eitaa logo
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
495 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
834 ویدیو
232 فایل
اینجا کانالی عمومی است محفلی بی تکلف و صمیمی برای رسیدن به روشنای نور که شما هم دعوتید راه ارتباطی @Ostadi1998 لطفا مطالب با لینک منتقل شود @Manodaneshjooham لینک در ایتا @Manodaneshjooha لینک در تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
با توجه به حضور دانشجو معلمان در گروه و اهمیت ارائه بصری و پاورپوینت و ابزارهای آموزشی و همچنین ام
افزون بر آموزش نحوه ساخت پاورپوینت، مطالبی متناسب با مباحث فنون کلاسداری با عنوان بارگذاری خواهد شد. از جمله مباحث که به امید خدا برای سایر دانشجویان غیر معلم هم مفید خواهد بود @Manodaneshjooham
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
افزون بر آموزش نحوه ساخت پاورپوینت، مطالبی متناسب با مباحث فنون کلاسداری با عنوان #فن_تدریس بارگذاری
🔺یک نکته مهم در تدریس که غالبا به آن بی‌توجهی می‌شود: 🔻🔻 استفاده مطلوب از تخته: ⬅️ اولا: معلم باید از تخته استفاده کند زیرا بیشترین یادگیری انسان از طریق دیداری است. ⬅️ ثانیا: استفاده از تخته باید به نحو مطلوب و منظم باشد نباید در هر گوشه تخته یک مطلبی نوشته شود و تخته به صورت در هم ریخته و نامنظم به نظر آید بلکه با استفاده از دسته بندی های مشخص هر نکته را در جای خودش بنویسد. ⬅️ ثالثا: روی تخته نباید به صورت بسیار ریز یا بسیار درشت نوشت و همچنین مطالب طوری نوشته شود که قابل خواندن باشد و دانش آموز برای خواندن آن دچار تکلف نشود و مدام از معلم سوال کند. @Manodaneshjooham
معلم جانم سلام بعداز عید وقتی شاگردانت را دیدی ، حواست باشد که بعضی از آن ها تعطیلات خوبی نداشتن ، شاید آجیل وغذاهای خوب نخورده باشن، سفر نرفته باشن ،لباس نو نخریده باشن ،اوقات بد و دعواهای خانوادگی رو تجربه کرده باشند ممکنه فکر کنند که بقیه دوستاشون تعطیلات عالی داشتن ! پیشنهاد دراولین جلسه بعداز نوروز راجع به این مسائل حرف بزنیم که : تغییرات بهار در طبیعت چگونه بود ؟ چه کتاب هایی خواندید ؟ و.... نه اینکه به کجا سفر کردین و بچه های دیگر با آب و تاب تعریف کنند. 🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏🌹 @Manodaneshjooham
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
📘 روش های تقویت املاء ابتدایی + راه حل و شیوه املا ✍ سید داوود میرشفیعی لنگری #فن_تدریس @Manodan
🔴 غافل! نوشته حسن روح‌الامین زمستان سال۱۳۷۶ بود، کلاس دوم راهنمایی بودم، در مدرسه‌ای که مدیر به اصطلاح خوش‌فکری داشت که در اواسط سال تحصیلی اومده بودن بر اساس نمره‌ی امتحانات، انضباط و کارنامه‌ی شبانه‌ای هر شب که توسط والدین پر می‌شد (که در اون مثلاً ساعت خواب بعد از ساعت ۹ تخلف محسوب می‌شد) به دانش‌آموز درجه و رتبه می‌دادند. به این صورت که دانش‌آموز عالی و درس‌خون و پسر خوب می‌شد (ساعی) دانش‌آموزی که مستعد بود و محتاج به تلاشی بیش‌تر می‌شد (کوشا) و زباله‌های مدرسه هم می‌شدند (غافل) پس چی شد؟ به‌ترتیب شأنیت: ساعی، کوشا، غافل. پس از تعیین سطح توسط شورای مدرسه شما کارت خودت رو باید به جلوی لباست با سنجاق وصل می‌کردی و اگر جوری قرار می‌گرفت که دیده نمی‌شد تخلف محسوب می‌شد! مثل پلاک ماشین، حالا شما حساب کنید نوجوونی که عرض شونش ۴۵ سانته یک کارت پرس‌شده‌ی مثلا ً ۱۸ سانتی رو روی سینه‌ش که سطح و شأن اجتماعی‌ش رو نشون می‌داد باید نگه می‌داشت. من توی درجه‌بندی توی دسته‌ی (غافل) قرار گرفتم. روزهای اول خیلی باهاش کلنجار رفتم تا دیده نشه، مثلاً پشت کارت غافل کارت دانش‌آموزی‌م رو می‌ذاشتم و می‌چرخوندمش به سمت کارت دانش‌آموزی‌ تا کم‌تر آبروریزی بشه که اینجا هم با برخورد خشن ناظم مواجه می‌شدم که چرا کارتت پیدا نیست ... چند هفته گذشت دیدم نمیشه باید خودم رو از این ذلت نجات بدم با کلی تلاش و زود خوابیدن و چند امتحان نمره بالاتر گرفتن شایسته‌ی درجه‌ی کوشا شده بودم که وقتی رفتم برای تعویض کارت کسی پاسخگو نبود، متوجه شدم که سیاست عوض شده رتبه‌بندی این جوری شده بود؛ به ترتیب از عالی به نازل: (ممتاز) (ساعی) (کوشا) اینجوری عملاً همون غافل محسوب می‌شدم. این خاطرات رو مدت‌ها بود می‌خواستم بگم. یک بار یادمه توی مدرسه دارالفنون، دوستانی از آموزش و پرورش محبت کرده بودند و برای من نکوداشتی گرفته بودند. با لوح کاغذ A4 و از من خواستن که بیام بالا و صحبت کنم. من حوصله نداشتم ولی برای اینکه نگن متکبری، رفتم اونجا و گفتم زمانی که من بچه بودم و به مدرسه می‌رفتم هیچ احساس احترامی دریافت نمی‌کردم. از دم در مدرسه که وارد می‌شدم در سطل اشغال، تخته سیاه، میزها، معلم، دانش‌آموزها، همه و همه بهم با زبون بی‌زبون می‌گفتن خاک بر سرت کنن، ریاضی بلد نیستی، زبانت خوب نیست، دیکته بلد نیستی، اما هیچ وقت کسی نیومد بگه چقدر خوب طراحی می‌کنی حتی معلم هنر! حالا شماها هر چی به من بگید استاد هنرمند فلان و چنان من، همون حرفای بچیگیم رو باور دارم همون خاک بر سرت رو! آدم‌ها در کودکی همان آدم‌های بزرگسالی‌ان با تجربه‌ی کمتر. وقتی در اول دوران حیات من رو به اسمی بخوانی من با همون اسم خودم می‌شناسم. تصویر پست هم کارنامه سال آخر هنرستان من هست، سال ۱۳۸۲ و حالا در سن نزدیک به چهل سالگی وقتی یه نفر تحقیرم می‌کنه و نادیده‌ام می‌گیره برام یادآور دوران نوجوانی و باورهای پایه‌ای هست که توی اون دوران به مغز استخونم رسوخ کرد و به خودم میگم در گوشی راست میگه .‌‌.. @Manodaneshjooham
🔴 بفرمایید گاو آمده! در یک مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی مدیر بودم. روزی چند دقیقه مانده به زنگ تفریح، مردی باظاهری آراسته وارد دفتر مدرسه شد. گفت: «با خانم ناصری دبیر کلاس دوم کار دارم. می‌خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال کنم.» از او خواستم خودش رامعرفی کند. گفت: «من گاو هستم! خانم دبیر بنده را می‌شناسند! بفرمایید گاو آمده! ایشان متوجه می‌شوند چه کسی آمده!» تعجب کردم و موضوع را به خانم ناصری، دبیر کلاس دوم گفتم. او هم تعجب کرد و گفت: «ممکن است این آقا اختلال روانی داشته باشد. یعنی چه گاو؟ من که چیزی نمی‌فهمم!» ناچار از او خواستم پیش آن مرد برود. با اکراه پذیرفت و رفت. مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد: «من گاو هستم!» معلم جواب سلام داد و گفت: «خواهش می‌کنم، ولی ...» مرد ادامه داد: «شما بنده را بخوبی می‌شناسید. من گاو هستم، پدر گوساله! همان دختر ۱۳ ساله‌ای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید ...» دبیر ما به لکنت افتاد و گفت: «آخه، می‌دونید ...» مرد گفت: «بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق می‌دهم. ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان می‌گذاشتید. قطعاً من هم می‌توانستم اندکی به شما کمک کنم.» خانم دبیر و پدر دانش‌آموز مدتی با هم گفتگو کردند ... آن آقا در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد و رفت. وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم. روی آن نوشته شده بود: دکتر فلانی، عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه..... چند روز بعد از ایشان خواستم یک جلسه برای معلمان صحبت کنند. در کمال تواضع خواسته‌ام را قبول کردند، سخنرانی دلپذیری داشتند ... ایشان می‌گفت: «خشونت آن گونه كه ما فکر می کنیم فقط محدود به خشونت فيزيكی بدنی نيست. عموماً ما درگيری‌های فيزيكی یا تعرض جنسی را خشونت می‌دانیم. ولی واقعیت آنست که دامنه خشونت، حوزه‌های گسترده‌تری دارد از جمله خشونت زبانی. وقتی توهین می‌کنیم، قومی را مسخره می‌کنیم، صاحبان یک عقیده را تحقیر می‌کنیم. وقتی تهمت یا برچسب می‌زنیم یا تهدید می‌کنیم، همه اینها خشونت است؛ منتها خشونت زبانی. بدون خون و خونریزی است. خشونت زبانی می‌کُشد. تا حالا هیچ کس را دیده‌اید به دلیل اینکه مسخره شده و یا فحش خورده باشد به اورژانس مراجعه‌ کند؟ یا به پلیس شکایت کند؟ قربانیان خشونت زبانی، اثری از جای زخم بر بدنشان یا مدرک دیگری ندارند. خشونت ابتدا در ذهن شكل می‌گيرد، بعد خود را در زبان نشان می‌دهد و سپس زمینه‌ساز خشونت فیزیکی می‌شود. وقتی رهبر یک گروه سیاسی در جامعه، افراد طرف مقابل ر ااحمق، مغرض و فاسد معرفی می‌کند، ما به عنوان طرفداران او آمادگی لازم را پیدا می‌کنیم که در زمان مناسب با ماشین از روی آن‌ها رد شویم. چرا؟ چون دیگر آنها را شایسته زندگی نمی‌دانیم! وقتی در یک ورزشگاه صد هزار نفری، طرفداران تیم مقابل را با ده‌ها فحش آبدار و ناموسی می‌نوازیم، زمینه را برای زد و خورد بعد از بازی فراهم می‌کنیم. وقتی دختر همسایه را داف خطاب می‌کنیم، راننده کناری را یابو، مشتری را گاو، دانش‌آموز را خنگ و فرد قانون‌مدار را اُسکُل، و قانون را در کلام زیر پا می‌گذاریم، همه این‌ها خشونت‌های زبانی است. یعنی آمادگی برای خشونت رفتاری در آینده؛ از تعرض جنسی بگیرید تا صدمه فیزیکی.» اما چه باید کرد؟ اولین کار این است که را بیاموزیم. فقدان مهارت‌های گفت‌وگو باعث می‌شود افراد نتوانند آنچه که مدنظر دارند را به زبان روشن بیان کنند و ایده و احساس خود را در یک کلام خشن و تند تخلیه می‌کنند. تمرین گفتگو، تمرین تخلیه ذهن و قلب، به شیوه‌ای غیرخشونت‌آمیز است. دومین کار این است که به خودمان بارها و بارها یادآوری کنیم کشتن آدم‌ها فقط به فرو کردن چاقو در سینه آنان نیست. دختر یا پسر، زن یا مردی که شخصیتش تخریب شده، شرافتش لکه‌دار شده، عزت نفسش لگدمال شده، دیگر زندگی نرمال نخواهد داشت. آنگاه یاد خواهم گرفت کلمه گاو را فقط و فقط برای خود گاو بکار ببرم ... پی‌نوشت: در ترم دوم مدرسه والدین، مفصل در مورد با دیگران (به صورت خاص نوجوان‌مان) و روش‌های موثر با این نسل صحبت خواهیم کرد. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4 ____ @Manodaneshjooham
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قابل توجه دانشجومعلمان عزیز👇 🎺🎺🎺🎺 مهمترین درس بچه های ما؟! @Manodaneshjooham
23.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابتکار عمل معلم کلاس اول بهشت صابرین اهواز، (خانم دانش) @Manodaneshjooham
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
🔴 غافل! نوشته حسن روح‌الامین زمستان سال۱۳۷۶ بود، کلاس دوم راهنمایی بودم، در مدرسه‌ای که مدیر به اص
