eitaa logo
مسجد شریف عاشورا _ فرهنگیان 3
375 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
18 فایل
💚صَلَی‌اللهُ‌عَلَیکَ‌یاصاحِبَ‌الزَّمان(عج)💚 🔹️اطلاع رسانی برنامه های فرهنگی و مذهبی مسجدشریف عاشورا 🔹️گزارش تصویری و ...برنامه های مسجدشریف عاشورا 🔹️مباحث مذهبی ، سیاسی روز ، و ..
مشاهده در ایتا
دانلود
دست خالی هرکسی آمد زیانش کمتر است معتصم وقتی شدی حال و هوایت بهتر است کیسه ی زر را نمیخواهم فقط ردّم نکن باز کن در را رضاجان، سائلت پشت در است از میان این همه کفتر که دورت میپرند میخری تو آن کبوتر را که بی بال و پر است یک سفر رفتم قم و دور حرم گفتم رضا مشهدی که آمدم سوغات صحن خواهر است آنقدر که بامرامی مثل بابایت علی می نشینی در کنار آنکه آلوده تر است بارها بین حرم برگشته ام باب الجواد دیدن گنبد از این زاویه لطفی دیگر است زودتر از عرض حاجت، حاجتم را می دهند چون گرفتارم، قسم هایم به جان مادر است خواهشاً خرج نجف تا کربلایم را بده خرج آن حتی اگر جان دادن این نوکر است : در بین سینه شوق حریم تو بی‌ حد است اصلاً تمام دلخوشی‌ام شهر مشهد است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
از جهانی که پر از تیرگی ما و من است می‌گریزم به هوایی که پر از زیستن است می‌گریزم به جهانی که پر از یکرنگیست به جهانی که پر از گریه‌کن و سینه‌زن است به همانجا که نفس قیمت دیگر دارد اشکها دُرّ نجف، سینه عقیق یمن است به همانجا که در آن باد صبا بسته دخیل به عبایی که پر از رایحه ی پنج تن است چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق هر کجا پرچم روضه‌ست همانجا وطن است دم مـن زندگـی و بازدمـم زندگی است تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است قلب آن است که لبریز محبت باشد تا ابد خانه ی اولاد علی قلب من است : دوشنبه ها به لُطف حضرت عِشق خـواست کـه دوروبَرِ باشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، دوشنبتون امام حسنی .
نگاهم کن، دلم یک خلوتِ جانانه می خواهد کبوتروار آمد روی گنبد، دانه می خواهد عطش دارم، تو در جریانی و دیریست میدانی دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می خواهد ضمانت کردی و از دستهای مهربان تو برای بستنِ پیمان، دلم پیمانه می خواهد فدای آن گلایلـهایِ بالایِ ضریحت که ملائک پرور است و دورِ خود پروانه می خواهد گدا آدابِ درباری نمیداند فقط از تو سلامی مهربان و کاملا شاهانه می خواهد سر از دیوارِ گوهرشاد عمری برنمی دارم که غمهایِ وسیع و بیشمارم شانه می خواهد به گنبد عادتم دادی کنار صحنِ آزادی کبوتر بچه ات را رد نکن که لانه می خواهد به دعوتنامه محتاجم نگاهم خیره مانده ست و براتِ کربلا از دستِ صاحبخانه می خواهد : عشق یعنی که دمی بشنوی از نام رضا و دلت گریه کنان راهی مشهد بشود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
شب یلدایم اگر باتو سپر شد یلداست یا اگر این شب من باتو سحر شد یلداست ما که عمری زده ایم دم زِ فراق تو اگر بعد از این شامِ سیَه خَتمِ سفر شد یلداست ما که خود چلّه نشین تو شدیم آقاجان این شب چلّه اگر از تو خبر شد یلداست شب نشینی و کنار دِگران خوب اما با تو و عشقِ تو گر جمله به سر شد یلداست ای خدایِ کرم و جود و مُحبت از کرم، بر من اگر از تو نظر شد یلداست همچنان در خطر تهدیدند آن دَمی که زِ شما دفع خطر شد یلداست ⁹چون شهیدان تو ای شَهدِ شهادت نوشان سینه ام گر به دفاع از تو سپر شد یلداست حرف آخر اگر این چشم من ای صاحبِ اشک امشبی بَهرِ غَمِ جَدّ تو تَر شد یلداست : 💔 کتاب حافظم را باز، واکردم چه فالی شد الا یاایهاالساقی ادرڪاساً  تمام آرزوهایم گره خورده به شب یلدا حرم بودن، حرم بودن شب یلدا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام شهیدجمهور .
