#سارا
#قسمت215
شب عمه مهناز بر می گردد و بالافاصله به اتاق می آید و به زور مرا همراه خودش می کند.
روی مبل نشسته با یک من اخم! شوهر بود پیدا کردم من؟
نه می خواهم بدانم شوهر بودواقعا؟
با یک من عسل هم نمی توان خوردش!
روبرویش می نشینم عمه هم با چای و شیرینی به کنارمان می آید با خوشرویی از ارسلانمی خواهد که راحت باشد و اینجا را خانه ی خودش بداند ،
او فقط به لبخندی اجباری اکتفا میکند و اخم هایش را هم دریغ نمی کند البته از من!
بغض می کنم سرم را پایین می اندازم
وفکر میکنم که هیچ جایگاهی در هیچ کجای زندگی اش ندارم!
چقدر راحت این دل را میشکند،
دلم گناه کرد مگر عاشقت شد اصلا من نبودم چه کسی تو ی عصا قورت داده ی
همیشه طلبکار را تحمل می کرد هاا؟ چه کسی؟ کی هست که قدر بداند حیف شدم رفت!
با صدای عمه به خودم می آیم ،
سارا جان عمه...
تقریبا شانه هایم به بالا می پرند و سردرگم نگاهش می کنم وبله ی گیجی می گویم نگاه متاثر عمه چشمانم را سمت او می لغزاند خیره نگاهم می کند!
کمی هم رحم در چشمانش نمود پیدا کرده که می خواهم نکند!
بچه ها من نمی خواستم تو رابطتون دخالت کنم اما با این وضعیتی که می بینم وظیفه ام
میدونم که یه سری حرف ها رو بزنم این سکوتتون برام قابل هضم نیست بهتر نیست به جای قهر کردن و شال و کلاه کردن بشینین سنگاتونو باهم وا بکنید !
من نمی دونم اختلافتون سر چی بود ...
اما هر راهی یه چاره داره باهم حرف بزنید به نتیجه رسیدین که خداروشکر
نرسیدین هم که تو این دور و زمونه طلاق گرفتن شده مثل آب خوردن!
من و ارسلان همزمان تکان سختی می خوریم و به عمه مهناز نگاه می کنیم من با چشمان
گرد شده و ارسلان هم با صد من اخم اضافه! عمه مهناز اما بی تفاوت از جایش بلند می شود...
و می گوید که شامش را خورده و می خواهد که بخوابد !
عمه که می رود نگاهمان به سمت هم سوق می خورد به سرعت هر دو برای هم اخم می
کنیم و من زیر لب گند اخلاقی برایش زمزمه می کنم به خدا که می شنود و با چشمانش
برایم خط و نشان می کشد از جایم بلند می شوم و بی توجه به حضورش به سمت اتاق
خواب می روم حس کوفت خوری ام زده است بالا!
اما میدانم اینبار قصد زود کوتاه آمدن ندارم البته بستگی به عملکرد آقای خودشیفته ی دوست
داشتنی دارد!
ادامه دارد....
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
ایتا
eitaa.com/Manavi_2