داروخانه معنوی
#بیداری_از_خواب_غفلت(60) #راهکارهای_تقویت_ایمان (۱): ◀️ایمان از "امن" می آید، یعنی امنیت و آرامش. ی
#بیداری_از_خواب_غفلت(61)
#راهکارهای_تقویت_ایمان (۲):
◀️دو نوع ایمان داریم: ایمان به غیب و ایمان به شهود.
ما ایمان به شهود داریم. مثلا روز بودن و شب بودن را می بینیم، همه یقین داریم که الان روز است. معنا هم ندارد که ایمانمان کم و زیاد شود. ایمان داریم که آتش می سوزاند. ایمان همه ما در این موارد درجه ده است. سوزش آتش را حس می کنیم. پرده های حجاب هم کنار رود چیزی به ایمانمان اضافه نمی شود که آتش سوزنده است یا اینکه الان روز است. اما در عالم غیب باید به این #ایمان برسیم...چطور؟؟؟
ادامه دارد.
💠 استاد معظم جناب حاج آقا زعفری زاده حفظه الله
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#بیداری_از_خواب_غفلت(61) #راهکارهای_تقویت_ایمان (۲): ◀️دو نوع ایمان داریم: ایمان به غیب و ایمان به
#بیداری_از_خواب_غفلت(62)
#راهکارهای_تقویت_ایمان (۳):
◀️ما اصلا نمی دانیم عالم غیب چی هست؟
الذین یؤمنون بالغیب. خیلی چیزها غیب است باید به آنها ایمان داشته باشیم.
◀️ما یک عالم مُلک داریم که با یکی از حواس ما قابل لمس است. مثل دیدنیها و شنیدنیها و ...
یک عالم غیب داریم یا عالم ملکوت. که شما نمی توانید با حواستان آن را درک کنید. فقط از طریق عقل و فکر می توانید آن عالم را بفهمید.
◀️همه سختی که ما می کشیم برای این است که #ایمان ما منحصر به عالم ملک است، اگر همین ایمان را متصل کنیم به عالم غیب، در آرامش قرار می گیریم.
ادامه دارد...
💠استاد معظم حاج آقا زعفری زاده
@Manavi_2
◀️به رئیس اداره دل بستیم، حقوق ما را بدهد تا روزی ما برسد! آیا اینقدرکه ما #ایمان داریم به اداره و به شعلمان، به خدایتعالی هم ایمان داریم که خدا باید روزی ما را بدهد؟
◀️اگر ایمان ما به خدا در روزی گرفتن از او، به اندازه اینکه یقین داریم الان روز است، باشد، ایمانمان درجه ده است، دیگر غصه ای نداریم. تمام دنیا هم علیه ما شوند بخواهند روزی ما راببرند باز هم آرامش داریم. چه کسی باید روزی مرا بدهد؟ خدا!
ادامه دارد...
💠استاد معظم اخلاق جناب حاج آقا زعفری زاده
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#بیداری_از_خواب_غفلت (63) #راهکارهای_تقویت_ایمان (۴): ◀️خیلی چیزها غیب است که باید به آنها ایمان دا
#بیداری_از_خواب_غفلت(64)
#راهکارهای_تقویت_ایمان (۵):
❓چرا باید #ایمان ما اینقدر ضعیف باشد؟
به ما گفته اند که خدا روزی تان را می دهد و می بینیم که می دهد.
🔸در عین حال اگر یک روز نشد که دنبال کار مفیدی برویم، شب ممکن است خوابمان نبرد که وضع کاری من چرا اینطور شد؟ چرا از نظر مالی اینقدر ضعیفم؟! چرا من باید نیازمند مردم باشم؟! و امثال اینها...
🔸این مال این است که ایمانمان به خدایی که "الیس الله بکاف عبده" (آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟) ما آن ایمان را نداریم. متزلزلیم.
🔸از نظر مالی خدا وعده کرده کمک می کند. آخر چرا ما ایمانمان ضعیف است؟!
یک مقدار فکر کنید. برای چه اینقدر کم ایمانیم؟!
✴️استاد بزرگ اخلاق حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#بیداری_از_خواب_غفلت(68) #راهکارهای_تقویت_ایمان (۹): ◀️اگر می خواهید درجات ایمانتان بالا برود زیاد
#بیداری_از_خواب_غفلت(69)
#راهکارهای_تقویت_ایمان (۱۰):
◀️درجه ایمان انسان وقتی بالا می آید که همه ماسوی الله و عوالم وجود را تحت قدرت خدا ببیند.
چرا کارت گیر می کند اینقدر پیش رئیس بانک التماس می کنی؟ آیا از خدا هم خواسته ای؟ دست خدا از همه بالاتر است. حتی از امام زمان.
◀️اگر انسان برای اهل بیت، قدرتی جدا از خدا قائل باشد، این شرک است.
◀️بهر چیزی دور و برمان #ایمان داریم الا خدا!
