هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
#ارسالی_از_مخاطبین
#رفیق_مثل_رسول
زندگینامه شهید مدافع حرم #رسول_خلیلی
#من_و_کتاب #نشر_شهید_کاظمی
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
#ارسالی_از_مخاطبین
#رفیق_مثل_رسول
#ابووصال
خاطرات و زندگی نامه شهید مدافع حرم #رسول_خلیلی #محمدرضا_دهقان
#من_و_کتاب #نشر_شهید_کاظمی
زندگینامه شهید مدافع حرم رسول خلیلی به #چاپ_سوم رسید
🔹#رفیق_مثل_رسول
((زندگینامه شهید #مدافع_حرم #رسول_خلیلی ))
🔹به قلم: #شهلا_پناهی
🔹#انتشارات_شهید_کاظمی
چاپ سوم|192صفحه|12000تومان
خبرگزاری فارس:
http://yon.ir/Mtnxe
من و کتاب
زندگینامه شهید مدافع حرم رسول خلیلی به #چاپ_سوم رسید 🔹#رفیق_مثل_رسول ((زندگینامه شهید #مدافع_حرم #رس
🔹 نام کتاب: #رفیق_مثل_رسول
((زندگینامه شهید #مدافع_حرم #رسول_خلیلی ))
🔹به قلم: #شهلا_پناهی
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
چاپ سوم|192صفحه|12000تومان
http://l1l.ir/3s7q
✂️ برشی از کتاب:
اقا مرتضی نگاهی کرد و گفت: "امروز یه تمرین بزرگی را انجام دادی".
نگاهی به آقا مرتضی کردم و با تعجب گفتم: " من آقا؟"
بله. برو به حرفم فکر کن. من فقط یه راهنمایی میکنم.
من و فرید با دقت نگاهی به آقا مرتضی کردیم، و گفتیم: "بگید آقا"
- ببینید بچهها، وقتی #راپل کار میکنید، فرود لذت خاصی داره. شما از لبه یک ارتفاع خودتون رو به سمت پایین پرت میکنید. شاید کسی که از دور نگاه کنه یا کسی که تجربه راپل رو نداشته باشه، بگه ؛ "این چه کاریه؟ کجای این پرت شدن لذت داره" .
اگه کمی هم کوهنوردی بلد باشه، میگه ؛ "صعود شیرین تر از فروده"؛ اما شما لحظه فرود میتونید #فرشته باشید.
شما تو راپل یاد میگیرید 👈 گاهی برای رسیدن به چیزی یا گرفتن دستی، باید فرود بیاید....
02537840844
خرید آسان "ربات من و کتاب":
https://t.me/manvaketab_bot?start=62350
خرید اینترنتی "سایت من و کتاب":
http://l1l.ir/3r8k
#رفیق_شهیدم
.
#فروش_ویژه کتاب #رفیق_مثل_رسول
.
از ولادت تا شهادت شهید مدافع حرم #رسول_خلیلی
.
30 درصد تخفیف
از سالگرد #شهادت تا سالگرد #ولادت
از #27آبان الی 20#آذر
.
#خرید_اینترنتی:
manvaketab.ir
#خرید_پیامکی
ارسال نام کتاب به سامانه 3000141441
تلفن تماس:
02537840844
#انتشارات_شهید_کاظمی
#من_و_کتاب
#شهید_خلیلی
#رفیق_مثل_رسول
((زندگینامه شهید #مدافع_حرم #رسول_خلیلی ))
به قلم: #شهلا_پناهی
ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
چاپ سوم|192صفحه|12000تومان
برشی از کتاب:
اقا مرتضی نگاهی کرد و گفت: "امروز یه تمرین بزرگی را انجام دادی".
نگاهی به آقا مرتضی کردم و با تعجب گفتم: " من آقا؟"
بله. برو به حرفم فکر کن. من فقط یه راهنمایی میکنم.
