Page117.mp3
1.2M
💠 #ختم_قرآن_کریم | صفحه: 117
🔸با صدای: استاد پرهیزکار
🌸نکته تفسیری صفحه ۱۱۷🌸
👈 صدقه در رکوع:
گروهی از مسلمانان، پس از سلام و کسب اجازه، به حضور پیامبر رسیدند. اینان تا مدّتی قبل یهودی بودند و به تازگی دلهایشان به نور اسلام روشن شده بود. آیات نورانی قرآن و سخنان پیامبر همچون آبی گوارا جانهای تشنه ی آنان را سیراب کرده و به آنان نیرو و نشاط بخشیده بود؛ ولی هنوز سؤال بزرگی در ذهن داشتند که فکرشان را بسیار مشغول کرده بود. برای همین نزد پیامبر خدا آمده بودند و می خواستند پاسخ آن را از خود آن حضرت دریافت کنند.
یکی از آنان پرسید:
«ای پیامبر خدا، حضرت موسی به «یوشع بن نون» وصیت کرد [و او را جانشین خود شناساند]. جانشین شما چه کسی است؟ بعد از شما چه کسی سرپرستی ما را به عهده می¬گیرد؟» در آن هنگام، این آیه نازل شد و توضیح داد که سرپرست مسلمانان، خدا و پیامبرش هستند، و پس از پیامبر، کسی سرپرستی امّت اسلام را بر عهده دارد که ایمان آورده و نماز می خواند و در حال رکوع، صدقه می دهد. با نزول این آیه، همه تعجّب کردند و کنجکاو شدند تا بدانند کدامیک از مسلمانان این ویژگی را دارد؛ زیرا تاکنون چنین چیزی را در باره ی کسی نشنیده بودند. پیامبر فرمود: «برخیزید.» همه برخاستند و به سمت مسجد حرکت کردند. هنگامی که به مسجد رسیدند، چشمانشان به گدایی افتاد که از مسجد خارج می شود. پیامبر به او فرمود: «آیا کسی چیزی به تو داد؟» گدا با خوشحالی گفت: «بله؛ این انگشتری را.» حضرت فرمود: «چه کسی بود؟» عرض کرد: «آن مرد که نماز می خواند.» فرمود: «آن را در چه حالتی به تو داد؟» «پاسخ داد: «در حال رکوع.» هنگامی که پیامبر این مطلب را شنید، خوشحال شد و با صدای بلند ندا داد: «الله اکبر، الله اکبر.» کسانی که در مسجد بودند نیز هم نوای پیامبر «الله اکبر» گفتند. آنگاه پیامبر فرمود: «پس از من، علی، سرپرست شماست.» مردم با شنیدن این سخن گفتند: «خشنودیم که خدا پروردگار ما، محمّد پیامبر ما و علی بن ابیطالب، سرپرست ماست.» این آیه، یکی از مهم ترین دلایل امامت و ولایت حضرت علی است. ماجرای صدقه ی آن حضرت در رکوع، حقیقتی تست که نه تنها شیعیان، که بسیاری از علمای بزرگ اهل سنّت نیز نقل کرده اند. به گواهی تاریخ، امیر مؤمنان علی ، تنها مصداق این آیه است.
🔴بيعتنامهی امام عصر(عج) با ۳۱۳ ياور اصلی خود
🔶مرحوم حائری یزدی در کتاب إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب(عج)، متن بیعتنامه امام زمان روحی له الفداء را با ۳۱۳ یاور اصلی خود نقل کرده است که ترجمه آن را عیناً تقدیم میکنم. به امید آنکه ما نیز خود را متعهد به اخلاقیات مهدیپسند بدانیم.
🔹این بیعتنامه گويای آن است که يک مدل عملی از سبک زندگی مهدوي به جهانيان عرضه میشود. مدلی که جذابيت فراوان دارد آن هم در جوامعي که پر از فساد و ظلم و بیعدالتی شده باشند و از ستم و ظلم به ستوه آمده باشند؛ وقتی چنان مدلی از رفتار را میبينند همگی جذب میشوند:
«با او بيعت میکنند که هرگز از اين اصول عقبنشينی نکنند:
(۱) هرگز دزدی نکنند؛
(۲) زنا نکنند؛
(۳) هيچ کار حرامی را مرتکب نشوند؛
(۴) هرگز دنبال فساد و فحشا نروند؛
(۵) به ناحق هيچ کس را نزنند؛
(۶) طلا و نقره، گندم و جو ذخيره نکنند مسلمانی را دشنام ندهند؛
(۷) خون به ناحق نريزند؛
(۸) به آبروی کسی لطمه نزنند؛
(۹) به خانهی کسی هجوم نبرند؛
(۱۰) کسی را به ناحق نزنند؛
(۱۱) مسجدی را خراب نکنند؛
(۱۲) هرگز شهادت باطل ندهند؛
(۱۳) هرگز بدگويی مؤمنان را نکنند؛
(۱۴) هرگز ربا نخورند؛
(۱۵) در سختیها صبور باشند و جزع نکنند؛
(۱۶) خداپرستی را لعن نکنند؛
(۱۷) شراب نخورند؛
(۱۸) لباس مطلا و حرير و ابريشمين نپوشند؛
(۲۰) دشمن شکست خوردهی در حال فرار را تعقيب نکنند؛
(۲۱) خونی را به ناحق نريزند؛
(۲۲) مسلمانی را فريب ندهند؛
(۲۳) حتی نسبت به کافران و منافقان نيز ستم روا ندارند؛
(۲۴) سادهزيست باشند؛ خاک را فرش خود قرار دهند؛
(۲۵) از فساد و فحشا بيزاری جويند؛
(۲۶) امر به معروف و نهی از منکر کنند.
