شهید بزرگوار بهاءالدین رازینی عزیز❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#راز_نخواندن_نماز_شب!!
🌷مقید به نماز شب بود و در هیچ شرایطی این برنامهاش را ترک نمیکرد. یکی از شبهای سرد زمستان بود و تازه به پادگان لشکر در اندیشمک رفته بودیم. وارد یکی از کانکسها شدیم و خوابیدیم. صبح که شد، متوجه شدیم رازینی به شدت سرما خورده و مریض است. بعدها فهمیدم که چون شب اول بود و ما در آن کانکس غریب بودیم، برای خواندن نماز شب بیرون رفته و به خاطر سرمای شدید، مریض شده بود.
🌷بهاء الدین حتی برای اقامهی نماز هم راضی نمیشد برای کسی مزاحمت ایجاد کد. یک روز صبح که از خواب بیدار شد، احساس کردم خیلی ناراحت است. متوجه شدم برای نماز شب، خواب مانده است. میخواست بداند چرا خواب مانده. میگفت: «حتماً دیشب یک اتفاقی افتاده، شاید هم غذایم مشکل داشته است.»
🌷از مسئول تدارکات که از بچههای چادر خودمان بود دربارهی شام شب گذشته سئوال کرد. مسئول تدارکات، زمانی که پریشانی بهاء الدین را دید، گفت «دیشب که نانها را بین بچهها تقسیم میکردم، نانهای وسطی که تازهتر مانده بود، برای شما انتخاب کردم. خواستم هوای دوستانم را بیشتر داشته باشم. ناراحت شد و گفت: «نباید این کار را میکردی. همان نانهای تازه باعث شدند، نماز شب را از دست بدهم.»
🌹خاطره اى به ياد شهيد معزز بهاء الدين رازينى
📚 كتاب "مسافران آسمانى"، صفحه ٧٩
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@Manavi_2