eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
820 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 حال و هوای حرم مطهر امامین جوادین (علیه السلام) در ایام شهادت باب الحوائج امام کاظم (علیه السلام) @fatemiioon_news
📝صحن موسی ابن جعفر تا زمان شازده ی فرهاد میرزا مثلث بود عموی ناصرالدین شاه، گوشه صحن قبر یکی از علمای سنی ها بود نمی گذاشتند خراب کنند و صحن را چهارگوش کنند. شیعه ها رفتند والی بغداد را دیدند راضی نشد .‌ شیعه ها آمدند تهران شازده فرهاد میرزا، عموی ناصرالدین شاه را دیدند . شازده رفت عراق و بغداد والیِ بغداد را دید راضی اش کرد که با خرج خودِ شازده، صحن را چهارگوش کنند، ساختند. شازده برای خودش یک‌گوشه ی صحن یک ‌مقبره درست کرد ، آمد تهران مریض شد ، وصیت کرد گفت اگر من مُردم جنازه ام را با تشریفات سلطنتی ببرید عراق بعد هم ببرید کاظمین تو همان مقبره ی خودم خاک کنید . شازده مُرد جنازه را یک مشت از رجال و شخصیت های مملکت تشییع کردند. بر حسب وصیتش آوردند عراق، یک ‌مشت از شیعه های عراقی ها هم آمده بودند استقبال ، جون آن خدمت را کرده بود. یک وقت کنار جسم که رسیدند وصی شازده آمد جلوی جنازه را گرفت گفت جنازه را بگذارید زمین . گفتند چرا؟ گفت شازده وصیت کرده تا اینجا با تشریفات سلطنتی جنازه ی من را بیاورید اما از اینجا که می خواهید ببرید کاظمین بگویید چهارتا حمال بیاید جنازه ی من را بردارد ببرد کاظمین . چهارتا حمال پیدا کردند و آوردند این جنازه را برداشت یک غوغایی شد .‌پیرمردها محاسن هایشان را می کَندند زن ها گیسوهایشان را می کندند . جنازه ای که با این تشریفات می برند حالا چهارتا حمال بردند. اینها به یاد منظره ی دیگر افتادند . 🔷طولی نکشید یک وقت دیدند از طرف کاظمین شیخ حیدر کلید دار سوار اسب با عجله دارد می آید. آمد جلو گفت با همان تشریفاتی که می آوردید جنازه را بیاورید بگذارید زمین چهارتا حمال بروند کنار؛ گفتند آقا خودش وصیت کرده، گفت کرده باشد. من تو خانه خوابیده بودم موسی ابن جعفر را در عالم رویا دیدم ، حضرت به من فرمود: حیدر کلید دار پاشو برو بگو جنازه را با همان تشریفات بیاورند چون این جور جنازه برداشتن فقط مال منِ غریب است. فقط مال منِ مظلوم است . استاد کافی @fatemiioon_news
یک سال امام کاظم(علیه السلام) که در سرزمین منی بود با بعضی از یاران عبور می کرد، صدای گریه شنید، جویا شد دید زنی با چند کودک در کنارش هستند گریه می‌کنند علت را پرسید، زن گفت: «همه سرمایه ما یک گاو بود، که از شیرش برای خود و بچه هایم استفاده می کردیم، اینک این گاو مرده است» و با مرگ گاو، نمی توانیم هزینه زندگی فقیرانه خود را تأمین کنیم. امام کاظم(علیه السلام) به او فرمود: «ای کنیز خدا آیا می خواهی آن را برای تو زنده کنم»؟ آن زن در قلبش الهام شد که بگوید آری، لذا گفت: آری، امام کاظم(علیه السلام) کنار رفت و دو رکعت نماز خواند، سپس دستهایش را به سوی آسمان بلند نموده و اندکی دعا کرد، آنگاه برخاست و کنار آن گاو آمد، و با چیزی به قسمت آخر بدن آن زد، ناگاه گاو جنبید و برخاست، و مثل اول زنده شد. زن با دیدن این منظره شگفت زده شده و بی اختیار فریاد زد: «سوگند به خدای کعبه، این عیسی بن مریم(علیه السلام) است» در این وقت امام کاظم(علیه السلام) از هجوم جمعیت که از هر سو در رفت و آمد بودند استفاده نموده، به میان مردم رفت و ناپدید شد، نظیر این مطلب با اندکی تفاوت در مورد امام صادق(علیه السلام) نیز روایت شده است. (بصائر الدّرجات، ج 6، ص 76 ؛ بحار، ج 48، ص 16 و ج 47، ص 115 @fatemiioon135