#راه_و_رسم_دانشجویی
به مناسبت روز دانشجو
📚معرفی کتاب:
داستانپردازی ساده از عالم دانشجویی.
این کتاب تلفیقی از سبک زندگی اسلامی و نکات مشاورهای در قالب داستانهای جذاب و شنیدنی و سرشار از ضربالمثلها و کنایات ادبی است.
از آنجا که داستانواره بودن این اثر میتواند مخاطبان بیشتری را به خود جذب کند، بیشترین تلاشها برای تناسخ و تناسب شخصیتها و توصیف صحنهها صورت گرفته تا قالب این نوشته، هنری گردد و مخاطب احساس نکند با کتابی صرفاً علمی روبهروست که قصد دارد انگار؛ ذهن او را متحول کند؛ بلکه دانشجو با خواندن این داستانهای هنری، ناخودآگاه آداب زندگی دانشجویی را میآموزد و به این نتیجه میرسد که میتواند از مصادیق شخصیتهای مطلوب باشد و البته اگر حواسش را هم جمع نکند، ممکن است مصداقی از شخصیتهای ناموفق شود.
🔹عنوان: #راه_و_رسم_دانشجویی
🔹نویسنده: #محمدرضا_نجفی/ #زهرا_صادقینیا
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحه: 280
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🌐خرید اینترنتی
manvaketab.ir
📲مرکز پخش
02537840844
📱ارسال نام کتاب به سامانه
3000141441
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
#راه_و_رسم_دانشجویی
#روز_دانشجو
#کتاب_خوب_بخوانیم
#شبکه_بزرگ_تولید_و_توزیع_کتاب
#انتشارات_شهید_کاظمی
#من_و_کتاب
#چشم_به_راه
به مناسبت شهادت شهید سعید چشم به راه
📚 برشی از کتاب:
جنگ تازه شروع شده بود.
در هیاهوی عملیات رمضان یک شب مادرش سر سفره افطار به او و پدرش گفت: فکرما رو نکنید. فعلاً اسلام خون میخواد اگر میتوانید بریدجبهه ...
سعید تصمیم گرفت که برود اما نمی توانست یعنی نمی گذاشتند؛ آخرپانزده سالش بیشتر نبود.
آنقدر رفت و آمد تا بالاخره به عنوان نیروی تدارکات عازم جبهه شد.
تا بیست و یک سالگی آنجا بود...
در این شش سال تا زمان شهادتش حتی لحظه ای حاضر به ترک جبهه نشد.
جبهه رفتن سعید و خدمت کردنش به اسلام از آرزوهای مادرش بود.
اولین بار که اعزام شد همه از رفتنش می ترسیدند و ناراحت بودند.
اما مادر خیلی خوشحال بود.
باتمام وجود به پسرش افخار می کرد...
تازه عازم جبهه شده بود. نگرانش شده بود.
نماز صبح را که خواند دست هایش را به طرف آسمان بلند کرد و گفت:
خدایا پسرم را به تو سپردم، فقط در جبهه اسیر و زخمی نشود...
🔹عنوان: #چشم_براه
🔹نویسنده: #زهرا_قائدامینی
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحه:81
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🌐خرید اینترنتی
manvaketab.ir
📲مرکز پخش
02537840844
📱ارسال نام کتاب به سامانه
3000141441
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
#شهادت_شهید_سعید_چشم_براه
#چشم_به_راه
#کتاب_خوب_بخوانیم
#شبکه_بزرگ_تولید_و_توزیع_کتاب
#انتشارات_شهید_کاظمی
#من_و_کتاب
.
#زندگی_با_کد_مهران
به مناسبت ولادت شهید دکتر سید مهران حریرچیان
📚برشی از کتاب :
چند ماه قبل از شهادتش، مصادف شده بود با اوایل ماه ربیع الاول. از درد پهلو و بازوی چپ، خیلی اذیت میشد. شبها هم از درد خوابش نمیبرد، معمولاً وقتی خیلی درد داشت، فقط در حد چند کلمهی کوتاه، ابراز میکرد. آن موقع هم در جواب احوالپرسی من گفت: «پهلو و بازوی چپم درد میکند.»
