حواستون باشه که همه اتفاقهایی که در این چند ماهه قرار بیفته در راستای ایجاد اغتشاش و کشیدن مردم به خیابانهاست چون اسرائیل بدون نفوذیهای داخلی هرگز قادر به جنگیدن با ایران نیست
مثل همون حمله قبل که نفوذی های داخلی با پهباد بسیاری از ترورها را انجام دادند
23.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آینده رو دیدم 🔥 مو به مو اتفاقات رو بهم نشون دادن ❌️ تجربه نزدیک به مرگ
🔹 سرنوشت شهید رئیسی
🔸 زمان ظهور
🔹 سخنرانی امام زمان عج در جمع اربعین
🔸 فتنه اکبر و جنگ ...
🔹 شهید رییسی زنده شده #رجعت کرده در حال خدمت به زوار امام حسین علیه السلام است ...
🇮🇷اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بِحَقِ زینَبِ الکُبری🇮🇷
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
🔴 آینده رو دیدم 🔥 مو به مو اتفاقات رو بهم نشون دادن ❌️ تجربه نزدیک به مرگ 🔹 سرنوشت شهید رئیسی 🔸 زم
این رد یا تایید نمیشه ولی گوش دادنش خالی از لطف نیست
داروخانه معنوی
حکمت ۵۹ 💥ارزش تذکر دادن اشتباهات(اخلاقی، اجتماعی) 🎇🎇🎇#حکمت۵۹ 🎇🎇🎇🎇 ✨وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَن
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
حکمت ۵۹ 💥ارزش تذکر دادن اشتباهات(اخلاقی، اجتماعی) 🎇🎇🎇#حکمت۵۹ 🎇🎇🎇🎇 ✨وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَن
حکمت ۶۰
🌷ارزش تذکر دادن اشتباهات(اخلاقی،اجتماعی)
🎇🎇🎇#حکمت۶۰ 🎇🎇🎇🎇
✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ .
✅و درود خدا بر او فرمود: زبان تربيت نشده درنده اي است كه اگر رهايش كني مي گزد.
#نهج_البلاغه
💠باهم نهج البلاغه بخوانیم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
﴿امـــامسجـــادﷺ 𑁍⇉﴾:
□ أز دروغ کـــوچـــک و بـُــزرگ،
جـــدّ؎ و شـــوخے بپـَــرهيـــزيـــد،
زيـــرا آن كــَـس كہ⇩⇩⇩
در چـــیـــزكـــوچـــک دروغ گـُــفت،
⇦بہ دروغ بـُــزرگ نـــيـــز ؛
جـــرأت پيــــدا مےکُـــنـــد.! ➩
•📚اصـــولكافےج⁴ص³⁵•
#حدیث
#تلنگرانه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
💚 #رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی 🤍#از_روزی_که_رفتی ❤️ قسمت ۱۷ و ۱۸ رها نفس عمیقی کشید و
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷
💚 #رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی
🤍#از_روزی_که_رفتی
❤️ قسمت ۱۹ و ۲۰
+شوهرم؟
_آره دیگه، کشک بادمجون منو برداشت برد و خورد. یکی نیست بگه تو
که هر روز برات غذا درست میکنه، عین منِ بدبخت نیستی که مامانش از بوی غذا بدش میاد و غذا نمیپزه!
+کم پشت سر مادرت حرف بزن احسان خان!
_چشم پدر من!
+بیا بریم دیگه! مامانت الان عصبانی میشه ها!
احسان از میز پایین پرید و مقابل رها ایستاد، دستش را گرفت و به سمت خود کشید... رها روی زانو مقابل او نشست.
_تو خیلی خوبی رهایی، مامان میگه عمو صدرا حیف شد؛ اما تو خیلی خوبی! من خیلی دوستت دارم، میشه با من دوست بشی؟!
رها احسان را در آغوش کشید:
_مگه میشه که نشه عزیز دل رها؟
احسان در آغوش رها بود که صدای صدرا آمد:
_تو که هنوز اینجایی، برو پیش مامانت تا جیغجیغش شروع نشده!
احسان نگاهی به صدرا کرد:
_خب رهایی رو دوست دارم، رهایی هم منو دوست داره!
