فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_قدر
#بسیار_مهم👇👇👇👇
💠 سِرّی در این عمل هست که نمیتونم بگم.
👈 دستورالعمل آیت الله فاطمی نیا برا شب های قدر
1⃣ سوره واقعه یکبار
2⃣ سوره قل هو الله یکبار
3⃣ یا الله ٧ مرتبه
4⃣ خواستن حاجات
@Manavi_2
motiei-joshan-kabir_318504763102593477.mp3
21.09M
◾️دعای پر فیض جوشن کبیر
🎼 با نوای حاج میثم مطیعی
☀️ دعای جوشن کبیر که در شب های ماه مبارک رمضان علی الخصوص در شب های قدر خوانده می شود.
این دعا شامل اسامی و صفات متبرکه خداوند می باشد و خواندن در شب های پرفضیلت قدر بسیار سفارش شده است. بنا به روایات این دعا را جبرئیل به پیامبر گرامی اسلام آموزش داده است.
دعای جوشن کبیر از 100 فراز تشکیل شده است و پس از پایان هر فراز عبارت ” سُبْحَانَکَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ ” خوانده می شود.
در دعای جوشن کبیر 1001 نام و صفت الهی آورده شده است.
🌟خواص عجیب دعای #جوشن_کبیر
✍پیامبر اکرم (ص) : خداى تعالى در آسمان چهارم خانهاى بنا کرده که نامش بیت المعمور است؛ به آن خانه در هر روزى هفتاد هزار فرشته داخل مىشوند و از آن بیرون مىروند و دیگر به سوى آن تا روز قیامت بر نمىگردند و خداى عزّ و جلّ به صاحب این دعا ثواب این فرشتگان را میبخشد.
در شبى که شخص این دعا را بخواند خداى تعالى به او روى مىآورد و به سوى او نظر التفات مىکند و تمامی حاجتهاى دنیا و آخرت او را برآورده می سازد.
هر کسى که این دعا را بخواند، مثل مردن شهدا می میرد. خداى تعالى براى او ثواب هفتصد هزار شهید از شهیدان صحرا را مینویسد.
حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) فرمودند که: هیچ بنده اى از امّت من نیست که این دعا را در ماه مبارک رمضان سه مرتبه یا یک مرتبه بخواند مگر آنکه به تحقیق که خداى تعالى بدن او را بر آتش حرام میکند و بر او بهشت واجب میشود.
📚( مهج الدعوات ابن طاووس ـ ترجمه طبسى، ص 363-365)
@Manavi_2
#راهکارهای_شبهای_احیا
🔑 نکات کلیدی #شب_قدر
👈چند تا کلید دستتان می دهم تا در شب قدر موفق شوید:
1⃣دلتان را نسبت به هرکسی که به شما ظلم کرده پاک کنید. #کينه را از قلبتان بیرون بریزید. یکی از چیزهایی که سبب می شود امام زمان نگاهمان نکنند، همین کینه است.
2⃣نسبت به دیگران گذشت داشته باش. از بندگان خدا در گذر . شما هم #گناه کردی، #غفلت داشتی، انتظار داری خدا تو را ببخشد. بگو خدایا اینها بندگان تو هستند، من آنها را بخشیدم تو هم به لطف و کرمت امشب از سر تقصیرات من در گذر.
3⃣از خدا بخواهید عصبانیت و غضب را از شما دور کند، با زیردستان، با همسر و فرزند و همسایه و ... با محبت برخورد کنید.
4⃣تا می توانید به خلق خدا خدمت کنید. هم جسمی و هم #روحي . سبب هدایت دیگران شوید. روحشان را دستگیری کنید.
5⃣متعهد باشید. وفای به عهد داشته باشید. انسان بی #تعهد ارزش ندارد.
یکی از مسائلی که باعث می شود انسان نزد #امام_زمان و اهل بیت ارزش پیدا کنید، متعهد بودن است.
