eitaa logo
من و کتاب
2.4هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
715 ویدیو
43 فایل
شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ manvaketab.ir ما اینجاییم قم خ معلم مجتمع ناشران واحد 36 سوالاتتون رو با عشق پاسخ میدیم: @Shahidkazemi313 ثبت سفارش و پشتبانی: @manvaketab_admin پاسخگویی از ۸ صبح تا ۸شب
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
#ارسالی_از_مخاطبین . 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی . . ✂️برشی از کتاب: . مثل فشنگ از جا در رفتم. اولین #صدای_انفجار که بلند می شد، سمت عکاسی شاهرخ می‌دویدم. کل روز گوش‌هایم تیز بود که همین صدا را بشنوه. عکاسی به دستور #ساواک اسم #شاه را از سر در مغازه اش برداشته بود.
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
#ارسالی_از_مخاطبین . 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی . . ✂️برشی از کتاب: . مثل فشنگ از جا در رفتم. اولین #صدای_انفجار که بلند می شد، سمت عکاسی شاهرخ می‌دویدم. کل روز گوش‌هایم تیز بود که همین صدا را بشنوه. عکاسی به دستور #ساواک اسم #شاه را از سر در مغازه اش برداشته بود.
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
#ارسالی_از_مخاطبین . 🔹️نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹️نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی . . ✂️برشی از کتاب: . مثل فشنگ از جا در رفتم. اولین #صدای_انفجار که بلند می شد، سمت عکاسی شاهرخ می‌دویدم. کل روز گوش‌هایم تیز بود که همین صدا را بشنوه. عکاسی به دستور #ساواک اسم #شاه را از سر در مغازه اش برداشته بود.
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
تخفیف ویژه 🔹️نام کتاب: ((نکته‌های کاربردی در مصاحبه برای خاطرات شفاهی)) 🔹️نویسنده: 🔹️ ‌. 📚درباره‌ کتاب: . مصاحبه برای گرفتن ، کاری است که هم راحت نشان می‌دهد و هم واقعا سخت است. اگر تازه کارید و دوست دارید به صورت وارد این کار شوید، باید هم و کنید و هم مطالعه داشته باشید. درباره‌ی روش‌ها و نوشته‌های بسیاری منتشر شده، اما در این کتاب می‌خواهیم مصاحبه‌ای برای گردآوری یک و شکل دهیم؛ تاریخی که در سینه‌ی خاک می‌خورد و مصاحبه‌گر تکلیف خود دانسته که این و و معنوی را بیرون آورد. با این حال، بسیاری از مطالب این کتاب در هر مصاحبه‌ای راهگشاست. آدم‌های جنگ، مردان و زنان دوازده تا نود ساله‌ای بودند که در دهه‌ی شصت از قرن سیزدهم هجری شمسی می‌زیسته‌اند؛ همان‌هایی که وقتی انقلاب اسلامی و حیثیت مرزهایش به مخاطره افتاد، مردانه ایستادند و جانانه جنگیدند و حالا انباشته از خاطراتی هستند از زندگی با همرزمانی که یا شهید شده‌اند و به بالاترین مقام عرفانی و انسانی رسیده‌اند و یا در دنیای پیرامون مان خیلی معمولی زندگی می‌کنند. فروش ویژه به مناسبت هشت سال پایداری و مقاومت با متفاوت 31شهریور الی 30مهرماه97 عرضه در کتابفروشی های معتبر سراسر کشور مرکز پخش: 02537840844 خرید آسان: lish.ir/10D8
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهدا کتاب #مربع_های_قرمز در برنامه #خندوانه به میهمان ویژه برنامه #حبیب_احمدزاده . نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹#انتشارات_شهید_کاظمی . #خرید_آسان: http://yon.ir/r2jRK مرکزپخش: 02537840844
🔹نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹#انتشارات_شهید_کاظمی . . ✂️برشی از کتاب: . وقتی فرمان برگشت دادند حس می‌کردم تمام دنیا با من در افتاده است. یک راه طولانی را یک نفس دویده بودم، حالا می‌گفتند درها بسته است، راهی را که آمده‌ای برگرد. دلم می‌خواست یک تنه به خط عراق بزنم. دنبال کسی می‌گشتم که التماسش کنم نجاتم دهد؛ اما حال و روز همه مثل من بود. بهت‌زده به یکدیگر چشم دوخته بودیم. باز روزهای مرخصی، مقابلم شروع به رژه رفتن کردند. نکند گلوله ای که می‌خواست مرا راهی آسمان کند در عملیات‌هایی که شرکت نکرده بودم شلیک شده بود. گلوله‌ای که حاضر بودم دنیا را به پایش بریزم تا بیاید و کار را تمام کند. فکر و خیال مغزم را می‌جوید. حس می‌کردم یک نفر وسط سرم ایستاده و فریاد می‌زند: - دیگر تمام شد. جا ماندی.... . #خرید_آسان: http://yon.ir/r2jRK مرکزپخش: 02537840844
🔹️نام کتاب: #ایستگاه_آسمان ( #خاطرات_شفاهی #سردار_سید‌یحیی_(رحیم)_صفوی) 🔹️خاطره‌نگار: #دکتر_محمد_مهدی_بهداروند 🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی .
من و کتاب
🔹️نام کتاب: #ایستگاه_آسمان ( #خاطرات_شفاهی #سردار_سید‌یحیی_(رحیم)_صفوی) 🔹️خاطره‌نگار: #دکتر_محمد_مهد
🔹️نام کتاب: ( (رحیم)_صفوی) 🔹️خاطره‌نگار: 🔹️ناشر: . 📚درباره‌ی کتاب . قبل از پیروزی انقلاب به دیدار امام خمینی(ره) در فرانسه می رود و سپس از طریق آلمان، لبنان، سوریه و ترکیه به کشور برمی‌گردد. در روزهای استقبال از امام فعالیت بسزایی به همراه داشت و چون پروانه، گرد شمع وجود امام می‌گشت. او در اصفهان را تشکیل داد و پس از مدتی برای سرکوب توطئه ضد انقلاب در راهی غرب شد. با شروع تهاجم سراسری ، عزم جنوب نمود و در اولین ایستگاه حضورش در ساکن شد. پس از چند ماه با تشکیل ستاد عملیات جنوب در باشگاه گلف به مدیریت جبهه‌ها پرداخت. مجموعه‌‌ی حاضر، حاصل جلسات بحث و بررسی سردار صفوی، پیرامون تاریخچه و مقاطع است، که پس از بازنگری، با ویرایش جدید و بازنویسی شده‌است. امیدواریم این تلاش اندک، تقدیر مناسبی از این شخصیت مجاهد و عزیز انقلاب اسلامی، که در دوران و دفاع مقدس، خدمات شایانی به نمود، باشد. . خرید آسان: manvaketab.ir مرکز پخش: 025378408 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب
🔹نام کتاب: #مربع_های_قرمز (( #خاطرات_شفاهی #حاج_حسین_یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)) 🔹نویسنده: #زینب_عرفانیان 🔹#انتشارات_شهید_کاظمی . . ✂️برشی از کتاب: . وقتی فرمان برگشت دادند حس می‌کردم تمام دنیا با من در افتاده است. یک راه طولانی را یک نفس دویده بودم، حالا می‌گفتند درها بسته است، راهی را که آمده‌ای برگرد. دلم می‌خواست یک تنه به خط عراق بزنم. دنبال کسی می‌گشتم که التماسش کنم نجاتم دهد؛ اما حال و روز همه مثل من بود. بهت‌زده به یکدیگر چشم دوخته بودیم. باز روزهای مرخصی، مقابلم شروع به رژه رفتن کردند. نکند گلوله ای که می‌خواست مرا راهی آسمان کند در عملیات‌هایی که شرکت نکرده بودم شلیک شده بود. گلوله‌ای که حاضر بودم دنیا را به پایش بریزم تا بیاید و کار را تمام کند. فکر و خیال مغزم را می‌جوید. حس می‌کردم یک نفر وسط سرم ایستاده و فریاد می‌زند: - دیگر تمام شد. جا ماندی.... . #خرید_آسان: http://yon.ir/r2jRK مرکزپخش: 02537840844