#تلنڱر
یآدتـــــ بآشـــــہ؛
أز میـــــونِ بیمٰاریهآ؎ قَلــᰔـــب ،
کیــنه،
ڪُشندهِ تــَـــرین وبَدخیـــــمتَرین،
بیمآر؎ مَحســـــوبْ میـــــشِہ.
❌أگہ أهـــــلِ مَغفرتـــْــ وگُذَشتـــــ ؛ أزخَطٰاهآ؎ دیـــــگرٰانْ نیستے !!!
اِنتـــــظآرجـَــــذبِ مَغْـــــفرتِ خــُــ✿ـدٰا رو نَدٰاشْتہ بٰاش⊱⊹
#استادشجاعی
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#یک_جرعه_عشق (قسمت دوم) #رمان #زرنـــگـــ_بـــودیـــ_آقـــا! با استرس خودم را در آینه نگاه میکنم،ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ⬅️ #یک_جرعه_عشق📃
⬅️ #قسمت_سوم ➿
#رمان
بادقت بہ اطراف نگاه ڪرد و گفت:
_آره احمدجاڹ، همیڹ جا نگہ دار تا نماز بخونیم و یڪم استراحت ڪنیم...
همہ پیاده شده بودڹ و مشغول وضو گرفتڹ بودڹ.
باخودم در گیر بودم!😑
ڪہ براے نماز برم یانہ...👀
سید اومد از تو ماشیڹ حولہ دستے اش رو برداره ڪہ متوجہ مڹ شد...😶
یڪم خودشو مرتب ڪرد و انگار دو دل بود و در گفتڹ چیزے شڪ داشت...😳
منم خودمو بہ اوڹ راه زدم و مشغول تماشاے محیط بیروڹ از پنجره شدم...👀
_اممم
چیزه😶
برگشتم سمتش و گفتم:
_مشڪلي پیش اومده آقای صبورے؟😳
_نہ فقط خواستم بدونم شما پیاده نمےشید؟
_خب دلیلے نداره ڪہ پیاده شم😏
_نماز...
یعنے نماز نمے خونید؟😯
_نہ😐
چوڹ بلد نیستم...😢
یہ لحظہ سرشو آورد بالا و تعجب رو میشد تو حالت چهره اش دید😳
اما سریع سرشو انداخت پاییڹ و ادامہ داد:
_اگہ مایل بودید
میتونید از مڹ ڪمڪ بگیرید.😃
و سریع رفت...
تو شوڪ بودم...😳
ڪاراش خیلے عجیبہ...
مڹ ڪہ تااینجا اومدم
بد نیست نمازخوندنم امتحاڹ ڪنم...
چادرمو سفت گرفتم و از ماشیڹ پیاده شدم
اصلا چادر سر ڪردڹ بلد نیستم!😐
میدونستم الاڹ قیافہ ام خنده دار شده با ایڹ طرز چادر سرڪردنم...😅
بہ سمت وضوخونہ بانواڹ رفتم.
خداروشڪر وضو گرفتڹ یادم مونده بود!😓
شالمو سفت ڪردم و چادرم و سرم ڪردم
اومدم بیروڹ...
سید ڪنار یہ آب سرد ڪن ایستاده بود و داشت آب میخورد.
رفتم سمتش و گفتم:
_آقا سید مڹ حاضرم.
ناگهاڹ آب پرید تو گلوش و
مڹ تازه متوجہ شدم چے گفتم...!!!😫😓
برای اولیڹ بار چیزے بہ اسم خجالت در مڹ نمایاڹ شدو سرم انداختم پاییڹ.😌
دهانشو با چپیہ روے دوشش پاڪ ڪرد و
مڹ زیر لبے ببخشید حواسم نبودے گفتم...😐
_خب خانوم جلالے
چوڹ مڹ نمیتونم بیام قسمت خانوم ها مجبوریم همینجا نماز بخونیم...
و بعد چپیہ دور گردنش رو برداشت و انداخت رو زمیڹ و یہ چپیہ دیگہ برداشت و یڪم عقب تر از اوڹ یڪے انداخت
و رو هرکدوم یدونہ مهر گذاشت.
_ شما رو ایڹ عقبیہ وایستید و هرڪارے مڹ ڪردم بڪنید و هر ذڪرے ڪہ مڹ گفتم و آروم زیر لب تڪرار ڪنید...
_چشم😶 .
قبل از اینڪہ نمازو شروع ڪنہ
سرمو سمت آسموڹ گرفتم آروم گفتم:
_نماز میخوانم
قربة الے اللہ...😍
ادامه دارد ....
@Manavi_2
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧡💫مولای من ؛ دلهای منتظران
🤍💫هر لحظه شما را طلب میکند
🧡💫اما سه شنبه شب ها جور دیگر
🧡💫یا منتظـــــر ؛ باز سه شنبه شب
🤍💫آمــد و دل هــوای یــار دارد...
🧡💫خــــدایــــــا🤲
🤍💫آمـدنـش را نـشـانـم بـده
🧡💫اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفرج
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️✨نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤️❤️
🤍✨مــهــربــان خـــدایـــم
❤️✨در این واپسین ساعات شب
🤍✨ببخش گناهانیکه دانسته و یا ندانسته
❤️✨مـرتـکـب شـدیـم آرامـشـی
🤍✨عطا بفرما به قلبهای بی تابمان
❤️✨آمـــیـــن یـــا رَبَّ🤲
🤍✨معجزه های ﺧﺪﺍ همیشه وجود دارد
❤️✨ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ڪہ
🤍✨ﺑــﺮ ﺳــﺮﺁﻓـﺮﯾـﺪﮔــﺎﻧـﺶ
❤️✨ﺩﺳـﺖ ﻧـﻮﺍﺯﺵ مـیـڪـشـد
🤍✨ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﻟﺒﺸﺎﻥ می نشاﻧﺪ
❤️✨در پایان این شـب زیـبـا
🤍✨شما را به خــدا میسپارم
❤️✨شـبـتـون پــر از یـاد خـدا
#شب_بخیر
@Manavi_2
هدایت شده از داروخانه معنوی
•~🌸🌿~•
وَلےبَچہ ھآ
اَزقَضآشُدڻ نَمآزصُبحتونْبِتَرسیدْ!
میڱنْخُدآ؛
أڱہ بِخوٰادخِیر؎رو؛
أزیِہ بَندها؎بڱیرھ۔۔۔۔!!! نَمآزصُبحِشْروقضٰامےڪُنِه!
#تلنگرانهـ 💥
#نمازصبح
@Manavi_2
هدایت شده از داروخانه معنوی