخت و با شمشير برهنه به سوى رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) حمله آورد. من و مصعب او را از حركت به سوى مقصد باز داشتيم، او براى عقب زدن من ضربتى بر شانه‌ام زد. با اين كه من چند ضربه بر او زدم ولى ضربه او در من تاءثير كرد و اثر اين ضربه تا يك سال باقى بود. و ضربات من بر اثر داشتن دو زره در تن، در او تاءثير ننمود. ضربه اى كه متوجه شانه من شد بسيار كارى بود. پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) متوجه شانه من گرديد كه خون از آن فوران مى كند. فورا يكى از پسرانم را صدا زد و فرمود: زخم مادرت را ببند. وى زخم مرا بست و من دو مرتبه مشغول دفاع شدم. در اين بين متوجه شدم كه يكى از پسرانم زخم برداشته است فورا پارچه هايى را كه براى بستن زخم مجروحان با خود آورده بودم درآورده و زخم پسرم را بستم. ولى براى اينكه هر لحظه وجود پيامبر در آستانه خطر بود، رو به فرزندم كردم و گفتم: فرزندم برخيز و مشغول كارزار باش. رسول اكرم از شهامت و رشادت اين زن فداكار سخت در شگفت بود وقتى كه چشمش به ضارب پسر وى افتاد، فورا او را به نسيبه معرفى كرد و گفت ضارب فرزندت همين مرد است. مادر دلسوخته پروانه وار دور شمع وجود پيامبر مى گشت، مثل شير نر به آن مرد حمله برد و شمشيرى به ساق او نواخت كه او را نقش زمين ساخت. اين بار تعجب پيامبر از شهامت اين زن زيادتر شد و از شدت تعجب خنديد، به طورى كه دندانهاى عقب او آشكار گرديد و فرمود: قصاص فرزند خود را گرفتى. فرداى آن روز كه حضرت ستون لشكر را به سوى حمراء الاسد حركت داد نسيبه خواست كه همراه لشكر حركت كند ولى زخمهاى سنگينى كه بر او وارد شده بود، اجازه حركت به او نداد. لحظه اى كه پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از حمراءالاسد بازگشت شخصى را به خانه نسيبه فرستاد تا وضع مزاجى او را به گوش پيامبر گزارش دهد. پيامبر از سلامت وضع وى آگاه گرديد و خوشحال شد. اين زن در برابر آن همه فداكارى از پيامبر خواست دعا كند خدا او را در بهشت ملازم حضرتش قرار دهد. پيامبر در حق وى دعا كرد: خدايا اينها را در بهشت همنشين من قرار ده. •✾📚 http://eitaa.com/fatemiioon_news
ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود در ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ سردخانه گیر افتاد. آخر وقت کاری بود. ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻫﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ساعتی ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ. ﺍﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯدی . ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: «ﻣﻦ 35 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ و ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ. ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ تو ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ. برای همین ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﺰﻧﻢ. ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ.» پی نوشت : ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻧﻤﺎﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺗأﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﻤﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ.  http://eitaa.com/fatemiioon_news
⚜ ذکر ⚜ 💥💥💥💥 📢 حال شیطان در لحظه ولادت رسول اکرم اسلام صلی الله علیه و آله‌. 🌸 امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که رسول اکرم اسلام به دنیا آمد، شيطان در ميان اولاد خود فرياد كرد تا همه نزد او جمع شدند. گفتند: چه چيز تو را از جا برآورده است اى سيّد ما؟ گفت: واى بر شما، از اوّل شب تا حال احوال آسمان و زمين را متغيّر مى يابم. مى بايد كه حادثه عظيمى در زمين واقع شده باشد كه تا عيسى به آسمان رفته است مثل اين واقع نشده است. پس برويد بگرديد و تفحّص كنيد كه چه امر غريب حادث شده است؟ پس متفرّق شدند و گرديدند و برگشتند و گفتند: چيزى نيافتيم. آن ملعون گفت: استعلام اين امر كار من است. پس فرو رفت در دنيا و جولان كرد در تمام دنيا تا به حرم رسيد ديد كه ملائكه اطراف حرم را فرا گرفته اند. چون خواست كه داخل شود ملائكه بر او بانگ زدند. پس برگشت و كوچك شد مانند گنجشكى از جانب كوه حرا داخل شد. جبرئيل گفت: برگرد اى ملعون! گفت: اى جبرئيل يك حرف از تو سؤال مى كنم بگو كه امشب چه واقع شده است در زمين؟ جبرئيل گفت: محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه بهترين پيغمبران است امشب متولّد شده است. پرسيد كه: آيا مرا در او بهره اى هست؟ گفت: نه. پرسيد: آيا در امّت او بهره اى دارم؟ گفت: بلى؛ ابليس راضى شد. 📗جلاء العیون، مجلسی ره، ص ۶۸ http://eitaa.com/fatemiioon_news
