نشسته بودم روی صندلی تا کمی استراحت کنم،
متوجه یک جوان عراقی پشت سرم شدم.
فکر کردم چیزی نیاز داره،
پرسیدم: شی ترید خویه؟(چیزی میخوای داداش؟)
گفت: من برای خدمت به زوار حسین چیزی ندارم جز #سایه ام...
اینجا ایستادم تا شما توی سایه استراحت کنید....
#حبالحسینيجمعنا♥️
@fatemiioon_news