شب سوم محرم
به ماه آسمون میگفت شب شبستون منی
یاد عموم بخیر که تو مثل عمو جون منی 😭
شب سوم شب ناله...
شب روضهٔ سه ساله...
کاش امشب دق کنیم از
این روضه 😭
#خانوم_سه_ساله #شب_سوم
#حضرت_رقیه #ریحانةالحسین
#روزےرسانِ_زندگےِما_رقیه_است
༺🦋⃟ ⇢✼ @ManeAdam
@nasimintezar_نسیم_انتظار_سید_مصطفی_الموسوی_۲۰۲۱_۰۸_۱۲_۰۸_۳۳_۰۷_۰۴۵.mp3
8.37M
🕯🥀🍂
🥀
╭┄┅═••✾❀✾••═┅┄╮
شبهای دلتنگی
╰┄┅═••✾❀✾••═┅┄╯
❇️ نوآهنگ| یتیمی
🌴 سیاهیه چشام
🕯 چرا اصلا نمیبینم
🌴 دوباره لج نکن زجر
🕯 نزن که من نمیبینم
🎙 سید مصطفی موسوی
#محرم
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#امام_حسین علیه السلام
༺🦋⃟ ⇢✼ @ManeAdam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نزدیڪترین راه بہ الله حُسِیـــن است
نـزدیڪتـرین راه بـہ اربــاب رقیه...
یا رقیه ادرکنی
#محرم
#امام_حسین
#حضرت_رقیه
༺🦋⃟ ⇢✼ @ManeAdam
19.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به رقیه...
بی قرارم شبا تا خود سحر...
به رقیه...
منه جامونده رو کربلا ببر....
#سید_امیر_حسینی
༺🦋⃟ ⇢✼ @ManeAdam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔🌿°•
شب به شب تا چند بشمارم
که پیدایت کنم؟!
میشمارم،
زخمهای بیحسابم را ببین!
#حاج_مهدی_رسولی
#محرم
༺🦋⃟ ⇢✼ @ManeAdam
♡••
ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺗﺮﺍنہ
مۍخوﺭﺩ ﺑﺮ ﺑﺎمـِ ﺧﺎنہ
ﯾﺎﺩمـ ﺁﺭﺩ ڪﺮﺑﻼ ﺭﺍ...
ﺩﺷﺖِ پر ﺷﻮﺭ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ
قصہ یڪ ﻇﻬﺮِ ﻏﻤﮕﯿﻦ،
ﮔﺮمـ ﻭﺧﻮﻧﯿﻦ...
ﻟﺮﺯﺵِ ﻃﻔﻼﻥِ ﻧﺎﻻﻥ،
ﺯﯾﺮِ ﺗﯿﻎ ﻭﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺑﺎﺻﺪﺍے ﮔﺮیہﻫﺎے ڪﻮﺩڪانہ
ﻭﺍﻧﺪﺭﯾﻦ ﺻﺤﺮﺍے ﺳﻮﺯﺍﻥ
مۍدود طفلۍ سہ سالہ
ﺁﺥ “ﺑـﺎﺭﺍﻥ …
ﺁﺥ “ﺑـﺎﺭﺍﻥ...
یا رقیه ادرڪنۍ...💔
﷽
شب چهارم محرم...
اول و آخر همه ی روضه های محرم که می رسیم
باید بگیم امان از دل زینب(س)...
بچه ها اومدند مقابل ابی عبدالله حضرت یه نگاه کرد به قد و بالاشون یه دفعه حسین(ع) گریه کرد...
فرمود: برگردین پیش مادرتون...
عبدالله و عون اومدن مقابلِ مادر هی پا به زمین میکوبیدند ... مادر چرا دایی ما رو قبول نکرد...
تو سفارش کن ...
کفن به تنشون کرد...
خودش براشون شمشیر حمایل کرد ...
گفت: یه رمزی بهتون میگم ، یه قسمی هست حسین(ع) ردش نمی کنه ...
اگر رفتید خواست برتون گردونه، بگید مادرمون گفته: به حق مادرت...
#صلیاللهعلیکیااباعبدللهالحسین
#اَݪٰلّہُـمَّعَجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ🍃
@ManeAdam
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
۰
مگه میشه
اسم حضرت زهرا(س) رو بیاری و آقامون حسین(ع)
دست رد به سینه ات بزنه...
اذن گرفتند رفتن وسط میدون گفتند: "نحن ابنا الزینب" جنگ کردند ، ...
این دو تا آقازاده رو سنگ باران و تیر باران، بدن هاشون افتاد...
اما زینب(س) بیرون نیامد...
#امان_از_دل_زینب
💠 @ManeAdam 💠
۰
#فرزندان_حضرت_زینب_سلام_الله
#شب_چهارم
مادر به خیمه و دو جوانش به قتلگاه
پا می كشند راه نفس باز وا كنند
در آخرین نفس كه نفس بر لب آمده
می خواستند مادر خود را صدا كنند
#امان_از_دل_زینب
💠 @ManeAdam 💠
هیچ کسی نفهمید چرا زینب(س) از خیمه بیرون نیومد...
تا این قافله برگشت مدینه...
وقتی برگشت؛ عبدالله بن جعفر هی یک به یک تو این محمل ها رو سر میزنه... دنبال خانومش میگرده...
اومد مقابل محمل زینب(س) رسید، نگاه کرد...
دید انگار بزرگِ این قافله ایشونه...
از زینب داره سوال می کنه، خانم، زینبُ(س) رو ندیدی؟
یه وقت یه آه کشید عمه سادات...
فرمود عبدالله حق داری زینبتُ نشناسی...
میدونم من اون زینبی نیستم که رفتم از مدینه...
تا دید زینبه گفت: خانمم چرا انقدر شکسته شدی؟😭
فرمود عبدالله نبودی کربلا...
جلو چشم من
دشمن رو سینۀ حسین(ع) ...😭😭
#محرم
#صلیاللهعلیکیااباعبدللهالحسین
#اَݪٰلّہُـمَّعَجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ🍃
@ManeAdam
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
هر دو گریه کردند برا ابی عبدالله...
قدری آروم شد گفت: خانم یه سوال ازت دارم عقده شده برا من. شنیدم هر کشته ای رو زمین افتاد بالا سرش رفتی...
مگه بچه هایِ من قابل نبودن؟ چرا از خیمه بیرون نیومدی؟
فرمود: نیومدم تا حسین(ع) نگاهش به من نیفته از من خجالت بکشه...
(اما یه جا بی بی زینب حساب بی حساب شد) گفت: حسین جان یادته از خیمه بیرون نیومدم نگام به نگات نیفته؟ خجالت ازم نکشی؟
برگشته اربعین اومده کربلا...
گفت: حسین جان بیا تلافی کن...
همه بچه هاتو آوردم...
اما سه ساله ات گوشۀ خرابه...
بیا سراغِ رقیه رو از من نگیر...
بحق زینب کبرے سلام الله علیها عجللولیکالفرج یاالله ...
💠 @ManeAdam 💠