eitaa logo
🌷منتظران منجی🌷
2.3هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
12.7هزار ویدیو
202 فایل
🌷به کانال منتظران منجی خوش آمدید😊 ادمین: @MahdiYr313 لینک ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17100964056404
مشاهده در ایتا
دانلود
این دخترای شامیا، میومدن طعنه میزدن به سه ساله ی سیدالشهدا... میگفتن ببین ما گوشواره داریم... ببین ما چقدر موهامون بلنده... خانم حضرت رقیه سلام الله علیها یادش رفته بود گوشوارشو بردن، تا اومد دستشو ببره سمت گوشش، بگه منو هم نگاه کن ببین گوشواره دارم، انگشتای دستِ کوچیکش خونی شد...😭😭😭
یارقیه... اصلا روضه حضرت رقیه، میکُشه آدمو...
وقتی داشتن خانم حضرت رقیه رو میبردن، اگه اشتباه نکنم زجر لعنت الله علیه مسئول شتر سه ساله ی سیدالشهداء بود، شب بود ، تاریک بود، یهو زجر نگاه کرد دید حضرت رقیه رو شتر نیست، با عصبانیت دویید طرف امیرش، گفت امیر ، دخترِ حسین نیست، امیرش هم عصبانی شد ، محکم زد تو گوشش... گفت برو هرجا هست بگرد پیداش کنه...💔
یاصاحب الزمان حلال کن بخاطر این روضه...😭
زجر عصبانی بود، سیلی خورده بود، با عصبانیت رفت دنبالِ حضرت رقیه...😭 میگن اون محله ای که سه ساله ی سیدالشهداگم شده بود، بازارِ شیشه فروش ها بود...😭
این ملعون غلافِ شمشیرشو میزد به دل این بوته ها، تا حضرت رقیه رو پیدا کنه، 💔💔 کلی گشت، خسته و عصبانی بود، زجر هم میدونید که مرد جنگی بوده...
یجا شنید داره از پشت بوته صدای دردودل دختر بچه میاد،😭😭 بدو بدو رفت با لگد زد به بوته، یهو شنید از پشت بوته صدا اومد، سه ساله ی حسین گفت آخ پهلوم😭😭😭 يا زهرا 😭😭😭
گفتم بازارِ شیشه بُرها بوده بخاطر اینجا بود، زجر از کاروان عقب افتاده بود، حضرت رقیه رو با پای برهنه، میکشوند رو زمین، الهى بمیرم 😭😭😭 تو محله ی شیشه فروش ها سه ساله ی سیدالشهدا رو کِشون کِشون میبرد...💔😭
هعی... دورت بگردم رقیه خاتون...😭😭
انگشتر باباشو دستِ یه نفر دیگه دید، گوشواره های خودشو دست دخترای شامیا دید...😭😭😭
نیمی به شعله سوخت و نیمی به باد رفت، مویم که بود دستِ اباالفضل شانه اش...😭💔😭