eitaa logo
مسجد شریف عاشورا _ فرهنگیان 3
287 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
989 ویدیو
14 فایل
💚صَلَی‌اللهُ‌عَلَیکَ‌یاصاحِبَ‌الزَّمان(عج)💚 🔹️اطلاع رسانی برنامه های فرهنگی و مذهبی مسجدشریف عاشورا 🔹️گزارش تصویری و ...برنامه های مسجدشریف عاشورا 🔹️مباحث مذهبی ، سیاسی روز ، و ..
مشاهده در ایتا
دانلود
نفس تا یار من باشد، نکوبم دربِ دیگر را چه غم دارد کسی چون من که دارد حُبّ حیدر را خدا را شاکرم هر دم، تَولّای علی دارم ندارم من نشان از شاهِ برحق غیر صفدر را نگردد هیچ کس را آتش دوزخ بر او کاری کَشند سُرمه به چشم خود چو خاک پای قنبر را به یک شب در چهل منزل، اگر مولا شود حاضر و یا با دست خود از جا کنَد دَربی زِ خیبر را چه شکّی شیعه اش دارد چو بشناسد ولیّ خود شفاعت آرزو دارد چو من، فردای محشر را نه توهینی به کس دارم، نه لعنت میفرستم من کلاه خویش قاضی کن، که دارد حقّ منبر را دو شاهد میشود برهان، برای ادّعاهایت هزاران شخص بیعت کردومنکر گشت محضر را یقینأ بی تَولّایش وضویت هم بُوَد باطل مگر خود بینی، بهشت و حوض کوثررا مرا همراه با شیرش، صفای مرتضی داده برای شکر این نعمت، ببوسم دست مادر را : خدا دمیده تو را جای روح در بدنم مگر بدون تو هم می شود نفس بزنم؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .https://eitaa.com/MasjedAshora
حاجات خویش را دل من از خدا گرفت تا اینکه برد نام حسن را، دعا گرفت بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟ با ذکر ، سفر کربلا گرفت با دیدن مزار غریبت دلـم شکست در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم این هدیه را ز دست کریم شما گرفت روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم باید تمام صحن حسن را طلا گرفت : 💔 قبل هرجمله وحرف وسخن ونقل وکلام اول صبح دوشنبه به شما عرض سلام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .https://eitaa.com/MasjedAshora
شکوه دارم از خودم بربخت خود پا میزنم سالها روضه میایم باز درجا میزنم گریه ات را با گناهانم دراوردم ولی مینشینم ناله ی آقا میزنم گرچه میگویم که دنیای منی در عوض قید شمارا پای دنیا میزنم از دورویی خسته ام از دست دارم میروم با همین اعمال زشتم حرف زیبا میزنم من بدم اما دعایم کن تو بابای منی طفل بازیگوش هستم رو به بابا میزنم خیمه ات خلوت که باشددرددل راحتتر است پس میایم حرفهایم را سحرها میزنم طاقت من طاق شد پس کی براتم میرسد یا ببر تا یا که خودم را میزنم : تا کی به پس پرده نهان چهره ی ماهت عمریست که من منتظرم بر سر راهت سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
يک عمر مي شود كه گرفتار اين درم گر جاى ديگرى بروم خاک بر سرم دارم هميشه منّت خدمت در اين حريم اين افتخار بس كه در اين باب، نوكـرم تا وقت مرگ دم ز ولاى تو ميزنم ذكر نفسهاى آخرم تنها تويى طبيب، در آنجا كه درد هست تنها تويى حبيب، زمانى كه مُضطرم حال و هواى هيچ كسي در سرم مباد كنج ضريح هست زمانى كه در برم اسم شما چكيده ى ايمان و آبروست بر هرچه غير حُبّ شما هست كافرم با جان من عجين شده مِهر شما و اين باشد ز پاكى و اثر شير مادرم از كودكى كبوتر اين بام بوده ام آقا نده حواله به يک بام ديگرم با گوشه ى نگاه شما ميرسم به عرش هستم كبوترى كه چو سيمرغ میپرم پرواز در هواى شما اوج عزت است مرغ بهشت هستم و اين است باورم هر روز بى گمان دل من زائر شماست فارغ ز بهمن و دى و مرداد و آذرم : دوری‌ات قلب مرا سخت بدرد آورده‌ست التیام دل بیچاره فقط پابوس است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .https://t.me/MasjedAshuora
