آيين رونمايي از كتاب #مربع_هاي_قرمز (خاطرات شفاهي حاج حسين يكتا از دوران كودكي تا پايان دفاع مقدس) زمان: 24 تیرماه شام ولادت مكان: #قم گلزارشهدای علی ابن جعفرحسینیه امام خامنه ای همزمان با نماز مغرب

آيين رونمايي از كتاب #مربع_هاي_قرمز (خاطرات شفاهي حاج حسين يكتا از دوران كودكي تا پايان دفاع مقدس) زمان: 24 تیرماه شام ولادت مكان: #قم گلزارشهدای علی ابن جعفرحسینیه امام خامنه ای همزمان با نماز مغرب

#مهدی_زین_الدین برشی از کتاب #مربع_های_قرمز lish.ir/15ab 📚یادم نیست روز عید غدیر بود یا چندروز بعد که آقامهدی به مقر آمد. حضورش برایمان حکم عیدی را در آن عید داشت. نفس از کسی درنمی‌آمد. روی زمین خنک به خط نشسته بودیم. آقامهدی می‌گفت و بغض به گلویمان چنگ می‌انداخت. دورمان را کوه‌های بلند گرفته بود. باد خودش را از روی آب سد بین صف‌های بچه‌ها جا می‌کرد و مورمورمان می‌شد. عملیات پاسگاه زید لغو شده بود. آقامهدی سرش را زیر انداخته بود و برایمان توضیح داد. چه‌قدر تشنه‌ی آتش بودیم. بااین خبر بچه‌ها را به خاک دوختند. کوه‌های دورمان تبدیل به غصه شد و روی دلمان نشست. حال آقامهدی هم بهتر از ما نبود: -راه شهادت هنوز باز است. این عملیات نشد عملیات بعدی. سعی می‌کرد دلداری‌مان دهد. دیدم که چندنفر بین صف‌ها اشکشان را با سرشانه‌شان پاک کردند. فکرش را هم نمی‌کردیم عملیات لغو شود. آقامهدی هنوز امید داشت. خواست که لشکر را خالی نکنیم. این‌که نیروهای گردان جمع باشند برای لشکر یک امتیاز است آن هم نیروهای آموزش‌دیده و آماده عملیاتی مثل ما. اگر می‌رفتیم به این راحتی نمی‌شد جمعمان کنند. آقامهدی از بچه‌ها خواست که اگر مرخصی رفتند زود برگردند. ماهم از خداخواسته. کجا را بهتر از این خاک پیدا می‌کردیم؟ همه‌چیز دنیا پشت این کوه‌ها مانده بود؛ زرق و برقش لذت و سختی‌اش و اهالی‌اش. این‌جا ما بودیم و آسمان و راه‌های صعود به آن. سخنرانی زین‌الدین که تمام شد بچه‌ها دورش ریختند. فرمانده را روی کولشان گذاشتند. در شلوغی بین بچه‌ها گیر کرده بود. دوست داشتیم آقامهدی خیالش از خالی‌نماندن لشکر راحت باشد. هرکس دستش می‌رسید سر ‌و‌ روی آقامهدی را می‌بوسید. رویم نشد جلو بروم. از دور آقامهدی و جمعیتی که دورش حلقه شده بود را نگاه می‌کردم. چه‌قدر محبت بین آن شلوغی موج می‌زد. مرکز پخش: 02537840844 خرید آسان: manvaketab.ir 🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶 . #مربع_های_قرمز #حاج_حسین_یکتا #شهید_مهدی_زین_الدین #پاسگاه_زید #دفاع_مقدس #راوی #شهید #شهادت #قم #نشر_شهید_کاظمی

. با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو! درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان، بانو باز هم مثل کودکی هر سو می دوم در رواق تو در تو دفترم دشت و واژه ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو... شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت: شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو ! کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است زادگاه من و مزار من است، مرگ یک روز بی گمان... . #قم #حضرت_معصومه #کریمه_اهل_بیت 🆔 @man_va_ketab

یک هدیه خوب برای معلمان خوب . 📚نشر شهیدکاظمی به بهانه روز معلم اقدام به طراحی و آماده سازی بسته های فرهنگی کتاب جهت هدیۀ روز معلم تحت عنوان "کتابهای خوب برای معلمان خوب" نموده که با شرایط ویژه در اختیار مخاطبین و دانش آموزان عزیز قرار می‌دهد. . 🎁این هدیه معنوی که شاید بهترین هدیه برای این ایام و معلمان عزیز می‌باشد توسط مخاطبین محترم تهیه و با پست رایگان برای معلمان در بسته بندی زیبا ارسال می‌گردد. . ↩در این بسته فقط هزینه کتاب و سالنامه پلاک99(با محوریت بیانیه گام دوم) حساب می‌ شود و علاوه بر #پست_رایگان و اقلام فرهنگی دیگری چون دفترچه یادداشت، نشانه کتاب(چوب الف)، عکس شهدا و یک کتاب خوب دیگر به عنوان هدیه ارسال خواهد شد. . 🌹بسته های داخل #قم با یک #شاخه_گل ارسال میشود. . 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 . 🌏خرید اینترنتی Nashreshahidkazemi.ir 📞مرکز پخش 02537840844 📲ارسال "معلم خوب من" به 3000141441 🏢خرید حضوری  قم،خیابان معلم،مجتمع ناشران،طبقه اول،واحد 131 . 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 . 🆔 @nashreshahidkazemi

