eitaa logo
داروخانه معنوی
6.9هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
130 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
بِہ قَلبـــᰔــم۔۔ «سوره کُوثـَــــر۔۔𔘓» نــِوشتَند؛ _دِلم را بَنـــــده ❍↲ قَنبـــــر نـِـوشتَند۔۔ بہ کو؎ عـــــٰاشقے، _دَر لوح سینہ صَدو ده¹¹⁰ مَرتـــــبہ↓↓↓ ◇◇﴿ حِیــــــدرﷺ✿➺ ﴾نـِـوشتند. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
داستان‌عاشقانه‌واقعی #رمان #دومدافع #قسمت_سی‌ودوم ها؟؟ از جاش بلند شد و همونطور کہ میومد سمتم با خ
داستان‌عاشقانه‌واقعی . مادر مـݧ اولا کہ کے گفتہ قراره بلایے سرش بیاد دوما هم ،خودش راضے هم زنش جاے بدے هم کہ نمیخواد بره... خلاصہ یہ چیزے مـݧ میگفتم یہ چیزے زهرا باباهم همینطورے نشستہ بود و بہ یہ گوشہ خیره شده بود و حرف نمیزد اما ماماݧ راضے نمیشدکہ نمیشد یہ هفتہ هم بابت ایـݧ موضوع با هیچکدومموݧ حرف نمیزد. هر چقدر اردلاݧ و بابا باهاش حرف میزدݧ کوتاه نمیومد آخر حرفاشونم بہ بد شدݧ حال ماماݧ ختم میشد. اوݧ روزا اردلاݧ خیلے داغوݧ بود همش تو خودش بود زیاد حرف نمیزد همموݧ هم میدونستیم کہ بدوݧ رضایت ماماݧ نمیره. دوهفتہ گذشت ما هر کارے میتونستیم براے راضے کردݧ ماماݧ کردیم حتے علے هم با ماماݧ حرف زد. یروز بعد از نماز صبح ماماݧ صداموݧ کرد کہ بریم پیشش. نمازش رو تازه تموم کرده بود وهمونطور کہ رو سجاده نشستہ بود و تسبیحش دستش بود آهے کشیدوبا بغض بہ اردلاݧ نگاه کرد و گفت: برو مادر خدا پشت و پناهت.. وقطره اے اشک از چشماش روگونہ هاش افتاد همموݧ شوکہ شدیم. اردلاݧ دست مامانو بوسید ،بغلش کرد و زد زیر گریہ از گریہ اونها ماهم گریموݧ گرفتہ بود . همونطور کہ اشکام و پاک میکردم گفتم:خوب دیگہ بستہ فیلم هندیش نکنید . اوݧ دوماه بہ سرعت گذشت و اردلاݧ دو هفتہ بعد از عروسیش رفت سوریہ هیج وقت اوݧ روزے کہ داشت میرفت و یادم نمیره ماماݧ محکم اردلاݧ و بغل کرده بود گریہ میکرد مـݧ هم دست کمے از ماماݧ نداشتم باورم نمیشد اردلاݧ داره میره . میترسیدم براش اتفاقے بیوفتہ. اما زهرا خیلے قوے بود و با یہ لبخند همسرشو راهے کرد بہ قول خودش علاوه بر ایـݧ کہ همسر اردلاݧ بود همسفرش هم بود خیلے محکم و قوے بود وقتے ازش پرسیدم چطورے تونستے راضے بہ رفتـݧ اردلاݧ بشے،لبخندے زد و گفت همہ چیزم فداے حضرت زینب بابا اما یہ قطره اشک هم نریخت ،اما مـݧ میدونستم چہ خبره تو دلش علے هم اصلا حال خوبے نداشت .اشک نمیریخت اما میفهمیدم حالش رو بہ جاے اینکہ اوݧ منو دلدارے بده مـݧ باید دلداریش میدادم.