eitaa logo
من و کتاب
2.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
715 ویدیو
43 فایل
شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ manvaketab.ir ما اینجاییم قم خ معلم مجتمع ناشران واحد 36 سوالاتتون رو با عشق پاسخ میدیم: @Shahidkazemi313 ثبت سفارش و پشتبانی: @manvaketab_admin پاسخگویی از ۸ صبح تا ۸شب
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
#منتشر_شد #پرچم_سفید_ملت_ایران به قلم دکتر سید محمود نبویان در نقد و بررسی تحلیلی FATF و پیامدهای خطرناک آن برای کشور به نگارش در آمده است. ویژگی این کتاب مختصر استنادات و ارجاعات متعدد آن به متن اصلی توافقنامه FATF است. 02537840844 manvaketab.ir
#نقاب_ها اثر منحصر به فردی دیگر از #علي_الفت_پور نویسنده پرتیراژترین کتاب های جریان شناسی انقلاب اسلامی، #چهل_تدبير و #بازگشت_از_نيمه_راه بعد از 27 ماه توقف برای اخذ مجوز #منتشر_شد مرکز پخش: 02537840844 فروش اینترنتی: manvaketab.ir
#منتشر_شد #خط مقدم؛ روایت داستانی تشکیل یگان #موشکی در ایران منتشر شد کتاب «خط مقدم» روایت داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی در ایران با محوریت زندگی #شهید_حسن_طهرانی مقدم(#پدرموشکی ایران) توسط #انتشارات_شهید_کاظمی منتشر شد. . خرید آسان: lish.ir/1ahg مرکز پخش: 02537840844
. 🍃از چیزی نمی ترسیدم؛ زندگینامه خودنوشت . 🍂دست نوشته‌های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه‌ مبارزات انقلابی در سال ۵۷ . 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🌎 خرید آسان ◀️ lish.ir/1O5K 📲 ارسال "از چیزی نمی‌ترسیدم" به ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🍃 ما را دنبال کنید... 📌 من و کتاب شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @man_va_ketab
. 📚 معرفی کتاب: . بلندترین داستان به روایت برای یک جوان ایرانی. . سخنان حذیفه برای مسلم خیلی شیرین بود و تبسمی زیبا بر لبانش خودنمایی می‌کرد. اما بی‌صبرانه منتظر بود ادامه ماجرا را بشنود: "اندکی بعد پیامبر بیدار شد. چشمانش را گشود و پیش از ما سلام کرد، همیشه همین‌طور بود. سپس رو به علی کرد و با تبسم فرمود: «سر مرا از دامن چه کسی گرفتی؟» علی گفت: «از دامن دحیه کلبی» پیامبر اندکی تأمل کرد و فرمود: «او جبرئیل بود! علی جان! وقتی وارد شدی چه گفتی و او چه پاسخ داد؟» علی گفت: «سلام کردم و او جواب داد: علیک السلام یا امیرالمؤمنین و رحمة اللّه و برکاته». رسول خدا فرمود: «یا علی! پیش از اینکه اهل زمین با این عنوان بر تو سلام کنند، فرشتگان خدا و ساکنان آسمان‌ها با عنوان امیرالمؤمنین بر تو سلام کردند. جبرئیل این کار را به امر خداوند انجام داد و پیش از ورود تو به من گفت که این دستور خداست! و خداوند از من خواسته است تا این مسئله را میان مردم بازگو کنم و به یاری او این کار را خواهم کرد.» . 🔹️نام کتاب: 🔹️نویسنده: 🔹️ناشر: 🔹تعداد صفحات: ۸۰ صفحه 🔹قیمت: قبل از تخفیف: ۱۲.۰۰۰ تومان بعد از تخفیف: ۹.۰۰۰ تومان . 🛒 نحوه تهیه کتاب: 🌍 اینترنتی: manvaketab.ir 👤 سفارش از طریق دایرکت 📲 پیامک "غدیر در مدائن" به ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 . . . 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔️ @man_va_ketab