🔥 #زمستانه_کتاب 99 💫 25 درصد یارانه خرید کتاب 📆 9 تا 16 اسفند ماه 1399 📪 #ارسال_رایگان + هدیه یک کتاب خوب برای خریدهای بالای 100 هزارتومان 🌏 خرید آنلاین: manvaketab.ir nashreshahidkazemi.ir 🚗 خرید حضوری: #قم، خیابان معلم، ساختمان ناشران، طبقه اول، واحد 131، فروشگاه شهید کاظمی 🍃 ما را دنبال کنید... 📌 #من_و_کتاب 🖇 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @man_va_ketab

🥀 #روایتی مستند و داستانی از شروع حرکت #کاروان خدام موکب حضرت فاطمه‌معصومه(س) از #قم تا #کربلا #موکب حضرت فاطمه‌معصومه(س) که از سال ۹۳ تاسیس و در #کربلای معلی استقرار پیدا کرده است، هر ساله با #خدمات‌رسانی به ده‌ها هزار نفر از #زائران سیدالشهداء(ع) توانسته است نقش به‌سزایی در این #راهپیمایی عظیم #اربعین‌حسینی ایفا کند. 🔖 به نگارش در آوردن اتفاقات بخش #بانوان این موکب حسینی هم می‌تواند به زوایای کمتر دیده شده این #حرکت جهانی بپردازد و هم می‌تواند نقش #بانوان و خدمت‌گذاری آن‌ها با زائرین حضرت سیدالشهدا را به تصویر بکشاند و ماندگار کند. 📖 #اهالی_اینجا ✍🏻 به قلم: #زهرا_آقا_زاده_نژاد 🖨️ انتشارات: #شهید_کاظمی جهت مشاهده و تهیه این کتاب ارزشمند کلیک کنید👇 🌐https://manvaketab.com/book/372692/ ☎️ ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱ 🌱با ما همراه باشید 📌 #من_و_کتاب 🆔https://eitaa.com/joinchat/2698969090C016534d7d8

🤔 هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم‌ یه #جوون اهل #نیجریه بخواد #کارهای_تشکیلاتی اون هم با تمرکز بر صحبت‌های #رهبر_معظم_انقلاب ما انجام بده. ✅ هم برای جوونای ما هم برای جوونای اهل نیجریه و هم جوونای کشورای دیگه. 🔸اما احمد عبدالرزاق ۲۱ ساله، و اهل کشور نیجریه، قراره این کار رو انجام بده. 🔹متولد ۲۰۰۳(۱۳۸۱) بود و با پدر و مادرش توی #قم زندگی می‌کرد. خیلی خوب فارسی حرف می‌زد. شیش سالی هست که نیجریه نرفته. 📖 از بین قفسه کتاب‌ها، کتاب #کار_باید_تشکیلاتی_باشد رو برداشت. می‌گفت می‌خواد فایل‌های ویدوئی تولید کنه 👌 و درباره اهمیت تشکیلات و انجام #کارهای_فرهنگی صحبت کنه و اونا رو با خیلی‌ها به اشتراک بذاره. 🤨 ازش پرسیدم چرا می‌خوای این کار رو انجام بدی؟ گفت: جوونای #ایرانی خیلی راحت به تشکیلات و #منابع_فرهنگی دسترسی دارن. ☘️ هرچند بعضی‌هاشون دنبال این کار‌ها نیستن. 💯 اما خیلی از جوونای مسلمون کشور‌های دیگه از این همه منابع خوب محرومند. ✨می‌خوایم کمک کنیم هم کارهاشون رو با هدف و درست انجام بدن و هم #اسلام رو خوب #تبلیغ کنن. 🥺راستش بعد از رفتن احمد و دوستاش، به‌عنوان یک ایرانیِ مسلمان کمی خجالت کشیدم و در خلوت از خودم پرسیدم: من برای #اسلام_عزیز چیکار کردم؟ #یادداشت‌های_یک_کتابفروش 🌱با ما همراه باشید 📌 #من_و_کتاب 🆔 https://eitaa.com/Manvaketab_info

🔔قرار بود یک جلسه کوچک در قالب دیدار با #نویسنده باشد و بس. حتی تبلیغات زیادی هم نکردیم. 📚گفتیم فروشگاهمان کوچک است و شاید مخاطب اذیت شود. ⏳ساعت ۵ شد. جلسه را طبق برنامه شروع کردیم و لایو ایتا رو هم روشن کردیم. 👌چند دقیقه‌ای نگذشت که شدیم حدود ۷ الی ۸ نفر. 🤔راستش را بخواهید، فکرش را هم نمی‌کردم که توی این هوای گرم و اذیت‌کننده مرداد #قم کسی بیاید. ✍️به نویسنده محترم هم گفته بودم که جلسه‌مان در حد یک دورهمی کوچک است و اصل مهمان‌هایمان در فضای مجازی هستند. آن را هم با شاید و ممکن است گفتم. ✅بگذریم. خودم هم نشستم پای صحبت‌های خانم نویسنده. 🖋️صحبت‌های خانم #خردمند مثل شروع کتابش داغ و جذاب بود. 🥰آن‌قدر شنیدنی که حواسم نبود جمعیت آرام‌آرام زیاد شده‌اند. #بیسیمچی