eitaa logo
شهدایی
364 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4هزار ویدیو
36 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 🍃همیشه در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می‌گرفت و همه افرادخانواده ی او شیفته این اخلاقش بودند. 🍃خوش خنده بود و تبسم از لبانش محو نمی‌شد هر زمانی که از خواب بیدارش می‌کردم تا چشمانش را باز می‌کرد لبخندی به من می‌زد و سلام می‌داد؛ هیچ وقت عصبانی نمی‌شد. 🍃از لحاظ مالی ( در دوران کودکی تا ازدواج )خانواده‌اش را درک کند ؛مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینه‌اش را نداشتیم اعتراضی نمی‌کرد و با دوستانش همراه نمی‌شد؛ در همه شرایط احترام من و پدرش را حفظ می‌کرد. 🍃ارادت خاصی به امام حسین(علیه السلام) و حادثه عاشورا داشت، همیشه ایام محرم و صفر در دسته‌های عزاداری پابرهنه شرکت می‌کرد و اصلا اهل تکبر و غرور نبود و در با حضور شهید شیری در جایی غیبت انجام نمی‌گرفت. 🍃اهل صله رحم بود و هفته‌ای یکی دوبار به منزل خواهرش می‌رفت و وقتی متاهل شد زیاد به دیدن ما می‌آمد. 🍃زکریا به خانواده‌های مستمند به خصوص برای تهیه جهیزیه کمک می‌کرد خانواده ی او این موضوع را پس از شهادتش متوجه شدند. شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
🦋 🍃همیشه در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می‌گرفت و همه افرادخانواده ی او شیفته این اخلاقش بودند. 🍃خوش خنده بود و تبسم از لبانش محو نمی‌شد هر زمانی که از خواب بیدارش می‌کردم تا چشمانش را باز می‌کرد لبخندی به من می‌زد و سلام می‌داد؛ هیچ وقت عصبانی نمی‌شد. 🍃از لحاظ مالی ( در دوران کودکی تا ازدواج )خانواده‌اش را درک کند ؛مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینه‌اش را نداشتیم اعتراضی نمی‌کرد و با دوستانش همراه نمی‌شد؛ در همه شرایط احترام من و پدرش را حفظ می‌کرد. 🍃ارادت خاصی به امام حسین(علیه السلام) و حادثه عاشورا داشت، همیشه ایام محرم و صفر در دسته‌های عزاداری پابرهنه شرکت می‌کرد و اصلا اهل تکبر و غرور نبود و در با حضور شهید شیری در جایی غیبت انجام نمی‌گرفت. 🍃اهل صله رحم بود و هفته‌ای یکی دوبار به منزل خواهرش می‌رفت و وقتی متاهل شد زیاد به دیدن ما می‌آمد. 🍃زکریا به خانواده‌های مستمند به خصوص برای تهیه جهیزیه کمک می‌کرد خانواده ی او این موضوع را پس از شهادتش متوجه شدند. شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
🦋 🍃توجه به صله ارحام بود به طوری که ایشان بسیار با فامیل و خانواده در ارتباط بودند و به افرادی از فامیل که نیازمند بودند سر می‌زدند و به حل مشکلات آنان می‌پرداختند.کمک ‌رسانی و دست‌ گیری از دیگر ویژگی‌های بارز پدر بود، هر جا که احساس می‌کردند حضورشان لازم است حاضر می‌شدند. 🍃همچنین بسیاری از افراد بر نجابت و مردانگی پدر تاکید بسیار دارند به طوری که در روابط‌ شان می‌شد فهمید که وی انسانی نجیب و با اخلاق است و نفسش را در کنترل خود داشت.اهالی محل بر شجاعت پدر تاکید بسیاری داشتند به طوری که وی همیشه ایستادگی می‌کرد تا حق مردم محل تضییع نشود. ✍راوی:پسر شهید شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
🤍 آقا جواد به شخصیت امام خامنه ای خیلی علاقه داشت و به ایشان بسیاراعتقاد داشت و همچنین کتاب های که در مورد امام زمان (عج) بود زیاد مطالعه می کرد به کارها و فعالیت ها که در را ه خدا بود قدم بر می داشت علاقمند بود و همیشه می گفت کار باید فی سبیل الله باشد و مدام امر به معروف و نهی از منکر می کرد امر به معروف را از اول از خانواده شروع می کرد بعد هم در جامعه جواد گفت برای رضای خدا باید قدم برداریم اگر کاری انجام می دهیم رنگ و بوی خدایی داشته یکی از خصوصیات بارز جواد این بود که بسیار پایبند به ولایت بود وگردانی که جواد فرمانده اش بود همه به شخص امام خامنه ای معتقد بودند. شهدایی *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* [@Martyrs16]
