eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
691 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
moharam1 shab6.mp3
38.52M
#دهه_اول_محرم_98 #شب_ششم ۹۸/۶/۱۴ سخنران: سرکار خانم اسدیان موضوعات: #مگه_میشه_مرجع_تقلید_هوس_نداشته_باشه؟😳 #ازدواج_نیازه... #دین_خدا_یا_دین_خودم؟؟؟😱 #من_و_زنا؟😧😳 #واسطه_ی_ازدواج_بشید #چرا_دعا_کنیم_برای_ظهور؟ #صلاح_با_عملت_تعیین_میشه #رضایت_والدین_اکسیره... #ام‌البنین_و_میسون #فضیلت_سینه_زنی #حبیب_بن_مظاهر #مسئول_باید_اینجوری_باشه😇 و... @fatemiioon110 یاعلی!...
داستان حضرت چیست؟ و چه شدکه به او مقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟ *زمانی که امام حسین  علیه السلام کودکی خردسال بود حبیب جوانی بیست ساله بود* *او علاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هر جا امام حسین می‌رفت این  عشق و علاقه او رابه دنبال محبوب خود می‌کشید* *پدر حبیب که متوجه حال پسر شد * *از او پرسید که چه شده که لحظه‌ای از جدا نمی‌شوی؟ حبیب *فرمود پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم و این عشق و علاقه مرا تا جایی می‌کشاند که  در عشق خود فنا می‌شوم * *مظاهر پدر حبیب رو به پسر کرد و گفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب گفت: بله پدرجان* *چیست؟* *حبیب عرض کرد اینکه حسین مهمان ما شود.* **پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام  را با مولای خود علی علیه السلام* *درمیان گذاشت و از ایشان دعوت کردکه روزی مهمان آن‌ها شوند، امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد* *روز مهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین آرام و قرار نداشت بر بالای بام خانه رفت و از دور آمدن *حسین را به نظاره  نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید* *از دور حسنین رابه همراه پدر دید در حالی که سراسیمه از بالای پشت بام پایین می‌آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان در بدن نداشت. پدر حبیب که نمی‌خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را در گوشه‌ای از منزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت * *امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آن‌ها نیامده بود تعجب کرد فرمود مظاهر با علاقه‌ای که از حبیب نسبت به حسین دیدم در تعجبم که چرا او را نمی‌بینم ؟! پدر عذرخواهی نمود، گفت او مشغول کاری است. امام دوباره سراغ حبیب را گرفت و حال او را جویا شد اما این بار هم پدر حبیب همان جواب را داد* امام اصرار کرد که حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد... *امام فرمود بدن حبیب  را برای من بیاورید *بدن بی جان * *حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشک‌هایش سرازیر شد رو به حسین کرد و فرمود: پسرم این جوان به خاطر عشقی که به شما داشت جان داد حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می‌دهی؟ اشک‌های نازنین حسین جاری شد دست‌های مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین و محبت حسین حبیب را بار دیگر زنده کند در این هنگام دعای حسین مستجاب شد و حبیب دوباره زنده شد. امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت ای حبیب به خاطر عشقی که به حسین داری خداوند به شما کرامت نمود و این مقام رفیع رابه شما داد که هرکس پسرم حسین را زیارت کند نام او را در دفتر زائران حسین ثبت خواهی کرد. *به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده سلام بر کسی که دو بار زنده شد و دو بار از دنیا رفت. منابع: امام حسین(علیه‌السلام) نوشته آیت الله محمدی ری شهری http://eitaa.com/fatemiioon_news