اگر این کفش پام نبود، پام آسیب می دید!
اگر ستون خانه محکم نبود، می ریخت پایین!
اگر شغل و کار من نبود، چطور اجاره خانه می دادم؟!
❗️پس خدا چی؟
◀️خدا را بیاورید در زندگیتان، عادت کنید فقط بگویید خدا. تمرین کنید.
👇👇👇👇
❔انصافا اگر الان به ما بگویند یارانه شما شده ۵۰۰ هزار تومن، چقدر خوشحالیم؟ آرامش داریم، هیچ غصه ای نداریم!
◀️به پول ایمان داریم که زندگیمان را در رفاه قرار می دهد. از آنطرف هم خدا فرموده: هیچ جنبنده ای در زمین نیست الا اینکه روزی اش بر عهده من است.
آیا صد میلیون در بانک بیشتر به ما آرامش می دهد یا این جمله خدا؟!
◀️این ایمان را باید از طریق تفکر بهش برسید. همیشه بگویید: خدا، خدا، خدا
💠استاد اخلاق جناب حاج آقا زعفری زاده حفظه الله
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#بیداری_از_خواب_غفلت(70) #راهکارهای_تقویت_ایمان (۱۱): ◀️باید تمرین کنید در دنیا فقط خدا را همه کاره
#بیداری_از_خواب_غفلت(71)
#راهکارهای_تقویت_ایمان (۱۲):
ادامه مطلب قبل:
◀️این شرکها را بریزید بیرون. هرچه می خواهی انجام بدهی برای خدا و به حول و قوه خدا باشد.
👈اینها را در زندگی تمرین کنیم،
◀️تا اراده خدا نباشد نمی توانی بخوابی، نمی توانی بلند شوی، نمی توانی دستت را حرکت بدهی.
نمی توانی خودت را اراده کنی. همش حول و قوه خداست.
◀️پس تمرین کنید هرچه می خواهید انجام بدهید بگویید: ان شاءالله. اگر خدا بخواهد من این عمل را انجام می دهم،
اگر خدا بخواهد
اگر خدا بخواهد
اگر خدا بخواهد.
◀️دخالت دادن خدا در همه امور، این یعنی #ایمان.
تمرین کنید به خودتان بقبولانید که خدا همه کاره است.
💠استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#بیداری_از_خواب_غفلت(71) #راهکارهای_تقویت_ایمان (۱۲): ادامه مطلب قبل: ◀️این شرکها را بریزید بیرون.
#بیداری_از_خواب_غفلت(72)
#راهکارهای_تقویت_ایمان (۱۳):
🔺همه ما 'اعتقاد' به وجود مقدس پروردگار داریم. اما عملمان نشان می دهد که #ایمان نداریم!
⛔️مثلا کارهای خلافی را در حضور یک طفل ممیز انجام نمی دهیم اما در محضر پروردگار انجام می دهیم.
💯این معنای ضعف ایمان ماست به خدا!
♦️حضرت استاد آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه
🌨حدیث قدسی
💥قال الله عزّوجلّ:
👈چنانکه هیچ درختی بدون میوه کامل نیست، ایمان نیز بدون کنار گذاشتن کارهای حرام کامل نمی شود.
📚علل‌الشرایع ج ۱ ص ۲۵۰
@Manavi_2
#بیداری_از_خواب_غفلت(75)
#راهکارهای_تقویت_ایمان (۱۷):
"بَقیةَ الله خَیرٌ لَکُم اِن کُنتُم مُؤمِنین"
حضرت بقیة الله برای شما بهتر است اگر شما #ایمان دارید.(هود/۸۶)
اين جمله يك پيامي دارد.
يك پيام بسيار مهم كه به نظر من تمام مراحل سير و سلوك و رسيدن به كمالات در اين جمله و اين پيام هست.
اين پيام چيه؟
👈شما مؤمن بشويد تا " بَقيَّة‌ُ اللّه " مال شما بشود!
مؤمن بشويد.
" إنْ كُنتُم مُؤمِنين " .
⚠️و الاّ همه چيز برايتان بهتر از " بَقيَّة‌ُ اللّه " خواهد شد!
خدا نكند اينطوري بشود.
« بَقيَّة‌ُ اللّه خَيْرٌ لَكُم‌ْ إنْ كُنْتُمْ مُؤمِنينْ ».
>مؤمن بشويد تا " بَقيَّة‌ُ اللّه " مال شما بشود.
>مؤمن بشوید تا در آغوش " بَقيَّة‌ُ اللّه "
باشيد.
>هر چه درجات ايمانتان ان شاء الله بالا برود به امام زمان نزديكتر مي شويد.
⇦ ايمان اينجور انسان را به طرف " حجة ابن الحسن ارواحنافداه " مي‌كشاند.
🔮حضرت استاد آیت الله ابطحی
👇👇👇«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»
@Manavi_2
@bidary1 4_6014617964471386926.mp3
زمان:
حجم:
441.6K
#بیداری_از_خواب_غفلت (102) #راهکارهای_تقویت_ایمان (۴۳)
دل انسان مانند حوض است، مراقب باشید ماهیهای #ایمان در آن نمیرند!
