🎥 تاریخ تکرار می‌گردد؟!! #مأمون به بهانه حفظ جان، حضرت امام رضا علیه السلام را محصور می‌کند👆 ⁉️🧐چطور همه تجمعات آزاد، حتی رئیس جمهور به سفرهای استانی می‌رود ولی #رهبر باید تنها بماند؟! ✋عاقبت گفت و شنود: -گفتم: چرا آقا در ملاقات با بشار اسد و پوتین برخلاف پروتکل‌های #ستاد_کرونا هم ماسک نزدند هم روبوسی کردند؟!🧐 -گفت: همه #واکسن زده بودند و ایمن هستند!!😇 -گفتم: پس چرا ستاد کرونا اعلام نمی‌کند واکسن زده‌ها ماسک نزنند؟!🤔 -گفت: آخه گفتن داره؟! معلوم واکسن زده‌ها ایمن هستند. -گفتم: پس چرا آقا در دهه #محرم در فضای خالی تنها نشسته ماسک زده؟!!🙄 ❌بلاکم کرد!!! ✍پی نوشت والوترالموتور یعنی حسین تنهای تنهاست... و امروز رهبر تنهای تنهاست... علت هر چه هست رها کن... توجیهی بیش نیست... مسلم زمانه به هر بهانه و توجیهی تنها مانده... ملت را هم خیالی نیست... اصلا احساس خطر ندارند... تاریخ تکرار می‌شود... کوفیان وقتی مسلم و هانی در دارالإماره اسیر بودند، احساس خطر نکردند... چون قاضی شریح آن خواص بی خاصیت خیالشان را آسوده نمود... کوفیان به قاضی شریح اعتماد داشتند... دشمنی عبیدالله را باور نداشتند... اوضاع را عادی می‌دیدند... ساعت ها باید برای این وضع گریست... #شیعیان کل یوم عاشوراتان کجاست؟! عبرت از تاریختان کجاست؟! فریب عناوین خوردن، یعنی همان فریب کوفیان توسط قاضی شریح... لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم #محرم #امام_حسین سلام الله علیه #ما_ملت_امام_حسینیم http://eitaa.com/fatemiioon_news

✍#داستان_اصرار_قوم_بنی_اسرائیل_برای_دیدن_خدا! 💠در جلسه‌ای #مأمون به #امام_رضا علیه السلام گفت: مگر شما نمی‌گویید؛ انبیا معصوم هستند؛ پس چرا موسی رؤیت اللهی را از خداوند درخواست کرد؟ «أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیک» آیا موسی نمی‌دانست که خداوند قابل دیدن نیست؟ امام علیه السلام در جواب او فرمودند: حضرت موسی علیه السلام می‌دانست که خداوند قابل دیدن با چشم نیست؛ امّا هنگامی که خدا با موسی سخن گفت و آن حضرت به مردم اعلام نمود، مردم گفتند: ما به تو ایمان نمی‌آوریم؛ مگر این که کلام الهی را بشنویم. هفتاد نفر از بنی اسرائیل برگزیده شدند و به میعادگاه کوه طور آمدند. حضرت موسی علیه السلام سؤال آنان را از خدا درخواست نمود. در این هنگام آنان کلام الهی را از تمام جهات شنیدند. ولی گفتند: ایمان نمی‌آوریم؛ مگر این که خدا را خود ببینیم. صاعقه ای از آسمان آمد و همه ی آنان هلاک شدند. حضرت موسی گفت: اگر با چنین وضعی برگردم؛ مردم خواهند گفت: تو در ادّعایت راستگو نیستی که دیگران را به قتل رساندی. به اذن الاهی دوباره همه زنده شدند. این بار گفتند: اگر تنها خودت نیز خدا را ببینی؛ ما به تو ایمان می آوریم. موسی گفت: «ان الله لا یری بالابصار و لا کیفیة له و انما یعرف بآیاته و یکلم باعلامه» خدا را تنها با نشانه ها و آیاتش می توان درک کرد. امّا آنان لجاجت کردند. خطاب آمد: موسی بپرس آنچه می پرسند و تو را به خاطر جهالت آنان مؤاخذه نمی کنیم. حضرت موسی علیه السلام گفت: «رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیک» خطاب آمد: «لَنْ تَرانِی؛ هرگز مرا نمی بینی» امّا نگاه کن به کوه، اگر پایدار ماند؛ تو نیز خواهی توانست مرا ببینی. با اشاره الاهی کوه متلاشی و به زمینی صاف تبدیل شد و موسی پس از به هوش آمدن گفت: «سُبْحانَک تُبْتُ إِلَیک؛ خدایا! از جهل و غفلت مردم، به شناخت و معرفتی که داشتم بازگشتم و من اوّلین کسی هستم که اعتراف می کنم خدا را نمی توان با چشم سر دید» مأمون با این پاسخ شرمنده شد 📙عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ‏۲، ص ۶۴ و ۶۵. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• http://eitaa.com/fatemiioon_news