هر چه باشد در مجازی از حقیقت یا دروغ دقتت را بیشتر کن در مجازی شلوغ هر چه دیدی در مجازی باورش فوری مکن پیرزن را با کلک هم سطح یک حوری مکن بس دروغ است و دغل در این فضای در به در جای آهو می‌دهد بر مشتری ها کره خر "عاصی" 👈 مجازی پر است از دروغ و کلک در امور سیاسی اجتماعی ، تخریب بزرگان ، عشق های دروغین و.... همگی مراقب باشیم.... 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃 http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✡ قارهٔ آمریکا توسط «کشف» نشد، بلکه به وحشیانه‌ترین شکل ممکن و با نسل‌کُشی «اشغال» شد. http://eitaa.com/fatemiioon_news
49.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 اگر همه ما واقعا امیدوار بودیم که این هفته ظهور میکنند باورتون میشه که آقا حتما ظهور میکرد؟.... اللهـم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج کپی با ذکر صلوات http://eitaa.com/fatemiioon_news
در یکی از معابر تهران مستقر بودیم ناگهان توجه ام به دختر خانمی کنارم جلب شد که داشت نگاهمون میکرد و مشخص بود چیزی میخواد بگه ولی روش نمیشه ... تا متوجه شد که نگاهش میکنم اومد جلو و گفت ببخشید میشه یه لحظه بیاید کنار ؟ کارتون دارم با اجازه از مافوق چند متر از تیم فاصله گرفتم و گفتم بفرمایید : یه لحظه سکوت کرد و ازم فاصله گرفت در ماشینش رو باز کرد و چند دسته گل عین همین که داخل عکس هست به ما داد و گفت : مرسی که برامون زحمت میکشید :) http://eitaa.com/fatemiioon_news
27.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 مراسم خون بس در دلفان لرستان 🌸 نسیمِ گذشت و مردانگی مردم لر، تا سیستان و بلوچستان هم وزید. 🔸 خانواده ای از روستای گاوبازه بخش خاوه شهرستان دلفان که سالها پیش نان‌آور خانواده‌شان به دست فردی در استان سیستان و بلوچستان ناجوانمردانه به قتل رسیده بود به حرمت هفته وحدت که مزین است به ولادت پیام‌آور مهربانی حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از حق خود (قصاص) گذشتند. 🔸دیروز طی مراسمی با حضور مسئولین استانی و شهرستانی و همچنین نمایندگانی از علمای شیعه و اهل تسنن ، بزرگان و ریش سفیدان و نیز جمع کثیری از مردم دلفان، خانواده داغدار مرحوم اعظم‌علی صادقیان از حق قصاص قاتل فرزند خود گذشتنند. http://eitaa.com/fatemiioon_news
عکس اینو یادشون رفت بذارن تو اون عکسا کنار معتمد آریا بنی صدره، موقع فرار از ایران 😂 http://eitaa.com/fatemiioon_news
⭕️تابستان بدون قطعی برق! 🔻‏اولین تابستان دولت ‎ تمام شد آنهم بدون خاموشی برق و مشکلات متعاقب آن ✅بخش عظیمی از بغض دشمن و عمله هایش همین موفقیت های دولت است، چه بخواهید چه نخواهید ایران به سمت پیشرفت است و هیچ سدی مانعش نخواهد شد🇮🇷 http://eitaa.com/fatemiioon_news
فرازی از نامه شهید حمید کارگر🌹🕊 🔸زمانی که روی زمین راه می روید فخر نفروشید، یک روز همین خاک بر سرتان ریخته خواهد شد. 🔸سعی کنید شیطان درونتان را از بین ببرید و خالص شوید. یاد با ذکر 🌸 http://eitaa.com/fatemiioon_news
از مالک اشتر پرسیدند: چگونه است که شما هیچ‌وقت؛ حتی در مه‌آلود ترین ایام و شرایط، راه خود را گم نکرده‌اید؟! پاسخ داد: من در طوفانِ گرد و غبارِ فتنه‌ها؛ چشمانم جز به انگشت اشاره‌‌ی مولایم علی(ع) نبود...!👌❤️ http://eitaa.com/fatemiioon_news
طبیعیه این حرفا رو بزنن چون از رژیم کودک کش اسرائیل پول می‌گیرن می‌گن به صاحبش می‌ره برای همین راحت بچه می‌کشن http://eitaa.com/fatemiioon_news
کاش اول خودتو معرفی میکردی بعد خداحافظی میکردی😕 http://eitaa.com/fatemiioon_news