🖇️ برشی از کتاب #از_معراج_برگشتگان
یک هفته ماندن در تهران، برایم بدترین شکنجهی روحی بود. مخصوصا وقتی در دعای کمیل و مراسم شهدا که در مسجد میگرفتند، میدیدم افرادی مثل عباس عبدی و حمید شعیبی مثلا از سوز جان گریه میکردند و دم میدادند و چهار تا مثل خودشان بر سینه میکوبیدند که: رفیقان میروند نوبت به نوبت خدایا نوبتم کی خواهد آمد؟ چند بار سر همین اشعار با آنها دعوایم شد ؛ وقتی میگفتم: « نوبتی نیست که، فقط کافیه اعزام بزنید و بیایید منطقه.» ظاهر پرادعای آنها روحم را عذاب میداد .
🌱با ما همراه باشید
📌 #من_و_کتاب
🆔https://eitaa.com/joinchat/2698969090C016534d7d8