✅چند توصیهٔ مهم برای استفاده از سیستم‌های تدریسِ مجازی✍️ ۱. موقع تدریس با سیستم مواظب صداهای اطراف باشید؛ مثلاً مواظب باشید با همسر گرامی به اصطلاح یکی به‌دو نکنید یا زیاد صمیمی صحبت نکنید(معمولی باشید). ۲. حتی اگر تصویری هم تدریس نمی‌کنید، مواظب باشید حتما با وضع آراسته و نسبتا رسمی جلوی دستگاه قرار بگیرید؛ چون کافی‌ست اشتباها دست‌تان روی گزینه وبکم دستگاه برود و همه، چهرهٔ شما را مشاهده کنند. ۳. پیش از تشکیل کلاس منوها و گزینه‌های سیستم را یک‌بار مرور کنید تا مبادا بعداً دچار مشکل حاد بشوید. ۴. با انرژی و محکم وارد کلاس شوید. ۵. اگر بچه کوچک دارید و دارد به شما نزدیک می‌شود تا وضع را به هم بریزد، دستپاچه نشوید؛ میکروفون را قطع کنید؛ ضبط را فریز کنید؛ سپس برگردید و ادامه دهید. ۶. سعی کنید موقع پخش صدای خودتان، اجازه صحبت به فراگیران را قطع کنید؛ چون اگر صحبت کنند، احتمالا روی تدریس اصلی شما ضبط شده و برای می‌ماند (احتمالا در برخی سیستم‌ها) به هرحال صحبت آنان را مدیریت کنید. ۷. اینجا دیگر کلاسِ «فقط» خودتان و فراگیران نیست؛ شما هم برای آنان تدریس می‌کنید؛ هم مدیران و استادان ارشد (پس کمی وقت بگذارید) گرچه انشالله همه برای خدا تدریس می‌کنید و او را همیشه حاضر و ناظر می‌دانید. ۸. اگر نخستین تجربهٔ تدریس مجازی‌ست، ممکن است اشتباهی یا سخنی ناروا از فراگیران صادر و سربزند؛ مثلاً موقع دیدن اتفاقی شما_ که ظاهر مرتبی ندارید_ بگویند: «اوووو ! این چه وضعیه استاد؟!» شما صبور باشید و تغافل کنید. ۹. جایی آرام و خلوت را برای تدریس انتخاب کنید. ۱۰. اگر در منزل سرو‌صدا زیاد است، بروید داخل خودرو؛ آن را جایی دنج و خلوت پارک کنید؛ شیشه ها را بالا بکشید و تدریس کتید. ۱۱. سعی کنید از میکروفون مخصوص که صداهای اطراف را نمی‌گیرد، استفاده کنید؛ نرم‌افزارهایی هست که این کار را تنظیم می‌کند. ۱۲. اگر پاورپوینت و منبع درسی در دسترس نیست، پیش از تدریس حتما یادداشت برداری کنید. ۱۳. وزیر ارتباطات اعلام کرده IP های ورودی به دروس مجازی رایگان است؛ انشالله که چنین باشد؛ اما اگر برای شما رایگان نیست، ذهن خود را مشغول نکنید؛ از یک بستهٔ ارتباط اینترنتی خوب استفاده کنید؛ فرض کنید هزینهٔ رفت و آمد بنزین و ... شده است. ۱۴. اگر از مدیران ارشد وزارت ارتباطات و آموزش عالی کشور کسی مطالب را می‌خواند، در جریان باشند برخی از کاربران اعلام می‌کنند ما از سیستم رسمی آموزش مجازی استفاده می‌کنیم؛ اما از حجم اینترنت کاسته می‌شود؛ خصوصا غیر انتفاعی ها. ۱۵. کلاس را جدی بگیرید؛ دست‌کم این است که اختیار جلوگیری از ضبط مطالب خود را ندارید و بنارا بر این بگذارید که درس در فضای عمومی منتشر می‌شود (معلم‌عزیزی که گفت آیلاند که یادتان هست؟) ۱۶. حتی‌الامکان گوشی را بی‌صدا کنید. ۱۷. نزدیک آشپزخانه نباشید؛ صدای زودپز همه‌چیز را به هم می‌ریزد. ۱۸. اگر قرار است به هر دلیلی چند دقیقه از دستگاه استفاده نکنید، حتما میکروفون سیستم را قطع کنید (وظیفهٔ من گفتن بود؛ نگید نگفتم!) ۱۹. اگر مطلبی از دست‌تان در رفت که قابل برگشت و اصلاح نبود و در فضای مجازی گسترده شد، نگران نباشید؛ به‌قدری مطالب بی‌پایه در این فضا هست که مطلب شما پس از مدتی در میان آن‌ها گم خواهد شد؛ البته برای مدتی مشهور هم می‌شوید. ۲۰. تا به‌ سیستم مسلط نشده‌اید تدریس را آغاز نکنید. 📑برگرفته از کانال روش تدریس به قلم استاد رفیع الله ثرایی (استاد معارف دانشگاه راغب اصفهانی ) @Manodaneshjooham