eitaa logo
مدرسه تمدنی مصاف
3.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
290 ویدیو
31 فایل
🎓کانال رسمی مدرسه تمدنی مصاف ایرانیان نام شعبه اول: پویندگان خورشید وبسایت: http://masafschool.com تلگرام: https://t.me/Masaf_school اینستاگرام: http://instagram.com/masafschool ارتباط با ما: 🗣my.masaf.ir/r/eitaa
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 علیه السلام: ✍️ إنَّ اللّه َ يُحِبُّ كُلَّ قَلبٍ حَزينٍ 💠 خداوند دل‌هاى حزين را دوست دارد. 📚 الكافي : ۲/۹۹/۳۰ 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @Masaf_School
📖 ✅ شرکت در ختم قرآن برای تعجیل در فرج 🆔 @Masaf_school
📌 دیکته نانوشته غلط ندارد.... 🔅 علیه السلام: ✍️ إذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّهَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ. 💠 از هر کاری که ترسیدی خود را در آن بینداز زیرا رنجی که در اثر نگاهداشتن خود از آن چیز به تو می رسد بزرگتر از چیزی است که تو از آن می ترسی. 📚 نهج البلاغه، حکمت 166 🏫مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @Masaf_school
📝 و اینگونه است گرفتاری انسان در چنگال بدعاقبتی.... باید پناه برد به خالق قادر متعال از شر نفس...از شر شیطان... از شر هر آنچه عاقبت را به لجنزار می برد آنگونه پناه می برم که رسول خدا (ص) پناه برد: ✍ اَسْألُ اللهَ الْاِیمَانَ وَ التَّقْوَی وَ اَعُوذُ بِاللهِ مِنْ شَرِّ عَاقِبَةِ الْاُمُورِ. 💠 از خداوند ایمان و تقوا طلب می‌کنم و از بدی پایان کارها به خدا پناه می‌برم. 📚 الامالی، ص 576 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @Masaf_school
📸 ▪️مراسم عزاداری دهه اول محرم ۱۴۰۲ ▪️سومین روز مراسم 🗓 ۲ مرداد ۱۴۰۲ 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @masaf_school
📖 ✅ شرکت در ختم قرآن برای تعجیل در فرج 🆔 @Masaf_school
📚 📖 📌 قهرمان|حسین الله کرم 🔸مسابقات قهرماني 74کيلو باشگاه ها بود. ابراهيم همه حريفان را يکي پس از ديگری شكست داد و به نيمه نهایی رسيد. آن سال ابراهيم خيلی خوب تمرين کرده بود. اکثر حريفها را با اقتدار شکست داد. 🔹اگر اين مســابقه را ميزد حتماً در فينال قهرمان می شــد. اما در نيمه نهایی خیلی بد کشتی گرفت. بالاخره با يک امتياز بازی را واگذار كرد! آن ســال ابراهيم مقام سوم را کســب کرد. 🔸اما سالها بعد، همان پسری که حريف نيمه نهایی ابراهيم بود را ديدم. آمده بود به ابراهيم سر بزند.آن آقــا از خاطرات خودش با ابراهيم تعريف می کــرد. همه ما هم گوش می کرديم. 🔹تا اينکه رســيد به ماجرای آشــنای خودش با ابراهيم و گفت: آشنایی ما برمی گردد به نيمه نهایی کشتي باشگاه ها در وزن 74کيلو، قرار بود من با ابراهيم کشتي بگيرم. 🔸اما هر چه خواست آن ماجرا را تعريف کند ابراهيم بحث را عوض ميکرد! آخر هم نگذاشــت كه ماجرا تعريف شود! روز بعد همان آقا را ديدم وگفتم: اگه ميشه قضيه کشتی خودتان را تعريف کنيد. او هم نگاهي به من کرد. نََفس عميقي کشــيد وگفت: آن سال من در نيمه نهایی حريف ابراهيم شدم. اما يکی از پاهايم شديداً آسيب ديد. به ابراهيم که تا آن موقع نميشــناختمش گفتم: رفيق، اين پای من آســيب ديده. هوای ما رو داشته باش. َ ابراهيم هم گفت: باشه داداش، چشم. 🔹بازيهای او را ديده بودم. توي كشــتی اســتاد بود. با اينکه شــگرد ابراهيم فن هایی بود که روي پا ميزد. اما اصلا به پای من نزديک نشد! ولی من، در کمال نامردی يه خاک ازش گرفتم و خوشحال از اين پيروزی به فينال رفتم. 🔸ابراهيم با اينکه راحت می تونســت من رو شکست بده و قهرمان بشه، ولی اين کار رو نکرد. بعد ادامه داد: البته فكر ميكنم او از قصد كاری كرد كه من برنده بشــم! از شکست خودش هم ناراحت نبود. چون قهرماني براي او تعريف ديگه ای داشت. 🔹ولی من خوشــحال بودم. خوشحالی من بيشتر از اين بود که حريف فينال،بچه محل خودمون بود. فکر ميکردم همه، مرام و معرفت داش ابرام رو دارن.اما توي فينال با اينکه قبل از مســابقه به دوســتم گفته بودم که پايم آسيب ديده، اما دقيقاً با اولين حرکت همان پای آســيب ديــده من را گرفت. آه از نهاد من بلند شد. بعد هم من را انداخت روي زمين و بالاخره من ضربه شدم. 🔸آن سال من دوم شدم و ابراهيم سوم. اما شک نداشتم حق ابراهيم قهرمانی بود. از آن روز تــا حالا با او رفيقم. چيزهاي عجيبی هم از او ديده ام. خدا را هم شکر ميکنم که چنين رفيقی نصيبم کرده. 🔹صحبتهايش که تمام شد خداحافظی کرد و رفت. من هم برگشتم. در راه فقط به صحبتهايش فکر ميکردم. 🔸يادم افتاد در مقر ســپاه گيان غرب روي يكي از ديوارها براي هر كدام از رزمنده ها جمله هایی نوشته شده بود. در مورد ابراهيم نوشته بودند: "ابراهيم هادی رزمنده ای با خصائص پوريای ولی" 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @Masaf_school
🔅امیرالمؤمنین علیه السلام: ✍️ العِلمُ أصلُ كُلِّ خَيرٍ 💠 علم، ريشه هر خوبى است. 📚شرح غررالحکم، ج ۱، ص ۲۰۵ 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @Masaf_school
📸 ▪️مراسم عزاداری دهه اول محرم ۱۴۰۲ ▪️چهارمین روز مراسم 🗓 ۳ مرداد ۱۴۰۲ 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @masaf_school
📖 ✅ شرکت در ختم قرآن برای تعجیل در فرج 🆔 @Masaf_school
📸 ▪️مراسم عزاداری دهه اول محرم ۱۴۰۲ ▪️پنجمین روز مراسم 🗓 ۴ مرداد ۱۴۰۲ 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @masaf_school
هدایت شده از اهل بیت مدیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"ای اهل حرم میر و علمدار نیامد..🖤🥀" ▪️با ما همراه باشید، با دودمه‌های زیبای شب‌های محرم... 📥 دانلود با کیفیت بالا ▪️ شب رسانه‌ اهل‌بیت‌مدیا @AhleBeytMedia Www.AhleBeytMedia.ir
🔅 عليه السلام: ✍️ لا اَفْلَحَ قَوْمِ اشْتَرَوْا مَرْضاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَـخَطِ الْخـالِقِ؛ 💠  ملّتى كه خشنودى مردم را با خشم خدا معامله كند هرگز رستگار نخواهد شد. 📚عوالم: ج ۱۷، ص ۲۳۴ 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @Masaf_school
🏴 شهادت سید و سالار شهیدان ، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایشان تسلیت باد . 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @Masaf_School
🏴 📌 برداشت تحقیقی از مقاتل ⏰ ساعت ۱۴ ⚫️ عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. ▪️ عباس(ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. ▫️ عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. ▪️اباعبدالله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست.» 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @Masaf_school
🏴 📌 برداشت تحقیقی از مقاتل ⏰ ساعت ۱۵ ⚫️ امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد. ▪️ امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. ▫️ در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمی‌کرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @Masaf_school
-1844175101_-639933248.mp3
1.51M
🏴 زینب زینب... 🎤 سلیم موذن زاده 🏫 مدرسه تمدنی مصاف ☑️ @Masaf_school