🦋 🍃اهل کمک کردن بود و از هیچ کار خیری دریغ نمی کرد.بعضی از کار های خیری که انجام میداد،مربوط میشد به کمک و سر کشی به نیازمندانی که خودش می شناخت و گاهی به آنها سر میزد و کمک‌ های نقدی می‌کرد و اگر خانواده ای نمی توانست برای فرزندش لباسی تهیه کند باهم دست آن بچه را می گرفتیم و او را به خریده برده و برایش خرید می کردیم. 🍃گاهی هم برای خانواده های بی بضاعت وسایل منزل تهیه می کرد و سعی می کرد تمام این کار ها را کسی متوجه نشود و به صورت ناشناس انجام میداد.حتی در انجمن های خیریه زیادی عضو بود... ✍راوی: دوست شهید شهدایی *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج* [@Martyrs16]
🦋 ✨پیشقدم در کارهای خیر 🍃محرمعلی در انجام کار خیر همیشه پیشقدم بود. به جرئت می‌توان گفت روزی نبود که ایشان مشکل چندنفر را حل نکند یا با تلفن و یا با ملاقات حضوری. حتی پیش می‌آمد که پیرمردها و پیرزن‌ها و افراد مختلف به ملاقاتش در دفتر کارش می‌آمدند و ایشان با تمام وجودش سعی می‌کرد مشکل افراد را حل کند. 🍃با اینکه از لحاظ سازمانی چنین وظیفه‌ای نداشت ولی برای حلّ مشکل مردم تمام تلاشش را می‌کرد. از کارگری‌کردن برای خانه‌سازی افراد نیازمند گرفته تا تحت تکفّل‌گرفتن بچه‌های بی‌سرپرست و پرداخت هزینه‌ی تحصیل یا کمک برای شروع کار و هر کار خیری که فکرش را بکنید. 🍃یتیم‌نواز بودنِ محرمعلی بسیار نمایان بود. مخصوصاً نسبت به فرزندان شهدا بسیار اهمیت می‌داد تا ذره‌ای از فقدان پدر برای فرزندان شهدا کاسته بشود. بعد از شهادت محرمعلی مشخص شد که سرپرستی چند یتیم را نیز برعهده داشته است. ✍راوی:همسر شهید یادشھداباذڪرصلوات شهدایی [@Martyrs16]
❇️ 🌹شهید اکبر مرادیان فر سه ساله بود که پدرمان به رحمت خدا رفت . او از همان زمان نگاه خاصی به من داشت و بیشتر از یک برادر بزرگتر برایم احترام قائل بود . وقتی دیپلم اش را گرفت یک خواهر و برادرم دانشجو بودند به همین دلیل اکبر اصلا حرف دانشگاه را نزد و رفت خدمت سربازی . در واقع با این از خود گذشتگی بار خود را از دوش خانواده برداشته بود . زمانی که دوستانش به او اعتراض کردند متواضعانه گفت : « بعدا برای دستیابی به آرزوها وقت هست ...» شهدایی [@Martyrs16]
🦋 ✨دریایی از سخاوت 🍃میثم، دریایی از سخاوت بود؛ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﻣﯿﺜﻢ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ سپاه ﺩﺭﺁﻣﺪ، مقداری از حقوقش را ﺻﺮﻑ کمک ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﻣﯽﻛﺮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽﮔﻔﺘﯿﻢ: ﭘﻮﻝﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﭘﺲﺍﻧﺪﺍﺯ ﻛﻦ، ﻣﯽﮔﻔﺖ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﭘﺲﺍﻧﺪﺍﺯ ﻛﺮﺩﻥ ﭘﻮﻝ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟! او ﺑﺎ کمک ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﻣﺤﻠﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺭﻭﯼِ ﻫﻢ‌ﮔﺬﺍﺷﺘﻦِ ﭘﻮﻝ‌ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺭﺍک، ﭘﻮﺷﺎک ﺗﻬﯿﻪ ﻛﻨﻨﺪ. 🍃ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ‌ﺗﺮﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﯿﺜﻢ ﻫﯿﭻ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ؛ ﺟﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﮐﻒ ﺩﺳﺘﺶ ﻣﯽ‌ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺩﺍﺵ! دوتا ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﯼ، ﻛﻤﯽ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﺩﻭﺭﯼ ﻛﻦ، ﻣﯽﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺖ: «ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﺩﻭﺭﯼ ﻛﻨﻢ، ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﺩﻭﺭﯼ ﻛﻨﺪ، ﺣﺴﯿﻦ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﺩﻭﺭﯼ ﻛﻨﺪ، ﭘﺲ ﭼﻪ ﻛﺴﯽ ﺍﺯ ﺣﺮﻡ ﺩﻓﺎﻉ ﻛﻨﺪ؟! ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﻢ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﻛﺮﺩﻩ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺣﺎﻓﻆ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ. 🍃زمانی که میثم در سوریه به عنوان مدافع‌حرم حضور داشت، به خانواده‌های شهدای سوری نیز رسیدگی می‌کرد. همرزمان برادرم در سوریه برایمان نقل می‌کردند که وقتی لباس و پوتین به میثم می‌دادند، لباس‌ها را به برادران پاکستانی و افغانستانی خود تقدیم می‌کرد و می‌گفت من احتیاجی ندارم. ✍راوی:برادر شهید شهدایی [@Martyrs16]
❇️ 🟣شهید مدافع‌حرم احمد جلالی نسب ♻️احترام به پدر و مادر احمدآقا در اخلاق و رفتار نمونه بود🎖 احترام به والدین و به ویـــژه مــــادرم🧕 از جمله ویژگی‌هایی بود که در رفتار او خیلی بــــارز بود👌 و شاید دعــــای مـــادرم بـــود که او را عاقبــــت به خیــــر کــــرد📿♥️ پدرم در اواخر عمرشان مبتلا به آلزایمــــر شده بـــود👨‍🦳 و مشکلات خاصّ خودش را داشت👨‍🦯 اما حاج‌احمد در کمال احترام و محبت با پــــدر برخورد می‌کرد😍 و کارهایش را انجــــام می‌داد💞 در واقع، کارهای خیری که احمــــدآقا انجــــام مــی‌داد، اینطور نبود که نمایــشی باشد❌📸 او حقیقتاً در رفتارش نوعی باور و خلوص نیّت داشت💚 و به دلیل همین ویژگی‌ها✨ به عنوان بنده خوب خــــدا🕋 بــــرای شهــــادت انتخــــاب شــــد🕊 🎙راوے: برادر شهید 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎉اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎉 شهدایی [@Martyrs16]
❇️ 💠شهید مدافع‌حرم محمد استحکامی 📀راوے: همسر شهید ساده‌زیستی🤍 کمک کردن به دیگران🛍 حساس بودن نسبت به غیبت🧏‍♂ و خمــــس‌دادن💰⅕ از ویژگی‌های بارز آقامحمد بود🌟 هر زمان که سال خمسی می‌رسید📆 من به محمد می‌گفتم🧕 ما که چیزی اضافه نداریم🤔 که خمس بدهیم، اما محمد🌹 حتی حبوباتِ داخل کابینت آشپزخانه🌽 را هم حســــاب می‌کــــرد🧮 و خمس مالش را پرداخت می‌کرد❣ شهدایی [@Martyrs16]
شهدایی
‹💡📜› ‌ •° ✨می‌گفټ:↓ اگر‌مےخواهید‌نذرے‌ڪنید فقط‌ گناه‌ نڪنید...!مثلا‌نذر‌ڪنید یڪ‌روز‌گناه‌نمےڪنم‌
🦋 🍃او جوان دست و دلبازی بود که در طول زندگی‌اش دست مستمندان بسیاری را گرفت و عاقبت نهایت بخشندگی را در هدیه جان خود به حضرت دوست معنا کرد. 🍃شهید سلمانیان،روحانی مبلغی بود که خود به آنچه روی منبرهایش بیان می‌کرد، جامه عمل پوشاند.روحیه اش طوری بود که درهرمسجدی که می‌رفت شمار زیادی مردم دور او جمع می شدند ودر مناطق جوادیه تهران، فردیس، کرج،شهرستان های فسا و داراب استان فارس و منطقه مغان استان اردبیل و میغان شاهرود به تبلیغ پرداخته بود 🍃از دوران مدرسه در بسیج ثبت نام کرد و ازآن بسیجی‌های قدیمی و پای کار بود.عشق و علاقه عجیبی هم به شهدا داشت.خیلی وقت‌ها مادرش را به تپه نورالشهدا می‌برد یا به بهشت زهرا می‌رفت و خلاصه هرجا که نام و یادی از شهید بود،سر و کله مجید هم آنجا پیدا می‌شد 🍃پسر مهربانی بود و زود به زود به مادرش زنگ می‌زد، هرچند خوب می‌دانست اگر یک روز به مادرش زنگ نزند،مادرش همه جا را به هم می‌ریزد تا شماره تماسی از او پیدا کند بنابراین هر روز با مادرش تماس تلفنی داشت، اما روز آخر پنج‌شنبه ۱۶ اردیبهشت چند بار مرتب بامادرش صحبت کرد و بامداد جمعه ۱۷ اردیبهشت هم به شهادت رسید. شهدایی [@Martyrs16]
🌷 🌿یکبار میخواستم جوراب رنگی و نازک بپوشم و از خانه بیرون بیایم که ابراهیم جلو آمد و گفت: خواهر جان، سعی کن وقتی از خانه بیرون میروی، در مقابل جلب توجه نکنی! ابراهیـم خیلی در مورد با من صحبت میکرد و با لحن مهربان و بدون اینکه دستور بدهد مرا راهنمایی میکرد.. میگفت: اگر خانم ها حریم حجاب را رعایت کنند، خودشان کمتر مورد توجه و آزار افراد هوسران قرار می گیرند... (به نقل از خواهر شهید، کتاب خدای خوب ابراهیم، ص۱۳) ●یادشهداباذکرصلوات🕊 ●کانال شهدایی🕊 ●الهم عجل الولیک الفرج🕊 [@Martyrs16]