eitaa logo
مسجد حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ قرچک
1.7هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
472 ویدیو
50 فایل
❁﷽❁ صفحه اطلاع‌رسانی فعالیت‌ های 👇 🚩 هیـئت حضرت علےاکبر ﴿ع﴾ 📡 پایگاه بسیج حضرت علےاکبر و کوثر 🌐 مـوکب شهیدان ایرلو ⁦❤️⁩ مرکز نیکوکاری مهر ماندگار 🎭 کانون فرهنگے هنرے نیکان 📜موسسه دارالتحفیظ مهدویت zil.ink/masjedaliakbarqarchak 🗣️ @A_Masjed_A_Q
مشاهده در ایتا
دانلود
💪🏽 وصل کردن دست قصاب! ⚖ اهمیت تخفیف و مراعات افراد کم درآمد در سیره اميرمؤمنان علی (علیه السلام) ⚜️ می گوید: 🧕🏻 یک روز زن فقیری به یک قصابی رفت و می خواست گوشت بخرد؛ ولی آن قصاب گوشت را گران می فروخت در حالی که آن زن فقیر بود، پس با چشمهای گریان از مغازه قصاب بیرون رفت، در راه (علیه السلام) را دید، پس نزد ایشان از قصاب و گران فروشی آن شکایت کردند. 🌷 آن گاه امام علی (علیه السلام) با آن زن به طرف آن قصابی رفتند و به آن قصاب گفتند: 🔅مثل اینکه ضعیف و کم درآمد و قوی و ثروتمند در نزد تو یکسان است، پس به این زن ظلم نکن. 👳🏽‍♂️ آن قصاب امام علی (علیه السلام) را نمی‌شناخت، پس دست خود را بلند کرد و گفت: 👈🏽 از مغازه ام برو بیرون و لازم نیست از این زن دفاع کنی. 🌷 امام علی (علیه السلام) بدون این که حرفی بزنند از مغازه بیرون رفتند. 🧕🏻آن زن فقیر به قصاب گفت: آیا این شخص را می شناسی؟ 👳🏽‍♂️ گفت: نه! 🌷 به او گفت: این مرد، علی بن ابیطالب (علیهما السلام) است!! 🗡️💪🏽 پس آن مرد ناراحت شد و دست خود را قطع کرد و دستش را با دست دیگر خود گرفت و دنبال امام (علیه‌ السلام) رفت و به ایشان رسید و معذرت خواهی کرد!! 🤲🏻 امام نیز برای آن قصاب دعا کردند و به اذن خدای تبارک و تعالی دستش را جای خودش قرار دادند و به حالت قبلی اش برگشت. 📚 بحارالأنوار، ج ۴۱، ص ۲۰۳. 📚 مدینة المعاجز، ج ٣، ص ١٥٤. 📚 اثبات الهداة، ج ٣، ص ٤٩٣. 💻 @Heyat_aliakbar_gharchak
مسجد حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ قرچک
🌴 علی (ع) به دنبال کارگری ☀️ روزی شرائط زندگی بر علی (ع) به قدری تنگ شد که گرسنگی شدیدی (ع) را فرا گرفت. 🌾 امام علی (ع) از خانه بیرون آمد و در جستجوی آن بود تا کاری پیدا شود، و کارگری کند و با مزد آن گرسنگی خود را رفع نماید، در کار پیدا نکرد و تصمیم گرفت به حوالی مدینه (مزرعه ای به فاصله یک فرسخ و نیم مدینه) برود بلکه آنجا کار پیدا شود. 🧕🏽به آنجا رفت، ناگاه دید زنی خاک علک کرده و جمع نموده است، با خود گفت: 👌🏻لابد این زن منتظر کارگری است تا آب بیاورد و آن خاک را برای ساختن ساختمان گل نمایدن نزد آن زن رفت و معلوم شد که او منتظر کارگر است. 🕳️ پس از صحبت با او، قرار بر این شد که علی (ع) آب از درون چاه بیرون بکشد، و برای هر دلوی، یک اجرت بگیرد، شانزده دلو از چاه (عمیق آنجا) آب بیرون کشید بطوری که دستش تاول زد، آن آبها را طبق قرار داد بر سر آن خاک ریخت. 🌴 زن شانزده خرما به امام علی (ع) داد، و آن حضرت به مدینه بازگشت و جریان با به (ص) گفت، و باهم نشستند و آن خرماها را خوردند و گرسنگی آن روزشان برطرف گردید. 📘 داستان دوستان ، جلد ۵ ، محمد محمدی اشتهاردی‏ . 💻 @Heyat_aliakbar_gharchak