یک شب دلم بهانه ی کرب و بلا گرفت  قلبم شکست و دوروبرش را خدا گرفت پس پاشدم به نیت روضه که ناگهان دیدم بهشت آمد و دست مرا گرفت ای زائری که میروی آهسته تر برو شوق غم حسین مرا هم فرا گرفت اذن دخول خواندم و وارد شدم ولی  دیدم بهشت گوشه ای از عرش جا گرفت در مجلسی که جای رسولان وحی بود هرکس نشست خلوت غار حرا گرفت روضه شروع شد همه ی عرش گریه کرد حتی خدا عـزا ز غـم کـربلا گرفت بالای عرش منبری از نور چیده شد با گریه هرکه خواند دلش ارتقا گرفت از بین شاعران درش محتشم که خواند از دستهای سبز پَیَـمـبَـر عبا گرفت شاعرنوشت بیتی و از دست مادری یک شب برای هیئت خود کربلا گرفت آن سر که روی دامن معراج جای داشت آخرچه شد که جا به سر نیزه ها گرفت : 💔 به گدایت نظری کن که به امّید عطا شب جمعه شده و آمده مسکین به حرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .https://t.me/MasjedAshuora
نفس تا یار من باشد، نکوبم دربِ دیگر را چه غم دارد کسی چون من که دارد حُبّ حیدر را خدا را شاکرم هر دم، تَولّای علی دارم ندارم من نشان از شاهِ برحق غیر صفدر را نگردد هیچ کس را آتش دوزخ بر او کاری کَشند سُرمه به چشم خود چو خاک پای قنبر را به یک شب در چهل منزل، اگر مولا شود حاضر و یا با دست خود از جا کنَد دَربی زِ خیبر را چه شکّی شیعه اش دارد چو بشناسد ولیّ خود شفاعت آرزو دارد چو من، فردای محشر را نه توهینی به کس دارم، نه لعنت میفرستم من کلاه خویش قاضی کن، که دارد حقّ منبر را دو شاهد میشود برهان، برای ادّعاهایت هزاران شخص بیعت کردومنکر گشت محضر را یقینأ بی تَولّایش وضویت هم بُوَد باطل مگر خود بینی، بهشت و حوض کوثررا مرا همراه با شیرش، صفای مرتضی داده برای شکر این نعمت، ببوسم دست مادر را : خدا دمیده تو را جای روح در بدنم مگر بدون تو هم می شود نفس بزنم؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .https://eitaa.com/MasjedAshora
حاجات خویش را دل من از خدا گرفت تا اینکه برد نام حسن را، دعا گرفت بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟ با ذکر ، سفر کربلا گرفت با دیدن مزار غریبت دلـم شکست در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم این هدیه را ز دست کریم شما گرفت روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم باید تمام صحن حسن را طلا گرفت : 💔 قبل هرجمله وحرف وسخن ونقل وکلام اول صبح دوشنبه به شما عرض سلام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .https://eitaa.com/MasjedAshora
شکوه دارم از خودم بربخت خود پا میزنم سالها روضه میایم باز درجا میزنم گریه ات را با گناهانم دراوردم ولی مینشینم ناله ی آقا میزنم گرچه میگویم که دنیای منی در عوض قید شمارا پای دنیا میزنم از دورویی خسته ام از دست دارم میروم با همین اعمال زشتم حرف زیبا میزنم من بدم اما دعایم کن تو بابای منی طفل بازیگوش هستم رو به بابا میزنم خیمه ات خلوت که باشددرددل راحتتر است پس میایم حرفهایم را سحرها میزنم طاقت من طاق شد پس کی براتم میرسد یا ببر تا یا که خودم را میزنم : تا کی به پس پرده نهان چهره ی ماهت عمریست که من منتظرم بر سر راهت سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
