هر شب وسطِ های های گریه هایش می زد روی شانه ام:
"رفیق!دعا کن منم اینطور شهید بشم"
وقتی از اربا اربا شدن علی اکبر(ع) میخواند،
وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر(ع) می گفت،
وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس(ع) می گفت،
وقتی از بی سر شدن امام حسین(ع) ضجه می زد
و حتی از اسارت حضرت زینب(س)...
یک شب از دستش کلافه شدم،بهش توپیدم:
"مسخره کردی مارو هرشب دوست داری یه شکلی #شهید بشی!!
لبخندی زد و گفت:
"حاجی دعا کن فقط!"💔
برشی از کتاب #سربلند
#محسن_حججی🍃
@Martyrs16
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀ دعا کن فقط!
هر شـب وسط های های گریه هایش می زد روی شانه ام:
"رفیق! دعا کن منم این طور شهید بشم
وقتی از ارباً اربا شدن علی اکبر (ع) می خواند...
وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر (ع) می گفت...
وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس (ع) می گفت...
وقتی از بی سر شدن امام حسین (ع) ضجه می زد...
حتی از اسارت حضرت زینب (س)...
یک شب از دستش کلافه شدم، بهش توپیدم:
"مسخره کردی ما رو هر شب هر شب دوست داری یه شکلی شهید بشی!
لبخندی زد و گفت: "حاجی، دعا کن فقط!
#سربلند
#سردار_بی_سر
#وصیتنامه_شهید
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]