eitaa logo
🌷منتظران منجی🌷
2.2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
8.9هزار ویدیو
148 فایل
🌷به کانال منتظران منجی خوش آمدید😊 ادمین: @MahdiYr313 لینک ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17100964056404
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی حسه بدیه بهت بگن جامانده امام حسین:)🥲💔 @ManjiMahdi313
°●آۍ،رقیـﷺـه.°🖤° °●يا‌أبَتاهُ،مَنْ‌ذَاالَّذي‌خَضَبكَ‌بِدِمائكَ💔° ❰‌بَرای‌آنکه‌بَخوابم‌تُورا‌به‌خَواب‌بِبینم هَزارونُهصدوپَنجاه‌تَاسَتاره‌شُمردم...❱ °●دُختربَابَایی‌حَرم°°😔‌° كودك،وَلي‌بَـراى‌هَميشه‌بِخواب‌رَفت وَقتي‌كه‌ديدقِصّـهٔ‌بابابه«سـَــر»رسيـد.. °●عَالــــم‌بِـــه‌فَداىِ ... دلِ‌مَحــــزونِ‌رُقیـــه.°°😭• °شَهـٰادَتِ‌مَظـلومانهٔ‌دُردانهٔ     حَضرتِ‌سَيّدُالشُّهَـداء‌عَلَيهِ‌الْسَـّـلاٰم° @ManjiMahdi313
حسیــنجانم اےـدلیلِآرامشم🙂🤍!' آقایابیعبدالله ما جورِ دیگہ بہ شما مدیونیم:)! @ManjiMahdi313
🌾 عجل الله تعالی فرجه الشریف: اگر دعا كنيد، براى دعايتان آمين مى‌گويم و چنان چه دعا نكنيد، من برايتان دعا مى‌كنم. براى لغزش‌هايتان استغفار مى‌كنم و حتّى بوى شما را دوست دارم.» (آفتاب ولایت آیت الله یزدی ص 151) @ManjiMahdi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج حسین یکتا: می‌گفت:حضرت رقیه(س)کاری کرد که امام عصرش با سر اومد سراغش! بچه‌ها کاری کنید که شب اول قبر وقتی نکیر و منکر میان و می‌پرسن «مَن نبیک؟» «مَن امامک؟» بگی مگه نمی‌بینی امام عصر(ع) اینجا ایستاده؟!♥️ 🌱 @ManjiMahdi313
31.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعد از ظهور امام زمان چه میشود؟؟ دنیای بعد از حکومت امام زمان چه شکلیه؟؟ @ManjiMahdi313
اگر احساس کردی دلت به خرابه تبدیل شده، حسین را صدا بزن...💔 | 🌱 @ManjiMahdi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی‌از‌بزرگترین‌آرزوهام‌اینه‌که یه‌روزی‌برم‌حرم‌ِحضرت‌رقیه‌و کفن‌گِرِه‌بزنم‌به‌ضریحش بگم:ای‌بی‌کفن،برات‌کفن‌آوردم:)💔 @ManjiMahdi313
می‌گفت:حضرت رقیه(س)کاری کرد که امام عصرش با سر اومد سراغش ! بچه‌ها کاری کنید که شب اول قبر وقتی نکیر و منکر میان و می‌پرسن «مَن نبیک؟» «مَن امامک؟» بگی مگه نمی‌بینی امام عصر(ع) اینجا ایستاده؟! [ حاج حسین یکتا @ManjiMahdi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ تغییر جالب سخنان پس از ۱۱ سال❗️😊 ● رهبر انقلاب( ۱۳۹۱/۰۳/۱۴) : ما داریم در دامنه حرکت میکنیم. ما هنوز به نرسیده‌ایم...! ● رهبر انقلاب (۱۴۰۲/۰۵/۲۶) : از شیب تند عبور کرده‌ایم، به نزدیک شده‌ایم...!😍 @ManjiMahdi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفت:تاپیـاده‌نروۍ نمےتوانۍ‌درڪ‌ڪنۍ پرسیدم‌:چ‌ـہ‌چیزۍ‌را؟" گفت:ذره‌اۍ‌از‌شوق‌زینب‌ براۍزیـارت‌دوبـاره‌ۍ‌برادر رو @ManjiMahdi313
اگه دوست داری با حرز امام جواد از بلایای آخرالزمان در امان باشی، نام مبارک امام جواد رو لمس کن ببین چی برات نشون میده😍👇 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 طرح ویژه تخفیف حرز امام جواد 😍👆 👇👇 @ManjiMahdi313
بـسمـ ربِّ‌ مھد؎‌ فـٰاطمہ♥️🌿 اَلسَـلامُ‌عَلَیڪَ‌یـٰابقیَة‌اللّٰھِ‌فِۍ‌ارضِہ🌙✨ 👇👇 @ManjiMahdi313
🔹 اگر چشمانتون تَر شد برای ظهور غریب‌ترینِ عالم، امام زمان‌ (علیه السلام)، دعا کنید @ManjiMahdi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کجا یه گناه رو به خاطر روی گلِ یوسفِ زهرا ترک کردی و ضرر کردی؟!🙂 - حاج حسین یکتا @ManjiMahdi313