گفتم: «روزهای اول ماه ربیع است و فصل پهلودرد و بازودرد». سریع موضوع را گرفت. اشک جمع شد توی چشمهایش و لبخند زد. از آن موقع تا آخر عمرش، به احترام خانم فاطمه(س) نشنیدم دیگر از آن درد گلایه کند.
🔹️نام کتاب: #زندگی_با_کد_مهران
🔹️به کوشش: #هاجر_صفائیه
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: 93صفحه
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🌐خرید اینترنتی
manvaketab.ir
📲مرکز پخش
02537840844
📱ارسال نام کتاب به سامانه
3000141441
📱نسخه الکترونیک
taaghche.com
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
#ولادت_شهید_مهران_حریرچیان
#زندگی_با_کد_مهران
#کتاب_خوب_بخوانیم
#شبکه_بزرگ_تولید_و_توزیع_کتاب
#انتشارات_شهید_کاظمی
#من_و_کتاب
#تیه_دا
به مناسبت ولادت شهید حیدر جلیلوند
📚معرفی کتاب :
روایتی مادرانه از مادر شهید جلیلوند، که بااخلاق مداری، تربیت، خوش خلقی ونبوغ شهید آشنامی شویم. شهید جلیلوند درکنار خلق پهلوانی ومهربانی بی حددر حق خانواده ودوستان که زبان زدهمگی است درمجموعه هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بابدست آوردن تخصص ومهارت درآموزش وکار باپهبادو دوش پرتاب ها دارای استعداد و نبوغ چشمگیری است، همکاران وهمزمان شهید در طی تحقیق ومصاحبه به ایمان، لبخند و تخصص شهید اشاره داشتند. شهید جلیلوند به منظور شناسایی و کسب اطلاعات میدانی از ناحیه سر مورد اصابت گلوله نیروهای تکفیری داعش قرار میگیرند و به شهادت می رسند.
🔹️نام کتاب: #تیه_دا
🔹️به کوشش: #شهلا_پناهی
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: 164صفحه
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🌐خرید اینترنتی
manvaketab.ir
📲مرکز پخش
02537840844
📱ارسال نام کتاب به سامانه
3000141441
📱نسخه الکترونیک
taaghche.com
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
#ولادت_شهید_حیدر_جلیلوند
#تیه_دا
#کتاب_خوب_بخوانیم
#شبکه_بزرگ_تولید_و_توزیع_کتاب
#انتشارات_شهید_کاظمی
#من_و_کتاب
#ابراهیم_در_آتش
به مناسبت ولادت شهید مدافع وطن ابراهیم صیادی
📚برشی از کتاب :
صدای هق هق گریه های مردهای توی حیاط... امیدم ناامیدشد!
فهمیدم دیگر برنمی گردد خانه. فهمیدم قرنطینه ای در کار نیست. این بار
ابراهیم از آتش برنمی گردد.
لحظۀ سختی است. ای کاش هیچ کس این لحظه را تجربه نکند. لحظه ای
که میفهمی آن کسی که دوستش داری دیگر برنمی گردد! لحظه ای که می فهمی
آن که چشم انتظارش هستی دیگر هرگز نمی آید! از آن لحظه دیگر خودت نیستی،
کارهای عادی روزمره را هم نمی توانی انجام بدهی، از پس یک غذاخوردن عادی
هم برنمی آیی. دیگر آب خوش از گلویت پایین نمی رود. دیگر خوابت نمی برد.
پلک روی هم بگذاری او را میبینی، لبخندهایش را، تکان دستهایش را، پهنای
شانه هایش را.
🔹️نام کتاب: #ابرهیم_در_آتش
🔹️به کوشش: #مصیب_معصومیان
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات:168صفحه
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🌐خرید اینترنتی
manvaketab.ir
📲مرکز پخش
02537840844
📱ارسال نام کتاب به سامانه
3000141441
📱نسخه الکترونیک
taaghche.com
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
#ولادت_شهید_مدافع_وطن_ابراهیم_صیادی
#ابراهیم_در_آتش
#کتاب_خوب_بخوانیم
#شبکه_بزرگ_تولید_و_توزیع_کتاب
#انتشارات_شهید_کاظمی
#من_و_کتاب