🖤 (ع)فرمودند: 🌴 غالِبِ الشَّهْوَةَ قَبْلَ قُوَّةِ ضَراوَتِها فَإنَّها إنْ قَوِيَتْ مَلَّكَتْكَ وَ اسْتَقادَتْكَ وَ لَمْ تَقْدِرْ عَلى مُقاوَمَتِها؛ 🍃 پيش از نيرومند شدن شـهوت، بر آن چيــره و مســلّط شو؛ كه اگر نیرومند شود، مــالک تو مى‌گردد. 📖 غرر الحكم ، ج ۷ ، ص ۳۹۲ 💻 @Heyat_aliakbar_gharchak
مسجد حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ قرچک
🦋 عروج ملکوتی یا پرواز نجات بخش 🕯️ روایت معصومین از لحظات شهادت صدیقه طاهره ⚜️ &صادق (علیه السلام) حکایت فرماید: 🏴 هنگامی که رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) رحلت نمود، دو چیز گرانبها را در بین امّت خود به عنوان امانت قرار داد، که یکی قرآن و دیگری عترت و اهل بیتش (علیهم السلام) بود. 🌷 پس از آن به نقل از علیها السلام حکایت فرماید: 🌌 چند روزی پس از رحلت پدرم رسول خدا (صلوات اللّه علیه)، ایشان را در خواب دیدم و اظهار داشتم: ▪️ای پدرجان! تو رفتی و با رفتن تو ارتباط ما با عالم وحی قطع گردید؛ و هنوز سخنم پایان نیافته بود که در همین لحظات متوجّه شدم، چندین نفر از فرشته های الهی نزد من آمدند و مرا به همراه خود بالا بردند. 🌳 وقتی وارد آسمان ها شدم، ساختمان های با شکوه و باغات بسیار سبز و خرّم را دیدم و چون به یکی از آن قصرهای بهشتی نزدیک شدم، مشاهده کردم که چندین حوریه از آن بیرون آمدند و می خندیدند و به یکدیگر بشارت می دادند. 🌹 و من با دیدن چنان صحنه های سعادت بخش و دلنشین، بسیار علاقه مند شدم که نزد آن ها بمانم و برنگردم؛ لیکن در همین حالت از خواب بیدار شدم. ⚜️ سپس حضرت صادق (علیه السلام) به نقل از امیرالمؤمنین، (علیه السلام) چنین فرمود: 🌌 ناگهان دیدم که فاطمه زهراء (علیها السلام) حیرت زده و پریشان از خواب بیدار شد و مرا صدا زد، جلو رفتم و جریان را جویا شدم؟ 🌷 و چون آن مخدّره مظلومه، خواب خود را برایم بیان نمود، از من عهد و پیمان گرفت که چون رحلت نماید کسی در مراسم تشییع و تدفین وی شرکت نکند، مگر سه نفر از زنان به نامهای: ▪️امّ سلمه، امّ أیمن و فضّه. 👥👤و هشت نفر از مردان که به نامهای: ▪️دو فرزندش، حسن و حسین، عبداللّه بن عبّاس، سلمان فارسی، عمّار یاسر، مقداد و ابوذر غفاری بودند. ⚜️ حضرت امام علی (علیه السلام) در ادامه فرمود: 🌌 و در آن شبی که وعده الهی فرا رسید و فاطمه زهراء (علیها السلام) در آن شب قبض روح گردید، متوجّه شدم که آن مظلومه، بر عدّه ای تازه وارد سلام می دهد و می گوید: ▪️«وعلیکم السّلام». 🌷 بعد از آن، همسر مظلومه ام به من خطاب کرد و اظهار داشت: ▪️«یا علیّ! این جبرئیل امین است که بر من وارد شده و مرا بر نعمت های بهشتی بشارت می دهد». ⏳ پس از گذشت لحظه ای دیگر، باز اظهار نمود: ▪️«و علیکم السّلام»، و سپس به من خطاب نمود: ای پسر عمو! این میکائیل است که بعد از جبرئیل بر من وارد شد». ⏳ در مرتبه سوّم دختر رسول خدا چشم های خود را گشود و اظهار داشت: ▪️«و این عزرائیل است که اکنون وارد شد؛ و پدرم اوصاف و حالاتش را برایم گفته بود». 🌷 و بعد از آن عزرائیل را مورد خطاب قرار داد و گفت: ▪️«سلام بر تو، ای گیرنده ارواح! تعجیل نما و جانم را برگیر، ولیکن سعی کن مرا عذاب ندهی و جانم را به سختی نگیری». 🌷 و سپس به درگاه پروردگار متعال چنین اظهار نمود: 🤲🏻 «بار خداوندا! من به سوی رحمت و برکات تو می آیم، نه به سمت آتش و عذابِ دردناکی که به معصیت کاران وعده داده ای». و آن گاه، آن بانوی ستمدیده در 🦋 حالی که رو به قبله دراز کشیده بود چشم های خویش را بر هم نهاد و به عالم بقاء رحلت نمود. 📘 دلائل الامامة، ص ۱۳۱، ح ۴۲ 📚 بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۲۰۹. 📙 چهل داستان و چهل حدیث از (علیها السلام)، عبداللّه صالحی 🚩"هیأت‌ حضرت علی اکبر علیه السلام"🚩 🆔 @Heyat_aliakbar_gharchak