بدان که جای خدا را گرفته دکانها و پر شده است زمین از فریب شیطانها چه ناله ها که علی از نفاق یاران زد سوار کشتیِ دین اند نامسلمانها ادای امر به معروف، منکر است دگر هم بیا که خاک گرفته است جمله قرآنها طواف روی شما آروزی مردم نیست مزین است به نامت اگر چه میدانها سلاحمان به زمین است، خشکمان زده است چقدر دور شدیم از دعایِ بارانها خوشا به آنکه تو را دید و آسمانی شد دریغ، ساخته بر ما گناه، زندانها به خشکسالیِ این سفره ها نگاهی کن بریز برکت خود را بر این نمکدانها بیا به عشق، قداست ببخش ای یوسف قلم به دست نشستند جمله رمانها اگر چه بهر غمِ انتظار، مردودیم ببخش غیبت خود را به ما پشیمانها : 💔 نشسته بر سر راهت، اگرچه دیر آیی نهاده دیده به هرجا، که زان مسیر آیی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بگذار کمی عرض ارادت بنویسم دور از تو و با نیت غربت بنویسم سجاده ی شب پهن شده، حیّ علی شعر بگذار برایت دو سه رکعت بنویسم بگذار که ده مرتبه در ظلمت این شهر یا هادی، یا هادیِ امت بنویسم شاید که چنان رود سر راه بیایم بر صفحه ی صحرای جنون خط بنویسم مقصود من از "یا من ارجوه رجب ها" غیر از تو، که را وقت عبادت بنویسم؟ با ذره ای از مهر تو، ای چشمه ی خورشید از نور تو، تا روز قیامت بنویسم با این همه آلودگی، ای آیه ی تطهیر از سوره ی انفاق و کرامت بنویسم برداشته باد از رخ تو پرده و من نیز بی پرده برای تو روایت بنویسم شیر آمده از پرده برون با نفس تو تا من هم از این رتبه ی خلقت بنویسم تو ضامن شیر و پدرت ضامن آهوست حق دل من نیست که حسرت بنویسم من آمده ام نقطه سر خط بنویسم از جامعه، از شرح زیارت بنویسم : 🏴 آه شش گوشه نشین، مثل حسینی چقدر بی جهت نیست که احساس محرم داریم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، پیشوای دهم شیعیان علیه‌السلام،
به بندگی نرسد بنده ای به پای علی قلم چه عاجز ولال است در ثنای علی محب آل علیم خوشم که اثباتِ حلال زادگی من بود به پای علی علی امام من است و تمام عمرم را شوم غلام کسی که بود گدای علی لبم که خورد به انگور زرد کنج ضریح شدم ز باده پرستان مبتلای علی قسم به شأن یدالله فوق ایدیهم قبول حق نشود سجده بی ولای علی پیمبران که نه از جبرئیل خواهش کن بپرسد از خود ایزد از ابتدای علی نبی پس از شب معراج با تبسم گفت: نشسته بین هجاهای رب صدای علی نشانه ایست فقط سنگ کعبه فکر کنم بهانه بوده بنایش فقط برای علی از اینکه قبله شده زادگاه شاه نجف زمان سجده بود در سرم هوای علی زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست گرفته فاطمه در دست خود لوای علی علی و فاطمه یک روح در دوتا بدن اند نوشته ام صد و ده فاطمه به جای علی قسم به ضامن آهی که سر زد از آهو فقط رضای خدا هست در رضای علی : تا روز حشر هم که بگویم علی کم است قرآن بدون او ثمرش ابن ملجم است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بزم حسن حال و هوایش فرق دارد از ابتدا تا انتهایش فرق دارد اینجا همه کاره کریم اهل بیت است آقا نگاهش بر گدایش فرق دارد با دست خالی برنمیگردی از این در بیت الکرم جود و سخایش فرق دارد چشمی که گریان عزای مجتبی شد بر او خدا لطف و عطایش فرق دارد گریه نکرده مزد کارت را گرفتی گریه کنی که ماجرایش فرق دارد آقا خودش فرموده از کوچه بخوانید اصلاً گریز روضه هایش فرق دارد دارد صدای سیلی از کوچه می آید این مجلس روضه عزایش فرق دارد : بنویسید به روی کفنم سینه زن است سینه‌اش وقف‌حسین است و گدای‌حسن است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