🎤: استاد حاج آقا زعفری زاده
زمان: ٢:٢٧ دقیقه
👌کوتاه و شنیدنی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
@bidary1 4_5940436071018923193.mp3
زمان:
حجم:
2.22M
#بیداری_از_خواب_غفلت (107)
#راهکارهای_تقویت_ایمان (۴۷)
#ایمان را از بچه ها یاد بگیریم!!!
🎤: حاج آقا زعفری زاده
زمان: ۱۲ دقیقه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#رمان جذاب و آموزنده #سرباز
✍قسمت ۹
نگرانی توی صورتش معلوم بود.زهره خانوم از آشپزخونه اومد و گفت:
-معلوم هست کجایی تو؟چرا اینقدر دیر کردی؟
فاطمه با حالت معصومانه ای گفت:
_ببخشید خب..دیگه تکرار نمیشه.
امیررضا از اتاق بیرون اومد و گفت:
-نخیر آبجی کوچیکه..الان این لوس بازیا جواب نمیده.باید تنبیه بشی.
رو به مادرش گفت:
_مامان یه هفته ظرفهارو بشوره،خوبه؟
فاطمه مثلا با التماس گفت:
-نه مامان،خواهش میکنم.ظرف چیدن تو ماشین ظرف شویی کار خیلی سختیه.
زهره خانوم و حاج محمود و امیررضا خندیدن.
بعد از شام به اتاقش رفت.
تمام شب بیدار بود و #ازخدامیخواست کمکش کنه.نمیخواست خانواده شو نگران کنه.ناراحتی هاشو میریخت تو خودش.
روز بعد طبق معمول به دانشگاه رفت. هنوز هم امیدوار بود پویان اشتباه کرده باشه.میخواست یکبار دیگه ازش بپرسه تا مطمئن بشه.ولی پویان دانشگاه نرفته بود و فاطمه تو نگرانی موند.
پویان خیلی دوست داشت بره دانشگاه تا روزهای آخر بیشتر مریم رو ببینه ولی حالا که فاطمه از علاقه ش به مریم خبر داشت،نگران بود که مریم هم متوجه این موضوع بشه.
تصمیم گرفت دیگه دانشگاه نره.
پدر و مادرش هم مهمانی خداحافظی گرفته بودن.بیشتر وقتش رو با افشین بود و بقیه مواقع مشغول جمع کردن وسایلش و با خانواده ش بود.
چند روز گذشت.
دو روز به رفتنش مونده بود.برای اینکه آخرین بار مریم رو ببینه به دانشگاه رفت.دوستان نزدیک ترش میدونستن که برای همیشه داره از ایران میره،وقتی دیدنش خوشحال شدن و دورش جمع شدن.ولی چشمان پویان مدام دنبال مریم و فاطمه میگشت.
بالاخره بعد از دو ساعت فاطمه رو دید،
ولی مریم همراهش نبود.
بهانه ای آورد،از دوستانش جدا شد و سمت فاطمه رفت.
اما یاد ناراحتی فاطمه افتاد و منصرف شد.برگشت که بره ولی فاطمه متوجه ش شد.
-جناب سلطانی
پویان شرمنده برگشت سمت فاطمه. فاطمه گفت:_سلام
-سلام
-برای خداحافظی با بچه ها اومدید دانشگاه؟
-بله.
فاطمه متوجه شد که برای دیدن مریم اومده ولی نمیدونه چجوری بگه.گفت:
_من و دوستم کلاس جداگانه داشتیم. چند دقیقه دیگه کلاسش تموم میشه، اینجا باهم قرار گذاشتیم.
مدتی ساکت بودن.هیچ کدوم به اون یکی نگاه نمیکردن.فاطمه گفت:
_آقای سلطانی،حرفهای اون روزتون درمورد دوست تون،شوخی بود دیگه؟.. آره؟
فاطمه بغض داشت.پویان خیلی ناراحت شد.برگشت بره که فاطمه گفت:
_آقای سلطانی.
پویان ایستاد.
-من کار اشتباهی نکردم و عذرخواهی نمیکنم.اون به #حجاب و #ایمان من توهین کرد.تا آخرش پای ایمانم میمونم، هرچی که بشه..فقط اینکه خانواده مو ناراحت کنن برام سخته.
پویان ساکت بود.
نمیدونست چی بگه.شرمنده بود.فاطمه از حالت های پویان مطمئن شد که اون حرفها حقیقت بوده، و افشین واقعا همچین آدمی هست.دیگه چیزی نگفت.
مریم رو دید که نزدیک میشد.گفت:
-خانم مروت دارن میان.
پویان سرشو بلند کرد.وقتی مریم رو دید هول شد...
💥ادامه دارد...
✍دومیـن اثــر از؛
✍بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم»
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2