من و فرید با دقت نگاهی به آقا مرتضی کردیم، و گفتیم: "بگید آقا"
- ببینید بچهها، وقتی #راپل کار میکنید، فرود لذت خاصی داره. شما از لبه یک ارتفاع خودتون رو به سمت پایین پرت میکنید. شاید کسی که از دور نگاه کنه یا کسی که تجربه رامل رو نداشته باشه، بگه ؛ "این چه کاریه؟ کجای این پرت شدن لذت داره" .
اگه کمی هم کوهنوردی بلد باشه، میگه ؛ "صعود شیرین تر از فروده"؛ اما شما لحظه فرود میتونید #فرشته باشید.
شما تو راپل یاد میگیرید : گاهی برای رسیدن به چیزی یا گرفتن دستی، باید فرود بیاید....
02537840844
خرید اینترنتی "سایت من و کتاب":
http://l1l.ir/3r8k
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
#رفیق_شهیدم
.
5روز تا تولدت ای آسمانی
.
#فروش_ویژه کتاب #رفیق_مثل_رسول
.
از ولادت تا شهادت شهید مدافع حرم #رسول_خلیلی
.
30 درصد تخفیف
از سالگرد #شهادت تا سالگرد #ولادت
#27آبان الی #20آذر
.
#خرید_اینترنتی:
manvaketab.ir
02537840844
#فروش_ویژه
مجموعه کتب #مدافعان_حرم
15 الی 30 دیماه
#میلاد_حضرت_زینب_س
.
🔹نام کتاب: #رفیق_مثل_رسول
(خاطرات #شهید_مدافع_حرم #رسول_خلیلی)
🔹به قلم: #شهلا_پناهی_لادانی
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
.
lish.ir/18EM
✂️برشی از کتاب
.
با بچهها به این نتیجه رسیده بودیم که باید تابع مسئول یا فرمانده گروه باشیم. با فاصله کمی از هم حرکت می کردیم. جمعیت روبه روی ما حداقل پنج برابر ما بود .
کم کم کار از شعار و آتش زدن گذشت .به خاطر برتری تعداد جرأت را پیدا کردند که به سمت ما هجوم بیاورند.سنگ و چوبی بود که در آسمان بلند می شد و به سروتن ما می خورد .
گاهی ما به سمت آن ها می دویدیم و گاهی هم آن ها به سمت ما .کار به درگیری تن به تن رسید .سعی می کردیم هردو نفر پشت به پشت هم باشیم که حواسمان به اطراف هم باشد .من و علی ماندیم وسط ,هم می زدیم و هم می خوردیم .
.
قبل از اینکه بخواهم حرفی به علی بزنم درد شدیدی توی سرم پیچید.از شدت درد چشمهام را برای چند لحظه نتوانستم بازکنم.به قول قدیمیترها درد تا مغز استخوانم پیچید.علی هم مانده بود بین دو سه نفر.یکی از بچهها من را کشاند تا کنار خیابان یکم روی لبه باریک جدول نشستم.دستی به سرم کشیدم. شکستگی در کار نبود.برای همین سریع سرپا شدم و مجدد خودم را به علی رساندم.
یکی از بچهها بازویم را کشید و گفت:«رسول برو کنار،بدجور زدن توی سرت»با خنده گفتم:«هر چه از دوست رسد نیکوست.بخصوص که از همشهریات چوب بخوری»...
.
مرکز پخش:
02537840844
خرید آسان:
http://l1l.ir/3r8k
.
#شهید_رسول_خلیلی
#نه_دی #فتنه
#رفیق_مثل_رسول
((زندگینامه شهید #مدافع_حرم #رسول_خلیلی ))
🔹به قلم: #شهلا_پناهی
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
چاپ چهارم|192صفحه|16000تومان
✂️ برشی از کتاب:
اقا مرتضی نگاهی کرد و گفت: "امروز یه تمرین بزرگی را انجام دادی".
نگاهی به آقا مرتضی کردم و با تعجب گفتم: " من آقا؟"
بله. برو به حرفم فکر کن. من فقط یه راهنمایی میکنم.
