eitaa logo
شهدایی
361 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
34 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟 🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه 🌸قسمت ۸۹ و ۹۰ _.... یه سری مامور خاص میذاره محافظ این درخت با شمشیر برق آسا(همون رعد و برق) که انسان دیگه دستش بهش نرسه چون این الان تنها مزیت خدا بر انسانه و باید مراقبت کنه ازش که مغلوب نشه حالا این تدابیر امنیتی که انجام دادی از اول نمیتونستی انجام بدی که انسان به دانش هم دست پیدا نکنه؟ حالا انسان که میوه رو خورد آگاه شد چرا همون موقع تا خدا هنوز برا قدم زدن نیومده میوه درخت حیات رو نخورد؟! اینکه واضحه این داستان مضحک تماما انسان ساخته و با عقل سلیم کاملا مغایره رو کاری ندارم... به که پشت ساخت این داستانه کار دارم در این نگاه آدم میاد روی زمین با یک هدف. فتح درخت حیات و رسیدن به جاودانگی و مقام در این فلسفه خدا رسما دشمنه دشمنی که باید شکستش بدی و جاش رو بگیری و نابودش کنی! درخت دانش رو که به دست آوردی حالا نوبت درخت حیاته... همون سِفر پیدایشِ تورات میگه انسان ها توی بابل داشتن متحد میشدن علیه خدا که برن این درخت حیات رو بگیرن بین خودشون میگفتن درسته خدا یه مزیت داره نسبت به ما انسان ها ولی ما هم یه مزیت داریم ما زیادیم! اگر درخت حیات رو فتح کنیم دیگه کار خدا تمومه میکشیمش پایین ملکوتش رو تصرف میکنیم میشیم خدا... فقط باید باشیم این اتحاد مزیت ماست نباید از دستش بدیم توی همون بین النهرین یه برجی هم داشتن میساختن که مثلا برن بالا برسن به ملکوت که همون صائقه های آتشین بهشون خورد کارشون متوقف شد! بعد خدا گفت برم پایین ببینم مثل اینکه اینا دارن علیه من توطئه میکنن باید یه فکری به حالشون بکنم! باید زبانشون رو تغییر بدم که دیگه حرف همدیگه رو نفهمن جنگ و دعوا بشه متحد نشن این هدف رو فراموش کنن! بینداز حکومت کن! ظاهرا این اول شعار خدا بوده بعدا بریتانیا قرض گرفته ازش! علی ای حال خدا رو زمین بین آدما انداخت که این هدف از یادشون بره و اینا کماکان دارن تلاش میکنن که متحد بشن و به اون هدف برسن... بعدا کامل میگم که تلاششون شامل چه کارهایی میشه! ولی شما به این نکته دقت کنید؛ خدایی که عامل دشمنیه! توقع داری این خدا رو بپرستن؟ حالا تعریف قرآن از ماجرای خلقت چیه؟ تو همین آیات و جاهای دیگه قرآن میبینید که؛ منطق قرآن میگه خدا انسان رو بر اثر بیکاری خلق نکرد. تمام کائنات رو با هدف خلق کرد. _چه هدفی؟ _ ! به وجود آوردن یک فضای خاص که همه مخلوقات پتانسیل ها و ظرفیت های وجودی شون رو متبلور کنن و کنار هم در آرامش رو پیدا کنن و کنن و رشد کنن خدا علم رو همون ابتدا به انسان داد اصلا خدا دوست داره انسان آگاهی کسب کنه و رشد کنه هدف و و انسانه که قطعا با آگاهی میسر میشه *علم الانسان ما لم یعلم* من خودم بهت علم دادم! و درنهایت جایزه ی استفاده ی درست از این نعمت عقل و آگاهی هم جاودانگی در بهشته... من خودم اینها رو بهت میدم تو فقط مسیر رشدت رو درست طی کن امتحانت رو خوب بده و نمره قبولی بگیر جایزه ش دیگه با من خدا بخلی به بنده هاش نداره اصلا بر اساس محبتش به مخلوقات دنیا رو خلق کرده مثل هنرمندی که به اثر هنری خودش عاشقه!