يک عمر مي شود كه گرفتار اين درم گر جاى ديگرى بروم خاک بر سرم دارم هميشه منّت خدمت در اين حريم اين افتخار بس كه در اين باب، نوكـرم تا وقت مرگ دم ز ولاى تو ميزنم ذكر نفسهاى آخرم تنها تويى طبيب، در آنجا كه درد هست تنها تويى حبيب، زمانى كه مُضطرم حال و هواى هيچ كسي در سرم مباد كنج ضريح هست زمانى كه در برم اسم شما چكيده ى ايمان و آبروست بر هرچه غير حُبّ شما هست كافرم با جان من عجين شده مِهر شما و اين باشد ز پاكى و اثر شير مادرم از كودكى كبوتر اين بام بوده ام آقا نده حواله به يک بام ديگرم با گوشه ى نگاه شما ميرسم به عرش هستم كبوترى كه چو سيمرغ میپرم پرواز در هواى شما اوج عزت است مرغ بهشت هستم و اين است باورم هر روز بى گمان دل من زائر شماست فارغ ز بهمن و دى و مرداد و آذرم : دوری‌ات قلب مرا سخت بدرد آورده‌ست التیام دل بیچاره فقط پابوس است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .https://t.me/MasjedAshuora
بدان که جای خدا را گرفته دکانها و پر شده است زمین از فریب شیطانها چه ناله ها که علی از نفاق یاران زد سوار کشتیِ دین اند نامسلمانها ادای امر به معروف، منکر است دگر هم بیا که خاک گرفته است جمله قرآنها طواف روی شما آروزی مردم نیست مزین است به نامت اگر چه میدانها سلاحمان به زمین است، خشکمان زده است چقدر دور شدیم از دعایِ بارانها خوشا به آنکه تو را دید و آسمانی شد دریغ، ساخته بر ما گناه، زندانها به خشکسالیِ این سفره ها نگاهی کن بریز برکت خود را بر این نمکدانها بیا به عشق، قداست ببخش ای یوسف قلم به دست نشستند جمله رمانها اگر چه بهر غمِ انتظار، مردودیم ببخش غیبت خود را به ما پشیمانها : 💔 نشسته بر سر راهت، اگرچه دیر آیی نهاده دیده به هرجا، که زان مسیر آیی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بگذار کمی عرض ارادت بنویسم دور از تو و با نیت غربت بنویسم سجاده ی شب پهن شده، حیّ علی شعر بگذار برایت دو سه رکعت بنویسم بگذار که ده مرتبه در ظلمت این شهر یا هادی، یا هادیِ امت بنویسم شاید که چنان رود سر راه بیایم بر صفحه ی صحرای جنون خط بنویسم مقصود من از "یا من ارجوه رجب ها" غیر از تو، که را وقت عبادت بنویسم؟ با ذره ای از مهر تو، ای چشمه ی خورشید از نور تو، تا روز قیامت بنویسم با این همه آلودگی، ای آیه ی تطهیر از سوره ی انفاق و کرامت بنویسم برداشته باد از رخ تو پرده و من نیز بی پرده برای تو روایت بنویسم شیر آمده از پرده برون با نفس تو تا من هم از این رتبه ی خلقت بنویسم تو ضامن شیر و پدرت ضامن آهوست حق دل من نیست که حسرت بنویسم من آمده ام نقطه سر خط بنویسم از جامعه، از شرح زیارت بنویسم : 🏴 آه شش گوشه نشین، مثل حسینی چقدر بی جهت نیست که احساس محرم داریم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، پیشوای دهم شیعیان علیه‌السلام،
به بندگی نرسد بنده ای به پای علی قلم چه عاجز ولال است در ثنای علی محب آل علیم خوشم که اثباتِ حلال زادگی من بود به پای علی علی امام من است و تمام عمرم را شوم غلام کسی که بود گدای علی لبم که خورد به انگور زرد کنج ضریح شدم ز باده پرستان مبتلای علی قسم به شأن یدالله فوق ایدیهم قبول حق نشود سجده بی ولای علی پیمبران که نه از جبرئیل خواهش کن بپرسد از خود ایزد از ابتدای علی نبی پس از شب معراج با تبسم گفت: نشسته بین هجاهای رب صدای علی نشانه ایست فقط سنگ کعبه فکر کنم بهانه بوده بنایش فقط برای علی از اینکه قبله شده زادگاه شاه نجف زمان سجده بود در سرم هوای علی زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست گرفته فاطمه در دست خود لوای علی علی و فاطمه یک روح در دوتا بدن اند نوشته ام صد و ده فاطمه به جای علی قسم به ضامن آهی که سر زد از آهو فقط رضای خدا هست در رضای علی : تا روز حشر هم که بگویم علی کم است قرآن بدون او ثمرش ابن ملجم است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام