شب جمعه است ؛ هوایت به سرم افتاده
ای رفیق ابدی حضرت ارباب سلام...
🥀💔
**دستبـَرسینهنھـٰاده همـِهتعظیمکنید
مـٰادری😭
دَسـتبهپھلوبهحرممیآید.
#شب_جمعه
امام صادق علیه السلام:
حضرت زهرا سلام الله علیها شبهای جمعه نزد قبر فرزندش حسین علیه السلام حاضر می شود و برای زائرین پسرش استغفار می کند..
الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــــالْفَــرَج
#امام_زمان
#عزیزم_حسین ❤️
🌷منتظران منجی🌷
شب جمعه است ؛ هوایت به سرم افتاده ای رفیق ابدی حضرت ارباب سلام... 🥀💔 **دستبـَرسینهنھـٰاده همـِه
شب جمعه 💔شب سوم محرم💔
يازهرا مـــادر😭😭
رقیه فهمید بابا دوبخش دارد ؛
بخشی به روی نیزه
بخشی به روی صحرا (:
#شب_سه_ساله💔
این دخترای شامیا،
میومدن طعنه میزدن به سه ساله ی سیدالشهدا...
میگفتن ببین ما گوشواره داریم...
ببین ما چقدر موهامون بلنده...
خانم حضرت رقیه سلام الله علیها
یادش رفته بود گوشوارشو بردن،
تا اومد دستشو ببره سمت گوشش،
بگه منو هم نگاه کن ببین گوشواره دارم،
انگشتای دستِ کوچیکش خونی شد...😭😭😭
وقتی داشتن خانم حضرت رقیه رو میبردن،
اگه اشتباه نکنم زجر لعنت الله علیه
مسئول شتر سه ساله ی سیدالشهداء بود،
شب بود ، تاریک بود،
یهو زجر نگاه کرد دید حضرت رقیه رو شتر نیست،
با عصبانیت دویید طرف امیرش،
گفت امیر ، دخترِ حسین نیست،
امیرش هم عصبانی شد ،
محکم زد تو گوشش...
گفت برو هرجا هست بگرد پیداش کنه...💔
زجر عصبانی بود،
سیلی خورده بود،
با عصبانیت رفت دنبالِ حضرت رقیه...😭
میگن اون محله ای که سه ساله ی سیدالشهداگم شده بود،
بازارِ شیشه فروش ها بود...😭
این ملعون غلافِ شمشیرشو
میزد به دل این بوته ها،
تا حضرت رقیه رو پیدا کنه،
💔💔
کلی گشت،
خسته و عصبانی بود،
زجر هم میدونید که مرد جنگی بوده...
یجا شنید داره از پشت بوته صدای دردودل دختر بچه میاد،😭😭
بدو بدو رفت با لگد زد به بوته،
یهو شنید از پشت بوته صدا اومد،
سه ساله ی حسین گفت آخ پهلوم😭😭😭
يا زهرا 😭😭😭