داشتم میرفتم سمت مسجد
دو تا دختر جوان پشت به من روبه مسجد نشسته بودن، بدون حجاب در حال سیگار کشیدن
از کنارشون رد شدم، برگشتم سمتشون و چند ثانیه فقط نگاه کردم
دو تایی بلند شدن، یکی شون گفت به تو ربطی نداره، دوست ندارم حجاب سرم کنم 😡😡
گفتم من که چیزی نگفتم 😕🙁😕
خواستم بپرسم سرویس بهداشتی کجاست 🤣🤣
مثل رباتی که خلاف برنامههایی که بهش دادن براش اتفاق افتاده باشه، هی به اطراف نگاه کردن ، نمیدونستن کدوم طرفی برن
انگار سیم هاشون قاطی کرده باشه
دست هم رو گرفتن و پشت به من کردند و رفتند
شالشون رو هم بدون اینکه متوجه بشن انداختن روی سرشون 🤔🤔
بلند گفتم
ممنون که برگشتید به اصل خودتون
ولی اونها گیج و منگ تلو تلو خوران میرفتند
🥺🥺
پ.ن
متاسفانه برخی از اینها رباتهای انسان نمایی هستند که تحت فرمان فضای مجازی شدهاند
#تذکرلسانی
http://eitaa.com/fatemiioon_news