من و فرید با دقت نگاهی به آقا مرتضی کردیم، و گفتیم: "بگید آقا"
- ببینید بچهها، وقتی #راپل کار میکنید، فرود لذت خاصی داره. شما از لبه یک ارتفاع خودتون رو به سمت پایین پرت میکنید. شاید کسی که از دور نگاه کنه یا کسی که تجربه رامل رو نداشته باشه، بگه ؛ "این چه کاریه؟ کجای این پرت شدن لذت داره" .
اگه کمی هم کوهنوردی بلد باشه، میگه ؛ "صعود شیرین تر از فروده"؛ اما شما لحظه فرود میتونید #فرشته باشید.
شما تو راپل یاد میگیرید 👈 گاهی برای رسیدن به چیزی یا گرفتن دستی، باید فرود بیاید....
02537840844
خرید آسان:
http://yon.ir/e8HpR
#نشر_شهید_کاظمی
شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب
.
🔸️#رفیق_مثل_رسول
(خاطرات #شهید_مدافع_حرم #رسول_خلیلی)
🔸️#شهلا_پناهی_لادانی
🔸️#انتشارات_شهید_کاظمی
.
|192 صفحه| ۲۰۰۰۰تومان| #پست_رایگان
.
📚برشی از کتاب
با بچهها به این نتیجه رسیده بودیم که باید تابع مسئول یا فرمانده گروه باشیم. با فاصله کمی از هم حرکت می کردیم. جمعیت روبه روی ما حداقل پنج برابر ما بود .
کم کم کار از شعار و آتش زدن گذشت .به خاطر برتری تعداد جرأت را پیدا کردند که به سمت ما هجوم بیاورند.سنگ و چوبی بود که در آسمان بلند می شد و به سروتن ما می خورد .
گاهی ما به سمت آن ها می دویدیم و گاهی هم آن ها به سمت ما .کار به درگیری تن به تن رسید .سعی می کردیم هردو نفر پشت به پشت هم باشیم که حواسمان به اطراف هم باشد .من و علی ماندیم وسط ,هم می زدیم و هم می خوردیم .
.
قبل از اینکه بخواهم حرفی به علی بزنم درد شدیدی توی سرم پیچید.از شدت درد چشمهام را برای چند لحظه نتوانستم بازکنم.به قول قدیمیترها درد تا مغز استخوانم پیچید.علی هم مانده بود بین دو سه نفر.یکی از بچهها من را کشاند تا کنار خیابان یکم روی لبه باریک جدول نشستم.دستی به سرم کشیدم. شکستگی در کار نبود.برای همین سریع سرپا شدم و مجدد خودم را به علی رساندم.
یکی از بچهها بازویم را کشید و گفت:«رسول برو کنار،بدجور زدن توی سرت»با خنده گفتم:«هر چه از دوست رسد نیکوست.بخصوص که از همشهریات چوب بخوری»..
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
خرید اینترنتی
https://b2n.ir/494822
مرکزپخش
02537840844
پیامکی
3000141441
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🆔 @man_va_ketab
.
💠 رفیق؛ مثل رسول 💠
.
🌺 تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا (س)، قطعه ۵۳، ردیف ۸۷/الف. رسیدم بالای مزارش. پندارم این بود که من زندهام و شهید مدفون است. اما حقیقت این بود که من دل مرده بودم و شهید #رسول_خلیلی زنده بود. این را شعر روی سنگ مزارش هم تأیید میکرد. خودش وصیت کرده بود بنویسند:
«ای که بر تربت من میگذری روضه بخوان
نام زینب (س) شنوم زیر لحد گریه کنم »
🔸 پیشنهاد امروز #من_و_کتاب، مطالعه کتاب این شهیده
🌱با ما همراه باشید
📌 #من_و_کتاب
🆔https://eitaa.com/joinchat/2698969090C016534d7d8