🔹سپس او نيز میفرماید: اگر شما به اين عهد و پيمان متعهد بمانيد من نيز با شما عهد میبندم که:
(۱) ياران خاص ديگری را برنگزينم و کسی را بر شما ترجيح ندهم؛
(۲) در خوراک و پوشاک و مرکب همچون شما رفتار کنم؛ و برای خودم برتری قائل نباشم؛
(۳) همواره با شما باشم و با شما حرکت کنم؛
(۴) به کم راضی باشم؛
(۵)جهان پوشيده از ظلم و جور را پر از عدل و قسط کنم؛
(۶) و خدا را آنگونه که سزاوارش است عبادت کنيم.
🔹سپس میفرمايند: من به عهدم با شما پايبندم؛ شما هم پايبند باشيد.
Page118.mp3
1.14M
💠 #ختم_قرآن_کریم | صفحه: 118
🔸با صدای: استاد پرهیزکار
🌺نکته تفسیری صفحه ۱۱۸🌺
شتاب به سوی جهنم:
در توضیح آیه ی 48 همین سوره خواندیم که افراد باایمان، با توجّه به آموزه های قرآن و پیشوایان معصوم، از فرصت کوتاه عمر بیشترین استفاده را می کنند و در انجام کارهای خوب، از یکدیگر سبقت می گیرند. در مقابل اما این آیه از افراد نگون بختی سخن می گوید که تمام سعی و تلاششان در انجام کارهای بد صرف می شود. به راستی این جای شگفتی ست که دل و جان یک انسان آن قدر تیره شود که در آن هیچ جایی برای نور و روشنایی نمانده باشد و تنها با ظلمت و تیرگی آرام گیرد! آیات قبل و این آیه، بیانگر ویژگی های زشتی است که در نهایت به این وضعیت فلاکت بار منجر می شود. به مسخره گرفتن احکام دین و بی توجّهی به آن ها به خصوص دستور حیاتی نماز (آیه ی 57 و 58)، احساس تنفّر و بیگانگی از ایمان به خدای یگانه و کتاب های آسمانی او (آیه ی 59)، کفر باطنی و اظهار ایمان دروغین (آیه ی 61)، و در نهایت، شتاب در ارتکاب گناه و ظلم و تجاوز به دیگران و حرام خواری(آیه ی 62)، صفات زشت و آلوده ای است که سراسر وجود این افراد را تیره و تار کرده و هیچ روزنه ی امیدی برای نفوذ روشنایی در دل هایشان باقی نگذاشته است.
واقعیت این است که وجود انسان مانند سرزمین حاصل خیزی است که برای رشد هر نوع بذری آمادگی دارد. اگر در این سرزمین، بذر ایمان و تقوا و درست کاری پاشیده شود، وجود انسان به باغی سرسبز و خرّم تبدیل می شود که از آن میوه های کارهای خیر و نیکو برداشت می شود؛ ولی اگر در این سرزمین، بذر گناه و بی ایمانی پاشیده شود، پس از مدّتی به بیابانی پر از خارهای گناه و زشتی تبدیل می شود که شر و بدی آن به دیگران می رسد. امیر مؤمنان علی در مورد نفوذ شیطان در دلهای کسانی که از او پیروی می کنند، فرموده است: «افراد منحرف، شیطان را معیار کار خود قرار دادند و شیطان نیز آنان را شریک خود کرد. پس در سینه هایشان تخم گذاشت و جوجه برآورد و بر روی دامنشان جنبیدن گرفت و به راه افتاد، و بدین ترتیب، از راه چشمانشان نگریست و با زبانشان سخن گفت و آنان را به راه خطا افکند و هر کار ناپسند و زشتی را در چشم هایشان زیبا جلوه داد.» بنابراین همه ی ما باید مراقب باشیم که چه بذری در سرزمین جانمان پاشیده می شود؛ به خصوص نوجوانان و جوانان؛ زیرا حضرت علی فرموده است: «دل و جان جوان، مانند سرزمینی خالی ست که هر چه در آن پاشیده شود، می پذیرد.»