برای دیدن روی تو نـاله ها دارم خوشم اگرچه غریبم ولی تورا دارم تمام سوزدل من ز ناله های شماست زدردهجرتو سوز ی در این صدا دارم گدائی در این خانه آبروی من است به نام توست اگر ذره ای بها دارم به نامه ی عملم نیست جز گناه گناه ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم الا امــیر سحـر ای مسافر صحرا امیـد وصل تو را بین هر دعا دارم بکام خویش چشیدم غم جدایی را نشان رحمتی از یـــار آشنا دارم مرا میـان قنوت سحر مَبر از یاد که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم به آه نیمه شب توقسم،عنایت توست اگر زبان منــــاجات با خدا دارم بیا و نـامه ی اعمالِ من مرور نکن که بر جبین عرق شـرم از شما دارم بدست خـود بده خرج زیارت ما را هوای بوسه ای از خاک کـربلا دارم : بلای‌هجر‌بسیار‌است‌و‌ما‌بسیارکم‌طاقت نمی‌دانیم‌حال‌ما‌چه‌خواهد‌بود‌،دور‌از‌تو سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
ساحلِ امنم تو باشی، فکر طوفان نیستم تا در آغوش توأم در بندِ هجران نیستم هر چه پیش آید، خوش‌آید در مسیر مشهدت درد اگر از یار باشد، فکر درمان نیستم بس که لطفت شامل هر روسیاهی بوده است وقتِ حاجت خواستن، سر در گریبان نیستم اینکه جَلد گنبدت ماندم، خدا را شاکرم اینکه عُمرَم در حرم سر شد پشیمان نیستم قول دادم زیر پای زائرانت جان دهم من خودم را می‌شناسم، سست پیمان نیستم کاش آغازِ تمامِ صبح‌هایم با تو بود... حسرتش را می‌خورم اهل خراسان نیستم : چقدر شان تو بالاست هرکسی از دور سلام هم بدهد زائر تو محسوب است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
عشق تو خورده گره با جگر خیلیها این بلایی ست که آمد به سر خیلیها حضرت شاه خراسان بخودش میبالد فرق دارد پسرش با پسر خیلیها گره کار همه باز شده با دستت به تو افتاده مدینه گذر خیلیها تو جوادی و همه گرد شما میگردند با تو خالی شده است دوروبر خیلیها مدعیهای فقاهت به حسد افتادند آمدی ریخته شد بال و پر خیلیها کاظمین تو به این گردن ما حق دارد جور شد در حرم تو سفر خیلیها از درت عشق جدا شور جدا میگیرم جیره ی سال خودم را ز شما میگیرم : عید است و ما هم نوکر آل عبا هستیم کرامت کن که ما چشم انتظار کربلا هستیم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد (علیه السلام) و (علیه السلام) مبارک باد
یکه بود و بی حریف، این شد که لشگر باب شد لشگری را کشت، جنگ نابرابر باب شد تیغ بر کف با نقابی از دل لشگر گذشت در عرب، تشبیه ابروها به خنجر باب شد هیبتش را چون موذن داخل محراب دید ابتدای هر اذان الله اکبر باب شد شیعیان توحیدشان را در ولایت یافتند در نماز این شد که بعد از حمد، کوثر باب شد اصلا از وقتی که فهمیدیم کوثر با علیست ختم قرآن بین ما از جزء آخر باب شد گفت پیغمبر انا علمٌ علیٌ بابها در مدینه ناگهان سوزاندن در باب شد هرچه را شد باب کردند، آخرش اما چه شد؟ آخرش حیدر امیرالمومنین ارباب شد : بده برگ امانت را، بزن امضا زیارت را نجف ایوان طلایت را، امیرالمومنین حیدر سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهمhttps://eitaa.com/MasjedAshora