⚖️ ﴿ع﴾ و نظارت بر بازار 🌴 امام در بازارهاى می‌گشتند مى‌ايستادند و می فرمودند : ☝🏻اى تاجران! 🔅پيش از داد و ستد ، از خداوند طلب نيكى کنید ، 🔅و با آسان‌گيرى در معامله، از خداوند بركت جوئيد ، 🔅و به خريداران نزديك شويد . 🔅خود را به زيور حلم و بردبارى زینت دهيد ، 🔅و از سوگند خوردن خوددارى كنيد ، 🔅و از دروغ بپرهيزيد ، 🔅و از ستم كناره گيريد ، 🔅و با مظلومان به انصاف رفتار نمائيد ، 🔅و به رباخوارى نزديك مشويد . 🔅كم فروشى نكنيد ، 🔅و چيزى از حقّ مردم كم نگذاريد ، 🔅و در منجلاب فساد فرو نرويد . 👥👥 سپس بازمى گشتند و در محلّى براى رسيدگى به كارهاى مردم مى‌ نشستند . 📚 أمالی مجلس ۲۳، شماره ۳۱. 🕌 "مسجد حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ قرچک" { @Masjed_aliakbar_gharchak }
مسجد حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ قرچک
💞 گزارشی از ساده و آسمانی (ع) و (س) 📚 در احادیث متعدّدی وارد شده و نیز مورّخین ثبت کرده اند : 🎊 چون جشن عروسی حضرت فاطمه زهراء (سلام اللّه علیها) برگزار شد و خواستند که آن عروس بی همتا را به خانه سعادت و بخت ببرند ، جبرئیل ، میکائیل و اسرافیل (علیهم السلام) به همراه هفتاد هزار فرشته در مشایعت آن عروس شرکت کردند . 💫 پس مرکب حضرت رسول (صلّی اللّه علیه و آله) را که به نام «دُلدُل» معروف بود آوردند و عروس را بر آن سوار نمودند . ⚜️ و لِجام آن را جبرئیل (علیه السلام) در دست گرفت و اسرافیل کنار مرکب مواظب عروس بود و میکائیل نیز مِشگ و عنبر دود می کرد. 👥👥 هنگام حرکت عروس از منزل پدر به سوی منزل سعادت یعنی خانه مولا علی (ع)، جبرئیل تکبیر می گفت و دیگر همراهان و مشایعت کنندگان نیز می گفتند: «اللّه اکبر». ✊🏻 و از همان زمان بود که شعار تکبیر و صلوات در مجالس عروسی و جشن های مذهبی مرسوم گردید. 🍵 در برخی از روایات گفته شده که در شب عروسی، یک ظرف شیر توسّط حضرت رسول (صلّی اللّه علیه و آله) برای عروس و داماد فرستاده شد و فرمود که آن را بیاشامند. 🌄 و در بعضی دیگر از روایات چنین آمده است که صبح عروسی، خود حضرت رسول برای عروس و داماد شیر آورد و فرمود: بیاشامید. 🌴 صبح عروسی، پدر عروس جهت دیدار داماد و عروس به منزل ایشان تشریف آورد و ضمن تبریک و تهنیت و بیان تذکّراتی به هر دو نفر، فرمود: 🔅«فاطمه جان! تو را به شخصی شوهر دادم، که سرور تمام صالحان و نیکان دنیا و آخرت می باشد». 🌹 و سپس خطاب به داماد کرد و فرمود: 🔅«این دخترم بسیار عزیز است، پس هر که او را گرامی دارد، مرا گرامی داشته و هر که به او توهین نماید، مرا توهین کرده است». 🌍 و نیز فرمود: «خداوند، زمین را مهریّه و صداق دخترم فاطمه قرار داد؛ پس هر که روی زمین راه رود و مخالف وی باشد، همانا غاصب خواهد بود». 📚 بحارالأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۱۳۳ ، ۱۴۵ به نقل از کافید، کشف الغمّة ، مصباح الأنوار و احقاق الحقّ ، ج ۱۹، ص ۱۳۴ ، ۱۳۶ با تفاوت . 🕌 "مسجد حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ قرچک" 🆔 @Masjed_aliakbar_gharchak