🌺ندبه های انتظار🌺 🔵تشرف شیخ علی بغدادی خدمت آقا (عج) 📝قسمت اول ✳️حاج علي بغدادي نقل كرده است كه: هشتاد تومان سهم امام به گردنم بود و لذا به نجف اشرف رفتم و آن ها را به صاحبانشان دادم و تنها بيست تومان ديگر به گردنم باقي بود، كه قصد داشتم وقتي به بغداد برگشتم به «شيخ محمدحسن كاظميني آل يس» بدهم. ✨در روز پنجشنبه‏ اي بود كه به كاظمين به زيارت حضرت موسي بن جعفر و حضرت امام محمدتقي عليهماالسلام رفتم و خدمت جناب «شيخ محمدحسن كاظميني آل يس» رسيدم و مقداري از آن بيست تومان را دادم و بقيه را وعده كردم كه بعد از فروش اجناس به تدريج هنگامي كه به من حواله كردند، بدهم. 🔰و بعد همان روز پنجشنبه عصر به قصد بغداد حركت كردم، وقتي يك سوم راه را رفتم 🌷سيد بزرگواري را ديدم، كه از طرف بغداد رو به من مي‏ آيد. چون نزديك شد، سلام كرد و دست‏هاي خود را براي مصافحه و معانقه با من گشود و فرمود: «اهلاً و سهلاً» 💠و مرا در بغل گرفت و معانقه كرديم و هر دو يكديگر را بوسيديم. 💚بر سر عمامه سبز روشني داشت و بر رخسار مباركش خال سياه بزرگي بود. ايستاد و فرمود: «حاج علي! به كجا مي‏روي؟» 💠گفتم: كاظمين(عليهما‌السلام) را زيارت كردم و به بغداد برمي‏گردم. 💚فرمود: امشب شب جمعه است، برگرد.» 💠گفتم: يا سيدي! متمكن نيستم. 💚فرمود: «هستي! برگرد تا شهادت دهم براي تو كه از مواليان (دوستان) جد من اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) و از مواليان مايي و شيخ شهادت دهد، زيرا كه خداي تعالي امر فرموده كه دو شاهد بگيريد.» ⚡️اين مطلب اشاره ‏اي بود، به آنچه من در دل نيت كرده بودم، كه وقتي جناب شيخ را ديدم، از او تقاضا كنم كه چيزي بنويسد و در آن شهادت دهد كه من از دوستان و مواليان اهل بيتم و آن را در كفن خود بگذارم. 💠گفتم: تو چه مي‏داني و چگونه شهادت مي‏دهي؟! 🌹فرمود: «كسي كه حق او را به او مي‏رسانند، چگونه آن رساننده را نمي‏شناسد؟» 💠گفتم: چه حقي؟ 🌹 فرمود: «آنچه به وكلاي من رساندي!» 💠گفتم: وكلاي شما كيست؟ 🌹فرمود: «شيخ محمدحسن!» 💠گفتم: او وكيل شما است؟! 🌹فرمود: «وكيل من است.» ❓اينجا در خاطرم خطور كرد كه اين سيد جليل كه مرا به اسم صدا زد با آن كه مرا نمي‏شناخت كيست؟ به خودم جواب دادم، شايد او مرا مي‏شناسد و من او را فراموش كرده ‏ام! ✅باز با خودم گفتم: حتماً اين سيد از سهم سادات از من چيزي مي‏خواهد و خوش داشتم از سهم امام(عليه‌السلام) به او چيزي بدهم. 💠لذا به او گفتم: از حق شما پولي نزد من بود كه به آقاي شيخ محمدحسن مراجعه كردم و بايد با اجازه او چيزي به ديگران بدهم. 🌹او به روي من تبسمي كرد و فرمود: «بله بعضي از حقوق ما را به وكلاي ما در نجف رساندي.» 💠گفتم: آنچه را داده ‏ام قبول است؟ 🌹فرمود: «بله» ⁉️من با خودم گفتم: اين سيد كيست كه علماء را وكيل خود مي‏داند و تعجب كردم! 🌹سپس به من فرمود: «برگرد و جدم را زيارت كن.» ♻️من برگشتم او دست چپ مرا در دست راست خود نگه داشته بود و با هم قدم زنان به طرف كاظمين مي‏رفتيم. ☘چون به راه افتاديم ديدم در طرف راست ما نهر آب صاف سفيدي جاري است و درختان مركبات ليمو و نارنج و انار و انگور و غير آن همه با ميوه، آن هم در وقتي كه موسم آنها نبود بر سر ما سايه انداخته‏ اند. 🍃گفتم: اين نهر و اين درخت‏ها چيست؟ فرمود: «هر كس از دوستان كه جد ما را زيارت كند و زيارت كند ما را، اينها با او هست.» گفتم: سؤالي دارم. 🌹فرمود: «بپرس!» ✍ادامه دارد... @ManjiMahdi313