💠 تفسیر قرآن امیرالمومنین(ع) برای اولین بار در جهان اسلام 📍 «امیر بیان»؛ اولین تفسیر یک جلدی امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) به همراه متن و ترجمه قرآن کریم 🍃 از ویژگی های بارز این اثر منحصر به فرد: 🔹شامل ۴۵۰۰ حدیث از امام علی(علیه‌السلام) و بیش از ۱۵۰۰ حدیث دیگر از بقیه اطهار 🔹قابل فهم برای عموم مردم علی الخصوض جوانان و نوجوانان 🔹استفاده از ۸۰ دوره کتاب تفسیری و بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب حدیثی و تاریخی شیعه و سنی 🔹پرداختن به بیش از صد موضوع روز زندگی اعم از اخلاق، حکومت، جهاد و جنگ، تربیت، عرفان، سیاست، جامعه شناسی و اجتماعی، فقهی، تغذیه و بهداشت فردی و... . 📗 ☘️به کوشش: 🍂 . 🔸جهت تهیه با تخفیف ویژه عید غدیر از طریق گزینه های زیر اقدام کنید👇 ✅ سایت من و کتاب http://iwo.ir/n3fcf ✅ سایت انتشارات شهیدکاظمی Nashreshahidkazemi.ir ✅ پیامک نام کتاب به سامانه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ ✅ تلفن مرکز پخش: ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ . 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔️ @man_va_ketab
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
. بلندترین داستان به روایت برای یک جوان ایرانی . سخنان حذیفه برای مسلم خیلی شیرین بود و تبسمی زیبا بر لبانش خودنمایی می‌کرد. اما بی‌صبرانه منتظر بود ادامه ماجرا را بشنود: "اندکی بعد پیامبر بیدار شد. چشمانش را گشود و پیش از ما سلام کرد، همیشه همین‌طور بود. سپس رو به علی کرد و با تبسم فرمود: «سر مرا از دامن چه کسی گرفتی؟» علی گفت: «از دامن دحیه کلبی» پیامبر اندکی تأمل کرد و فرمود: «او جبرئیل بود! علی جان! وقتی وارد شدی چه گفتی و او چه پاسخ داد؟» علی گفت: «سلام کردم و او جواب داد: علیک السلام یا امیرالمؤمنین و رحمة اللّه و برکاته». رسول خدا فرمود: «یا علی! پیش از اینکه اهل زمین با این عنوان بر تو سلام کنند، فرشتگان خدا و ساکنان آسمان‌ها با عنوان امیرالمؤمنین بر تو سلام کردند. جبرئیل این کار را به امر خداوند انجام داد و پیش از ورود تو به من گفت که این دستور خداست! و خداوند از من خواسته است تا این مسئله را میان مردم بازگو کنم و به یاری او این کار را خواهم کرد.» . به کوشش موسسه خاکریز اندیشه قیمت پشت جلد ۱۲هزارتومان برای مجموعه های فرهنگی 🛒 نحوه تهیه کتاب: 🌍 اینترنتی: https://b2n.ir/k32582 📲 پیامک "غدیر در مدائن" به ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 . . 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @nashreshahidkazemi
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
. 🍂 . 💭سالنامه یادگار 1400 به ضمیمه برش‌هایی از وصیت نامه و خاطرات سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید حاج احمدکاظمی 📝این سالنامه با محوریت خاطرات شهید کاظمی و برش هایی از خاطرات و دست نوشت‌های  سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی منتشر شده است که شامل قطعه عکس هایی از شهدای دفاع مقدس، مدافعان حرم، شهدای هسته‌ای و تک متن‌ها و سخنرانی ها و شعرهای زیبا از شهدای شاخص در هر صفحه می‌باشد و در کنار محتوای غنی  آن از ظاهری جذاب و زیبایی خاصی برخوردار است. ☘سالنامه یادگار 1401 تقدیم به همه کسانی که از نام احمد(شهید احمد کاظمی) و سردار دل‌ها(شهید قاسم سلیمانی) در یاد خود، یادگاری دارند. 📖 📚 به همت انتشارات شهید کاظمی . 🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄ 🔸جهت مشاهده و تهیه کتب از طریق زیر اقدام کنید👇 ✅ سایت انتشارات شهیدکاظمی https://b2n.ir/j90887 ✅ پیامک نام کتاب به سامانه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ ✅ تلفن مرکز پخش: ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ . 🌷منتظرتون هستیم... 🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄ 🍃 با ما همراه باشید... 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔https://eitaa.com/nashreshahidkazemi