البتہ حال خرابش بخاطر خودش بود. روز خوبے نبود اما بالاخره تموم شد. تازه بعد از رفتنش شروع شد غصہ ے ماماݧ هرروز یا درحال خوندݧ دعاے طول عمرو آیہ الکرسی براے اردلاݧ بود یا بے حوصلہ یہ گوشہ میشست و با کسے حرف نمیزد ولے وقتے اردلاݧ زنگ میزد چند روزے حالش خوب بود دوهفتہ از رفتـݧ اردلاݧ میگذشت یکے دوروزے بود از علے خبر نداشتم .دانشگاه هم نمیومد نگرانش شدم و رفتم خونشوݧ. وارد کوچشوݧ شدم ماشیـݧ جلوے در بود زنگ و زدم . کیہ؟؟؟؟ منم فاطمہ باز کـݧ إ زݧ داداش تویے بیا تو پلہ هارو تند تند رفتم بالا وارد خونہ شدم و بلند گفتم سلااااااام سلام زنداداش خوش اومدے ازینوارا؟؟؟؟ اومدم یہ سرے بزنم بهتوݧ کسے خونہ نیست ݧ نیست.اومدے بہ ما سر بزنے یا آقاتوݧ؟؟ چہ فرقے میکنہ‌‌؟؟؟ فرقے نداره دیگه خندیدم و گفتم :حالا نوبت خودتم میشہ علےوخونست؟؟؟ آره بالا تو اتاقشہ از پلہ ها رفتم بالا و در زدم جواب نداد دوباره در زدم بازم جواب نداد نگراݧ شدم درو باز کردم علے روتخت خوابیده بود اتاق تاریک تاریک بود پرده هارو کشیدم کنار نور افتاد روصورتش و چشمشو اذیت کرد دستشو گرفت جلوے چشمش و از جاش بلند شد سلام علیک السلام علے آقا ساعت خواب ؟؟؟ دانشگاه چرا نمیاے؟؟؟گوشیتم کہ خاموشہ نمیگے نگراݧ میشم ؟؟؟ ببخشید همیـݧ فقط؟؟؟ببخشید؟؟ آهے کشید و کلافہ بہ موهاش دستے کشید نگراݧ شدم دستم و گذاشتم رو شونش چیشده علے چیزے نیست چیزے نیست و حال روزت اینطوره چیشده دارم نگراݧ میشما هیچے اسماء رفیقم... رفیقت چے؟؟؟ رفیقم شهید شد... نویسنده: خانوم_علے_آبادے ◀️ ادامـــه‌دارد.... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❥💠●━┅═❂═┅─┄┄ زیبایی مسحور کننده سحابیِ  rosette 🎆 با فاصله‌ی ۵۲۰۰ سالِ نوری از زمین🌎 فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ😍 ❥💠●━┅═❂═┅─┄┄ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡💫نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤️❤️ 🧡💫خـــــدایـــــا🤲 🤍💫وقتی گناه قلبم را تیره 🧡💫و دلم را نا آرام کرده است 🤍💫مــیــدانــم درجـایـی تــرا 🧡💫از یــــاد بــــرده‌ام 🧡💫مهربانا... مرا دریاب و 🤍💫در قــلــبــم فــرود آی 🧡💫کــه ایــن خــسـتــه دل 🤍💫نیاز دارد نگاه و آرامشت را ... 🧡💫آمـــــیـــن یــــا رَبَّ🤲 🧡💫دعاگوی آرامش دلهاتون هستم 🤍💫شبتون در پناه خداے مهربان «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
از جُملہ د؏ــــآهـــــآیے ڪہ؛ ﴿شِیـــــخ جَعـــــفر مُجتهد؎﴾(رہ) مُڪرر توصّیہ مےڪَردند : خوٰاندن ﴿زیـــــآرت ٰال یٰاسیـــــن✿ ﴾ در نُہ⁹ روزهنگام بین الطُلو؏ـــــین بود ڪِہ آثـــــآر ؏ـَــــجیبے دَر پے دٰارد۔۔۔۔♡♡♡ @Manavi_2