ما هنر دست خدا هستیم خدا از دیدن ما لذت میبره... این خدا پرستیدن داره خدایی که بنا نداره ما رو از چیزی محروم کنه اصلا خلق کرده که غرق نعمت کنه مشکلی هم نداره اونقدر بزرگه که دلیلی نداره نبخشه نامحدوده مجموعه نامتناهیه نه کم میاره و با کسری مواجه میشه نه خطری تهدیدش میکنه چون خدایی فقط و فقط مال خودشه چیزی شبیه انسان نیست که انسان رقیبش باشه اصلا این مقایسه خنده داره اگر انسان عظمت خدا رو درک میکرد خودش از این مقایسه بی معنی شرمنده میشد چطور خالق و مخلوق در قیاس با هم قرار بگیرن ؟ اگر انسان خیال کنه روزی میتونه به مقام خدایی دست پیدا کنه زهی خیال باطل خدا وجودیه در منطق قرآن که حتی وصفش در خیال نمیگنجه چه برسه خودش. خدایی که کلام در وصفش به بی وزنی میفته به نظر من که فقط این خدا لایق پرستیدنه قدرت مطلق، مهربانی و خیرخواهی بی نهایت و اقتدار بی نظیر. وگرنه یکی مثل خودت رو بپرستی که چی بشه! قبلا هم گفتم خدا یه وجه داره و یه وجه . وجه ذاتش همون چیز غیر قابل تصور بی نهایته که اونا درکی ازش ندارن خیال میکنن وجود خدا هم مثل انسانه وگرنه درک میکردن که هیچ وقت نمیتونن خودشون رو با خدا مقایسه کنن چه برسه رقابت! و وجه صفاتش که از این وجه انسان باید سعی کنه به شناخت برسه و شباهت و قرابت پیدا کنه چون این صفات همه در وجود انسان هم هست چون روح خدا در انسان دمیده شده تمام این صفات رو داره و میپسنده! فقط باید سعی کنه این صفات رو هر چه بیشتر رشد بده و متبلور کنه مسیر تربیت و پرورشش همینه کتایون..... 🌱ادامه دارد..... 🌸نویسنده؛ بانو شین-الف
شهدایی
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟 🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه #ضحی 🌸قسمت ۲۵۱ و ۲۵۲ _..در رابطه با زنهای ایشون هست حالا یا م
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟 🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه 🌸قسمت ۲۵۲ و ۲۵۳ _... و هم تعدادشون تو مکه بیشتره هیچ رقمه با خدایانشون کنار نمیاد ولی خدای مسیحی ها رو کامل منکر نمیشه فقط میگه اینا بنده خوب خدا و پیامبر بودن ما که علتش رو میفهمیم ولی به نظر شما چرا؟! سوره دخان؛ دخان به معنی دود درباره یه فضای غبار آلود صحبت میکنه ابتدای این سوره این دود به نظر من شرایط فعلی جامعه بشریه این ظلم و بی تفاوتی که اتمسفر رو آلوده کرده و ما داریم توش نفس میکشیم و بدترین عذابه که بهش عادت کردیم ژانت:_خدا چه جوری دود رو کم میکنه؟ توی این آیه میگه _ با توده های هوای تمیز به وسیله وجود جریان های مصلح _ اونوقت از کی انتقام میگیره از دود؟ _ از تولیدکننده های دود از مجرمین فکر میکنم جزء ۲۵ هم تمومه بلند شدم که خودمون رو به یک لیوان آبمیوه مهمون کنم و در همون حال پرسیدم: _کتایون خیلی وقته از مامانت خبری نمیدیا! چکارا میکنید؟ هنوز خاطره تعریف میکنید؟ _نه بابا گیر داده که میخوام ببینمت _خب انتظار داشتی این درخواست رو نکنه کاملا طبیعیه یعنی تو خودت اصلا دلت نمیخواد ببینی مادرتو؟ _خب... چرا ولی آخه چطوری؟ _خب معلومه باید بری ایران دیگه کلافه گفت: _اونم همینو میگه ولی آخه منطقی نیس چرا اون نیاد اینجا؟ _حرف تو منطقیه اون وقت؟ اون شوهر و بچه و کارش رو ول کنه پاشه بیاد اینجا؟ اونوقت تو چرا نتونی بری؟ اصلا تو واقعا نمیخوای قبل از مرگ وطنت رو ببینی! _لوس! جوابم رو با ته خنده داد و به فکر فرو رفت: _آخه نمیشه که... _چرا؟ _چون.... خب نمیدونم تاحالا بهش فکر نکردم بابا همیشه میگفت نشدنیه! _خب مامانتم حق داره ببیندت تو هم حق داری ببینیش هم مامانت هم خواهرت رو لبخند کجی زد و سر تکون داد سردرگم بود سینی رو روی میز گذاشتم: _بفرمایید بچه ها بریم بیرون خرید بعدشم شام مهمون من؟ این رضوان زنگ زده میگه حالا نمیای نیا ولی سوغاتیو که باید بفرستی! بریم یه چیزی بگیرم براش بفرستم! ژانت خوشحال گفت: _اتفاقا دلم میخواست پیشنهاد بیرون بدم خیلی وقته بیرون نرفتیم کتی کتایون لیوانش رو سر کشید و سری به تایید تکان داد: _خصوصا که شامشم با یکی دیگه ست بریم فقط من زودتر میرم که ماشینمو از... میون کلامش دویدم: _میخوام بریم خرید شاهزاده ماشین میخوای چکار؟ _خب مگه من تابحال خرید نکردم میبرمت... دوباره حرفش رو قطع کردم: _فکرشم نکن منو ببری جایی که خودت خرید میکنی سر گنج که ننشستم! ما فقیر فقرا باید کلی ویندو شاپینگ کنیم (خرید از پنجره، کنایه از تماشای صرف) و تو خیابونا بچرخیم تا بلکه مناسب جیبمون یه چیزی پیدا کنیم! درمانده ابرو بلند کرد: _آخه شب برگشتنی برای بار سوم و آخر جمله ش رو نیمه تموم گذاشتم: _حرفشم نزن پاشو تنبلی نکن خیابانهای نیویورک منتظر قدوم همایونی شماست یه پا به این زمین بزن حسرت به دل نمونه علیا حضرت! ....... شنبه ی قرار آخر هم چشم به هم زدنی از راه رسید با حوصله یک پارچ شربت آبلیموی خنک درست کردم که ظهر چله تابستون میچسبید لیوانها رو از شربت خنک پر کردم و روی میز گذاشتم: _خب بخورید که به پایان بحث نزدیک میشویم! کتایون لبخند کجش رو که امضای صورتش بود دوباره روی لب نشوند: _ببینیم و تعریف کنیم! دفتر کوچکم رو باز کردم و با نگاه گذرایی شروع کردم: _بسم الله الرحمن الرحیم جزء 25 سوره فتح آیه _صبر کن‌ سوره محمد آیه 22 : یه سوال اینطوری که شما میگید جهاد یک نعمته پس چرا از خانم‌ها دریغ شده و از این بقول شما نعمت بزرگ محروم ان؟ کی گفته خانمها از جهاد محرومن جهاد کاملا فراگیره قبلا گفتم کلی ابعاد داره خانمها فقط از جهاد نظامی هستن نه محروم هم به خاطر اینکه خانم‌ها روحیه شون طور دیگه ای طراحی شده و هم این که اصلاً اساساً بهش نیازی ندارن یعنی خانم‌ها با امکاناتی که براشون طراحی شده به همون اندازه که جهاد نظامی میتونه آدم رو نزدیک کنه به خدا با انسان به خدا نزدیک میشن با کاری که به ظاهر راحت‌تره و خطر جانی نداره اما اینقدر مهم و موثره که دوشادوش مجاهدین میتونن رشد کنن یعنی پیامبر میگه بهشت زیر پای مادره درحالیکه یک مجاهد با ریختن اولین قطره خونش بهشت بهش واجب میشه! ضمنا قبلا هم گفتم بعد فرهنگی ماجرا به خانومها واگذار شده نمیشه که همه بجنگن یکی باید کنه بسازه تفکرات رو به دیگران کنه با با با اینا عمدتا کار خانم هاست حالا بعداً مثال هاش رو میزنم پس خانومها از جهاد محروم نیستن چون همه اینها جهاده فقط جهاد نظامی بهشون واجب نیست نه که نمیتونن اگر علاقه و نیازش باشه انجام میدن مگه ما مامور و افسر زن نداریم؟! سوره فتح آیه ۲۴ خدا می‌فرماید: خیلی وقت‌ها از جنگ جلوگیری می‌کنم به خاطر جلوگیری از تلفات.... 🌱ادامه دارد..... 🌸نویسنده؛ بانو شین-الف