eitaa logo
شهدایی
362 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
35 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
راست میگفت... از دنیا که بگذری.. به راحتی از جانت هم میگُذری... باشیم... دیدم پاهاش زخمی و خونی شده به سردار بی سر شلمچه ماشاالله رشیدی گفتم کفشهات کو؟؟؟؟ گفت دادم به اون بسیجی که کفشش پاره بود و نمی توانست تو ورزش صبحگاهی همپای دیگران بدود گفتم پس خودت چی؟ پاهات رو ببین خونی و زخمی شده گفت اشکال نداره گفتم یعنی چی؟ گفت اگه از یک کفش نتونم بگذرم چطور از جونم بگذرم کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
عاقبت رفاقت باشهدا اینگونہ است...🌷 خوش عهد ڪه بودی ؛ همنشین دوست شهیدت خواهی شد🌷 | شهدا_خوب_دوستی_میڪنند | شهید مهدی قره محمدی🌷 بر سر مزار دوست شهیدش🕊 شهید علی بریهـی🌷
🕊 (حقوقش را به نیازمندان می‌بخشید به همه کمک می‌کرد تا خُلق‌وخوی مسلمانی را ترویج کند ) حقوق‌هایی که به او می‌دادند را به کسانی می‌بخشید که نیاز داشتند. مهدی هم کار می‌کرد هم درس می‌خواند حقوقش را مصرف نمی‌کرد. پول را برای خودش نگه نمی‌داشت. https://eitaa.com/Martyrs16/13641لینک معرفی شهید👈
💔 شب عملیات فتح المبین، پشت قرارگاه نشسته بودیم و با هم صحبت می‌کردیم. در حین صحبت، دیدم یک فشنگ کالیبر دستش گرفته و با آن بازی می کند. بعد به فشنگ اشاره کرد و گفت: «این تیر خوبه بخوره وسط پیشونی، جایی که پیشونی را روی مهر می‌گذاری.» با حسرت گفت: «چه کیفی داره!» عملیات فتح المبین آغاز شد. سعید به همراه حمید رمضانی برای سرکشی به یکی از محورها رفت. در بین راه مورد هدف تیربار دشمن قرار گرفت و سعید شهید شد. وقتی با جنازه سعید رو برو شدم، به اولین جایی که نگاه کردم پیشانی اش بود که تیر به سجده‌گاهش اصابت کرده و او را به آرزویش رسانده بود. راوی: حاج صادق آهنگران دسته گلی از صلوات به نیابت از او هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹⁦⁩⁩⃟🕊️ . . چشمانے‌ را ڪہ نذر خــدا ڪرده بود بہ روے‌ دنیا بست... . . 💔 🇮🇷
🏷| 🖋 شروع رفاقتم با آرمان، در اردوی اختبار بود. داشتیم با دوستانی که تازه می‌خواستند طلبه شوند، در خیابان راه می‌رفتیم که دیدیم یک نفر دارد به مقدسات اهل‌سنت توهین می‌کند. آرمان سریع جلوی او را گرفت و گفت: حضرت آقا فرمودن که این کار درست نیست. - با خودم گفتم با این‌که آن‌جا فردی از اهل‌سنت نیست و از طرفی ممکن است دعوا بشود، آرمان عجب شجاعتی دارد که این حرف‌ها را می‌زند. نمی‌دانستم که حاضر است جان بدهد ، امّا از عشقش به ولایت لحظه‌ای کوتاه نیاید. 💔
🌹پیمان سه نفره برای شهادت، برای شفاعت...
🔹شهید بی سر "ظاهر آشوری" به روایت همسر 🔹شهریور سال ۹۴ مثل همیشه برای کار عازم اصفهان شد اما بعد از چند روز که تماس گرفت، بجای اصفهان سر از درآورده بود و به جای گچ و سیمان، به دست گرفته بود. 🔹هر روز تماس می‌گرفت که شرایط را توضیح دهد و مرا قانع کند. اوایل آرام و قرار نداشتم و با هر تلفن تمام وجودم آشوب می‌شد. ناراحت می‌شدم از بی خبر رفتنش، از در معرض خطر بودنش. اما حرف‌هایش آرامم می‌کرد. 🔹از اسارت زنان و دختران مسلمان می‌گفت. از مبارزه با ظلم جهانی می‌گفت. از وظیفه شرعی که بر عهده من بود می‌گفت و کار به جایی رسید که دفعات بعد، نیازی به قانع کردن من نداشت؛ خود من مشوق همسرم می‌شدم. 🔹از نهم محرم ۹۵ به بعد خبری از همسرم نشد. مدتی مفقود بود و بعد از شش ماه بی‌خبری، زمانی که مناطق تحت نفوذ داعش به دست نیروهای افتاد، پیکر بی سرش را در خاک‌های حلب تفحص کردند. 🔹طبق اطلاعاتی که بعدا به دست آمد، همسرم و شش نفر دیگر در محاصره داعشی‌ها قرار گرفتند که بعد از اتمام مهمات، به دست سربریده شدند و پیکرهایشان یکی پس از دیگری به آغوش خانواده‌هایشان بازگشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال قبل از خواب :) شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصویری شهدا🥀 به روح مطهر لاله های بی نشان🕊🌷💔 تقاتلون قوماً عشقوا الشهادة ..} با گروهی میجنگید که عاشق شهادت هستند ..] ✍ الشهداء نوشت.....🖤 باید را مثل قاصدک کف دست #و بسپاریشان به دست باد بروند و دیگران شوند ؟!💔 شهادت را هم💔🕊🌷 ی زهراییِ بی نشان💔 # ریسه ی دلم را دخیل میبندم به ِ چشمهــــــایت و مزار بی نشانت💔 ... شاید که کند مادرمان زهرا س ، التماس ِ شهادتــــــِ زهرا گونه ام را💔.. عَجِل لِوَلیَکَ الفَرَج بَه حَقَ زِینَب مُضطَر س💔🖤 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 آرزومه ●یادشهداباذکرصلوات🕊 ●کانال شهدایی🕊 ●الهم عجل الولیک الفرج🕊 [@Martyrs16]