احسان رفت...
رها بلند شد و خود را مشغول کار کرد،
صدرا رفت...نمیدانست چرا بیتاب است؛ نمیدانست چرا پاهایش گاه به این سمت کشیده میشود!
صدای زنی را از پشت سرش شنید.
شب سختی برای رها بود و انگار این سختی بیپایان شده بود:
-پس رها تویی؟ تو صدرا رو از من گرفتی؟ تو آرزوهای منو خراب کردی! تو با این چادر گلگلی! تو اُمل عقب مونده! تو لیاقت همصحبتی با خانوادهی ما رو هم نداری
رها هیچ نگفت...خوب میدانست که باید سکوت کند. سکوت کردن را از مادرش یاد گرفته بود.
_دوست ندارم جلوی چشم صدرا باشی،البته دخترایی مثل تو به چشم اون نمیان! از خانوادهی قاتل برادرشی! توی این خونه هیچی نیستی؛ اما بازم دوست ندارم دور و برش بچرخی!
+چی شده رویا جان؟
رویا پوزخندی زد:
_اومده بودم هووم رو ببینم!
+این حرفا چیه میزنی؟ ما صحبت کردیم.
_صحبت چی؟ اسم این دختره تو شناسنامهی توئه! چرا نذاشتی عقد عموت بشه؟ اون تصمیم گرفت جای قصاص این دختر رو بگیره، چرا نذاشتی؟ چرا زندگیمونو خراب کردی؟
+آروم باش رویا، این حرفا چیه میزنی؟! ما قبلا دربارهی این موضوع صحبت کردیم!
رویا اشک ریخت، حس کسی را داشت که اموالش را غارت کردهاند.
_زندگیمونو خراب کردی!
+این حرفا چیه؟ هیچی عوض نشده! الان قرار شده که بعد سالگرد سینا مراسم بگیریم و بریم سر خونه زندگیمون، رها هم پیش مامان میمونه!
_من طبقهی بالا زندگی کنم، اینم طبقه پایین؟ که همهش جلوی چشمت باشه؟
+رویا... الان خرابش نکن، بعدا صحبت کنیم!
با رویا از آشپزخانه خارج شدند و رفتند...
بدون توجه به دختری که قلبش درد میکرد، بدون توجه به قرصی که در دستان لرزانش داشت، بدون توجه به اشکهایی که روی صورتش غلتان بود.
شب سختی بود برای معصومه، برای رویا، برای صدرا و برای رها...
شبی که سخت بود، اما گذشت....
صدرا: _چرا بیداری؟
+هنوز کارام تموم نشده.
_باقیشو بذار صبح انجام بده.
+تموم میکنم بعد میخوابم.
_به خاطر امشب ممنونم! این مهمونی کار یه نفر نبود.
رها هیچ نگفت...
رها نگفت سختتر از کار این خانه درِد نبوِد احسان
است...درِد سربار شدن روی زندگی مردی که عاشق است. رها هیچ نگفت از دردهایش...
_چند سالته رها؟
+بیست و نه!
_چرا تا حالا.....
💚ادامه دارد.....
🤍 نویسنده؛ سَنیه منصوری
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
💎 نماز شب 🌙🌔
💚 حضرت امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند :
🔸« اگر انسان دروغ بگوید ، از #نماز_شب خواندن محروم می شود ، وقتی هم که از نماز شب محروم شد درهای روزی به روی او بسته می شود و از #رزق و روزی هم محروم می گردد ،...»⚡️
📚 علل الشرایع ، ج 2 ، ص 51 .
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
✨️ #نماز_شب ،...
❤️ رهبر معظم انقلاب :
🌟 من توصیهمیکنم #نماز_شب
را تا آنجایی که میتوانید بخوانید ، ولو یک وقتی هم نتوانستید ، مثلاً #قضایش را بخوانید ، ترک نشود ،... یعنی دنبال کنید اینها را ، اینها خیلی اثر میگذارد ، #نورانیّت میدهد به شما و آن وقت این نورانیّت ، به شما کمک میکند در پیدا کردن راه ،...⭐️
💫 #نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2