▪️توصیه های ارزشمند استاد معظم جناب حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
@Manavi_2
داروخانه معنوی
بسم_رب_العشق ❤️ #رمان #قسمت_صدوهفتادوهشتم #جانمــ_مےرود #فاطمه_امیری مهیا دوباره روی اسم شهاب را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم_رب_العشق ❤️
#رمان
#قسمت_صدوهفتادونه
#جانمــ_مےرود
#فاطمه_امیری
ــ آروم خانمی الان همه بیدار میشن
ــ وای شهاب باورم نمیشه همچین آدمی باشه
ــ ولی مهران اعتراف کرد و گفت که زهرا اولین بارشه و به اصرار اونا اومده و خبری از موضوع پارتی نداشته
ــ مهران گفت؟؟
ــ آره
ــ خدای من اصلا باورم نمیشه همچین اتفاقی افتاده ،اصلا تو این پارتی های شیطان پرستی چیکار میکنن مگه؟؟
شهاب ضربه ای به بینی مهیا زد و گفت:
ــ زیاد فضول نکن
ــ اِ شهاب بگو دوست دارم بدونم
ــ نمیشه تا اینجا هم زیادی بهت گفتم ،الان که تخلیه اطلاعاتیم کردی اجازه میدی برم بخوابم خستم بانو
مهیا نگاهی به چشمان سرخ شهاب انداخت و گفت :
ــ شانس اوردی خودمم خوابم میاد والا عمرا میزاشتمت بخوابی
شهاب خندید و چشمان مهیا را بوسید
ــ اینقدر گریه نکن دختر
مهیا لبخندی زد و گفت
ــ فردا کی میری
ــ ظهر ساعت۱
ــ پس برو درست استراحت کن که فردا صبح از ساعت7 میام خونتون
ــ جان من ۱۲ بیا
مهیا پایش را روی زمین کوبید و اعتراض گونه گفت:
ــ اِ شهاب
شهاب خندید و گفت :
ــ شوخی کردم عزیز دلم تو اصلا بعد نمازصبح بیا باهم کله پاچه بزنیم خوبه؟؟
مهیا صورتش را جمع کرد و "ایشی گفت
که دوباره خنده شهاب در گوشش پیچید
ادامه دارد..
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
بسم_رب_العشق ❤️
#رمان
#قسمت_صدوهشتاد
#جانمــ_مےرود
#فاطمه_امیری
مهیا روبه روی شهابی که مشغول کار با لب تاپ بود روی تخت خیره به او نشسته بود،اما شهاب تندتند مشغول تایپ
کردن بود مهیا که از بی توجهی های شهاب حرصی شده بود لب تاپ را از دست شهاب کشید و با اخم به شهاب که
با تعجب به اونگاه می کرد خیره شد؛
ــ شهاب دوساعت نشستم روبه روت و تو سرت تو این لب تاپه
شهاب خندید و لب تاپ را از از دست مهیا گرفت و گفت:
ــ شرمنده خانومی ،کار مهمی بود الان دیگه تموم میشه دربست در خدمتم
مهیا شروع کرد به غر زدن شهاب ریز خندید و سریع مشغول کار شد.
بالاخره بعد از ربع ساعت کارش تمام شد لب تاپ را بست وکنار گذاشت و به سمت مهیا چرخید:
ــ بفرمایید در خدمتم
ــ شما که همه وقت در خدمت کارت بودی
ــ مهم الانه که درخدمت شما هستم
مهیا به طرف شهاب چرخید و با چشمانی که نم اشک در آن ها موج می زد و دل شهاب را به لرزه در می آورد به
شهاب خیره شد و گفت:
ــ قول میدی زود برگردی؟؟
شهاب چشمانش را آرام به علامت مثبت روی هم فشرد
ــ قول میدم،زود برگردم ،تو هم قول بده
مهیا با چانه ی لرزانی گفت:
چی؟
ــ مواظب دستت باشی زود باز نکنی گچ دستتو،بی قراری نکنی من همیشه سعی میکنم ـزود به زود زنگ بزم اما
اگه زنگ نزدم نگران نباش چون بعضی وقتا آنتن نمیده و یک چیز دیگه
مهیا منتظر نگاهش کرد؛
ــزنگ زدم جواب بدی
مهیا با یادآوری کار بچه گانه اش شرمنده سرش را پایین انداخت که شهاب با دست چانه ی آن را گرفت سرش را
بالا آورد:
ــ مهیا جواب منو بده
قول میدم
شهاب لبخندی زد وادامه داد:
ــ مهیا قسمت میدم به همه ی مقدساتی که می پرستی نگرانم نکن،نمیدونی دوری از تو چقدربرای من
سخته،همش به این فکرم که نکنه اتفاقی برای توبیفته و من کنارت نباشم ،مهیا حواست به خودت باشه بزار اونجا
روی کارم تسلط داشته باشم
مهیا چشمانش را روی هم فشرد که اشک هایش روز گونه های سردش سرازیر شدند که شهاب بی قرار اعتراض کرد:
ــ مهیا من تازه چی گفتم ؟گریه نکن عزیز دلم نمیدونی با این اشکات داغونم میکنی..
ادامه دارد...
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#شب_قدر
امشب ان شاءالله با کمک شما سروران گرامی نفری پنج سوره قدر بخوانیم و ارسال کنیم به گروههایمان تا تعداد سوره قدر به هزارتا برسه
به نیابت از حضرت علی علیه السلام برای سلامتی و ظهور آقا جانمون حضرت مهدی
یاعلی
#نشر_حداکثری