eitaa logo
داروخانه معنوی
7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
130 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
داروخانه معنوی
خطبه ۱۴۹ پيش از وفاتش 🎇🎇🎇#خطبه۱۴۹🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🍂ياد مرگ اي مردم! هر كس از مرگ فرار كند به هنگام فر
خطبه ۱۵۰ قسمت اول اشارت به حوادث بزرگ 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 ✨💚آينده بشريت و ظهور حضرت مهدي (عج) به راههاي چپ و راست رفتند، و راه ضلالت و گمراهي پيمودند، و راه روشن هدايت را گذاشتند، پس درباره آنچه كه بايد باشد شتاب نكنيد، و آنچه را كه در آينده بايد بيايد دير مشماريد، چه بسا كسي براي رسيدن چيزي شتاب مي كند، وقتي به آن رسيد دوست دارد، كه اي كاش آن را نمي ديد، و چه نزديك است امروز ما به فردايي كه سپيده آن خواهد دميد، اي مردم! اينك ما در آستانه تحقق وعده هاي داده شده، و نزديكي طلوع آن چيزهايي كه بر شما پوشيده و ابهام آميز است، قرار داريم. 🌺ره آورد حكومت حضرت مهدي (عج) بدانيد آن كس از ما (حضرت مهدي (عج)) كه فتنه هاي آينده را دريابد، با چراغي روشنگر در آن گام مي نهد، و بر همان سيره و روش پيامبر (ص) و امامان (ع) رفتار مي كند تا گره ها را بگشايد، بردگان و ملتهاي اسير را آزاد سازد، جمعيتهاي گمراه و ستمگر را پراكنده و حق جويان پراكنده را جمع آوري مي كند، حضرت مهدي (عج) سالهاي طولاني در پنهاني از مردم به سر مي برد آنچنان كه اثرشناسان، اثر قدمش را نمي شناسند، گرچه در يافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان كنند. سپس گروهي براي درهم كوبيدن فتنه ها آماده مي گردند، و چونان شمشيرها صيقل مي خورند، ديده هاشان با قرآن روشنايي گيرد، و در گوشهاشان تفسير طنين افكند، و در صحبگاهان و شامگاهان جامهاي حكمت سر مي كشند. 💠باهم نهج البلاغه بخوانیم «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_هِـــــزار¹⁰⁰⁰ آتَـــــش أگر↡↡ ⇠ دَر پـــــوست دٰار؎... نـَــــسوز؎ گَـــــر« عـــــلّےﷺ »رٰا ، ◇◇ دوســـــت دٰار؎۔۔۔ _أگر مِهـــــر ⇇عـــــلّےﷺ¹¹⁰، دَر سیـــــنہ أت نـــــیست!!! □بـــِــسوز؎ گَـــــر هـــــزٰاران، _ پـــــوست دٰار؎✿⇉ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
_أز خُـــــوشبختےمــٰـــا ↡↡ ⇠دٰاشتـــــن «؏ـشق عـَــــلّےﷺ𑁍➺» أست ۔۔۔ _مـــــٰا کہ بــــٰـا ⇇؏ــِشق عـــــلّےﷺ؛ ◇◇ کَســـــب سعـــٰــادت کَردیـــــم✿⇉ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کــــٰـارم شُده اینکہ ↡↡ ⇠سَمـــــت حَرمـــــش رو کُنـــــمُ، أز هَمیـــــن فــٰـــاصلہ؎ دور.. ⇇ ســَـــلٰامش کُنـــــمُ گـــِــریہ کُنـــــم𑁍➺ ❤️ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
گِـــــدٰا؎ ⇇ ؏ـشق‌ِ تُـــــو أز هَـــــرکَسیے کِہ، پـــــا بُـــــخُورَد۔۔۔ ⇦تُـــــو را کِہ داشـــــتِہ بـــــاشَد↓↓↓ غَـــــم‌‌چِہ را‌ بُـــــخُورَد➺ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#یک_فنجان_عشق ۱ 💠 قسمت_اول #رمان بہ_نام_خداے_پرستوهاے_عاشق بہ سمت اتوبوساے ڪارواڹ رفتم و پامو گذاش
۲ قسمت_دوم بہ_نام_خداے_پرستوهاے_عاشق . نہ ایڹ امڪاڹ نداره. باورم نمیشد.😣 زانو هام خم شد و نشستم رو زمیڹ و زل زدم بہ آسفالت داغ خیاباڹ... براے اولیڹ بار بہ ایڹ فڪر فرو رفتم... یعنے مڹ اینقدر آدم بدے هستم ڪه شہدا نمیپذیرنم؟!😢 . بازهم هموڹ رو دیدم... ڪه باتعجب بہ جاے خالے اتوبوس ها نگاه میڪرد...😲 . فرمانده بسیج دانشگاه روهم جا گذاشتڹ!😐 بابا ایول اینا دیگہ ڪے هستڹ!!!😅😏 . داشتم نگاهش میڪردم ڪہ داشت باموبایلش صحبت میڪرد. _ خداخیرت بده مؤمڹ!😏 فرمانده تونم جاگذاشتے؟!😑 نہ نہ نیازے نیست. برید ما باماشیڹ پشت سرتوڹ میایم... . و بعد بہ دوسہ نفرے ڪہ جامونده بودڹ گفت ڪہ باماشیڹ میریم... . _خانوم جلالی؟ سرمو آوردم بالا. یڪے از هموڹ جامونده ها بود... _بلہ؟😳 _آقاے صبوری گفتڹ ڪہ شماهم بیاید باما. فقط یہ چادر نماز از نمازخونہ برداریدو سرڪنید. و بعد سریع رفت. . مے_طلبد_مرا !😍 باورم نمیشد!😊 . تا از ایڹ یڪی جانموندم سریع پاشدمو از نماز خونہ یہ چادر سفید برداشتم وسرم ڪردم. توآینہ بہ خودم نگاه ڪردم چقدر بهم میومد!😊 اومدم بیروڹ ڪه بازهم دیدمش...👀 یہ لحظہ مڪث ڪردو زل زد بهم... اما سریع بہ خودش اومدو زیر لب گفت: _لا الہ الا اللہ 😞😫 و سریع رفت. وااا ایڹ چِش شد؟😯 . سوار یہ جیپ شدیم و راه افتادیم. مڹ عقب نشستہ بودم و ساڪم روهم گذاشتہ بودم  بیڹ خودم و خودش. البته خودش خواسته بود...😒 وگرنہ براے مڹ چنداڹ هم مهم نبود...😏 چند ساعتے بود ڪه در راه بودیم... هیچ حرفے ردو بدل نمیشد... و فقط صداے مداح از ضبط صوت، سڪوت رو میشڪست... نزدیڪاے ظهر بود ڪہ رسیدیم بہ یہ مسجد. راننده گفت: _سید اینجا بمونیم برا نماز؟ . . . پس او سید بود... . . ⬅ ادامه دارد... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2