📖 تو دیگر بمان 🔰 روایت زندگی بانو خدیجه براتی؛ همسر و دختر و خواهر شهید ✂️ چراغ را روشن کردم تا عکس حسین و آقا و احمد را روی دیوار ببینم. عکس شان را کنار دیوار ورودی آشپزخانه زده ام. شاید هم می خواستم آن ها من را ببینند. دستم را به دیوار گرفتم و آمدم روبه رویشان نشستم. همه شان داشتند نگاهم می کردند. توی چشمانشان زل ردم و گفتم حالا وقتش بود؟ مگر من چه قدر توان دارم. این همه داغ بس نبود؟ مگر قرار نبود از آن بالا هوایم را داشته باشید؟ اینطوری؟ اینطوری که به سر مجتبی بیندازید برود سوریه؟ یعنی همه چیز از نو شروع شود؟ دوباره تنها شوم؟ مگر این شانه ها چقدر تحمل دارند؟ ✍🏻 به قلم زهرا کرباسی نحوه تهیه کتاب: ✅ پیامکی ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ ✅ تلفنی ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ ✅ اینترنتی manvaketab.ir 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @man_va_ketab
📖 دار زن 🔸زندگینامه داستانی اصغر اقلیدی از روزهای انقلاب تا اسارت در زندان های حزب کومله ✂️ دویی، اصغر کجا ای کجا؟ اصغر چهار شانه بود و یه خرمن مو داشت. ای لاغر مردنی و کچل، اصغره؟ از بغل دایی جدا شدم، چه بر سر قیافه ام آمده بود که سروگل به اشک هایم هم توجهی نمی کرد! دستی به طاسی سرم کشیدم و به سروگل نزدیک شدم. دوست داشتم بغلش کنم ولی ترسیدم داد و بیداد راه بیندازد. چه طوری باید بهش ثابت می کردم من برادرت هستم! دوباره بغض جدیدی توی گلویم جا باز کرد. سروگل طلبکارانه نگاهم می کرد و من فقیرانه، باورشان را گدایی می کردم. ✍🏻 به قلم طاهره کوهکن نحوه تهیه کتاب: ✅ پیامکی ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ ✅ تلفنی ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ ✅ اینترنتی https://b2n.ir/b14355 🌱با ما همراه باشید 📌 شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @man_va_ketab
🔖 📢 نگاهی متفاوت به زندگی حُر انقلاب اسلامی ؛ شهید شاهرخ ضرغام 📘 داستان زندگی او، ماجرای حُر در کربلا را تداعی می‌کند، فرماندهان بزرگی در گروه کوچک شاهرخ ، تربیت شدند . آن‌ها درس ایمان و شجاعت را از شاهرخ گرفتند. 📖 ✍️ به قلم: 🖨️ انتشارات: جهت مشاهده و تهیه این کتاب ارزشمند کلیک کنید👇 🌐https://manvaketab.com/book/380846/ ☎️ ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱ 🌱با ما همراه باشید 📌 🆔https://eitaa.com/joinchat/2698969090C016534d7d8
روایت خواندنی از زندگی جانباز اهل ترکیه ♦️جانبازی که خودش را با سختی های زیاد به جبهه های ایران می رساند... ✨روایت زندگی جانباز اهل ترکیه؛ عیسی شباهت(مهدوی)، عیسایی که باید به جایی برود که بتواند دِینش را به اسلام ادا کند و چه جایی بهتر از ایران... 📃 با اینکه اهل ترکیه بودم و ترک‌زبان، گویشم زمین تا آسمان با مردم تبریز فرق می‌کرد. از چند نفر آدرس مدرسه را پرسیدم؛ اما هیچ‌کس منظورم را متوجه نمی‌شد. جرئت سؤال کردن از پلیس را هم نداشتم. 😔 در ترکیه که بودیم، خیلی از پلیس می‌ترسیدم. آنجا تا سؤالی بپرسی، قبل از اینکه جوابت را بدهند، تو باید جوابگو باشی که کی هستی، چه کاره‌ای و از کجا آمده‌ای. من هم که نه زبان صحبت کردن داشتم، نه سر و وضعم شبیه ایرانی‌ها بود. یک پالتوی پشمی بلند با یک کلاه خیلی متفاوت پوشیده بودم که خاصّ منطقه خودمان بود و حتماً باعث شک پلیس می‌شد و به دردسرم می‌انداخت. 📖 | صفحه ۱۹ | معصومه حسینی مهرآبادی 🛒 مشاهده و خرید از طریق لینک زیر 👇👇 https://manvaketab.com/book/391411/ 🔻سفارش در ایتا👇 @manvaketab_admin 🌱با ما همراه باشید 📌 🆔 https://eitaa.com/Manvaketab_info