eitaa logo
عکسوخاطره💎
133 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
817 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 و به چه معناست؟ ‌ بیشتر ما فکر می‌کنیم معنی لغوی تاسوعا و عاشورا یعنی روز نهم و دهم ماه محرم در حالی که این تصور اشتباهه و این دو واژه معنایی فراتر داره که برای این دو روز خاص توسط امام سجاد علیه‌السلام نامگذاری شده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فواید سینه زنی در پزشکی ♻️ تحقیقات انجام شده بر اثراث گریه و سینه زنی بر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که تا کنون نمی دانستیم. 🔸 فیلم بالا را با آرامش و دقت گوش دهید و برای دیگران هم ارسال کنید. 👈با تمام سلول‌های وجودمان خدا رو شکر که شیعه هستیم و اجازه تنفس در روضه های علیه السلام را داریم.
در راستای موضوع ممنوعیت عزاداری در زمان رضاخان، خوب است این خاطره بازخوانی شود: « یک روز صبح زود از کوچه ی پشت مدرسه‌ی سپه سالار( شهید مطهری فعلی ) می‌گذشتیم. ایشان [ علامه کرباسچیان ] ایستادند و گفتند: این جا مرحوم مدرس را به گلوله بستند که البته نافرجام بود ولی بعدها رضاخان وی را شهید کرد. در هر صورت فاتحه‌ای خواندیم و رفتیم . زمانی که رضا خان شمشیرش را علیه امام حسین (علیه السلام) و دین و مذهب از رو بسته بود، ایشان حدود ده روز مجبور شدند با عرق چین بیرون بیایند. وقتی ما ایشان را با آن وضع می‌دیدیم، حال گریه به ما دست می‌داد. روضه خوانی و مجلس دعا قاچاق بود. می‌گرفتند، می‌بردند، کتک می‌زدند. در همان حال ایشان می‌گفتند: "نباید گذاشت این عَلم بخوابد و من به سهم خودم نمی‌گذارم. " مساجد را هم در دهه عاشورا می‌بستند.» 📚 منبع: مصاحبه با عبدالله کرباسچیان، روایت استاد، مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، صفحات ۴۱-۴۲-۴۴ 🇮🇷❤️🇮🇷
عکسوخاطره💎
سئوال __ چرا این‌روزها تمرکز دشمنان بر تخریب بزرگانی مثل آیت‌الله میرباقری قرار گرفته؟؟ پاسخ ✍️
بخوانیم و بیندیشیم و عبرت بگیریم ..... چنین آورده اند که ؛ تا زمانیکه رضاخان بود و رضاشاه نشده بود در کوشش برای جذب علماء سنگ تمام گذاشت ، در عاشوراء ، پیشاپیش دسته های سینه‌ زنیِ قزّاقها با پای برهنه به راه افتاده به سر و کله‌ اش کاه و گِل میریخت ، و در شام غریبان ، شمع گچی به دست گرفته به نوحه خوانی میپرداخت.(١) عبدالله مستوفی مینویسد ؛ به تكيۀ تركها رفتم دسته جات مختلف با شمعهاى گچى كه در دست داشتند نوحۀ شام غريبان خوانده میرفتند. يك مرتبه متوجه شدم كه دسته‌ ای كه لباس خاكى قزّاقى بر تن دارند ، وارد تكيه شدند همينكه جلوتر آمدند ديدم سردار سپه در پيش و عدۀ پنجاه شصت نفرى از افسران قزّاقخانه هستند كه سرلشكر امان الله جهانبانى و سرلشكر عبدالله خان امير طهماسبى ، با بازو بندهاى مشكى و سر برهنه هر يك ، يك شمع گچى دست گرفته ، افتان و خيزان نوحه خوانده و از مجلس خارج شدند. وزير جنگ و شام غريبان‌؟!!! آنهم با سر و پاى برهنه‌؟!!!(۲) عين ‏السلطنه مینویسد ؛ رضاشاه ، اول خيلى تظاهر میكرد ، جلوى دسته سينه‏ زن می افتاد. خودم ديدم شب عاشوراء ، شمع به دست گرفته با تمام افسرها مسجد به مسجد میرفت ، شب غريب میگرفت ، امير لشكرها مثل خدايارخان ، جان محمدخان ، عبدالله خان و غيره نوحه میخواندند ، مثل ابر بهار گريه میكردند ، جلوى آنها سردار سپه حركت میكرد با سر و پاى برهنه. یک نفر هم که در دامن خود کاه داشت به طور پراکنده بر سر دیگران کاه می پاشید.(۳) قزّاق‌ها وقتی شور می‌گرفتند فریاد میزدند: اگر در کربلا قزّاق بودی   حسین بی یاور و تنها نبودی، اما در مقابل، در تکیه گیلانی‌ها که دوستدار نهضت کوچک خان و متنفّر از قزّاقها بودند، فریاد میزدند: اگر در كربلا قزاق بودی     عبا و كفش از حسينم می‌ربودی، كه بعدها اين بيت در جريان كشف حجاب به شكل زير هم خوانده شد: اگر در كربلا قزّاق بودى        حجاب از سرِ زينب ربودی، البته در مورد این بیت که اگر در كربلا قزاق بودى ..... مرحوم سیدمحمد کمره ای هم با توجه به تعدّی و ظلم قزّاق‌ها به مردم گفته بود: اگر بودند، شب عاشورا را به إمام مهلت نمی‌دادند و همان شب كار را تمام كرده بودند.(۴) یک بار يكى از اين دسته جات ، طفلان مسلم درست كرده بودند يك مَردک نتراشيده نخراشيده هم زره و كلاه‏ خود نموده ، حارث شده بود، چوبی به دست گرفته طفلان مسلم را چوب میزد. يك‏ مرتبه رضاخان سردار سپه از تخت به زير آمد و به سمت حارث رفت. حارث به گمان اينكه جايزه خواهد گرفت و رضاخان از اين چوبكارى خوشش آمده، بنا كرد شديدتر زدن، كه سردار سپه رسيد طناب اطفال را از دست حارث گرفته و بچه‏ ها را آزاد نموده بنا كرد حارث را چوب زدن. صداى زن‌ها از هر طرف بلند شد قربانِ دستت برويم، قربان چوب زدنت برويم. پس از چوبكارى رفت و دوباره به جاى خود جلوس كرد.(۵) رضاخان با این اعمال، موفق به جذب علماء شد، بطوریکه از بين علماء تلگراف‌هائی از نقاط مختلف ارسال و آرزو میكردند خداوند عمر ابد مدت رضاخان را به حكومت إمام زمان متصل كند.!!! به نوشته عبدالله مستوفی، علماء نجف برای او از خزانۀ اشياء نفيسۀ نجف، يك تمثال خيالى أميرالمؤمنين را فرستادند و او به این مناسبت به وزارت معارف دستور داد جشن بگیرند.(۶) برخی روزنامه‌‌نگاران هم اين مرحمت عظمى را بر اثر استدعاء كافۀ مراجع تقليد نجف از آستان شاه ولايت دانسته و قبول اين استدعاء را از طرف شاه ولايت، يكى از الطاف آن بزرگوار نسبت به رئيس الوزراء، وانمود كردند. سردارسپه هم روز جمعه به استقبال اين تمثال تا [ حضرت ] عبدالعظيم رفت، و با تمثال كه بسينۀ خود زده بود جشن مفصلى برپا کرد و موضوعِ تبريك عمومى واقع گرديد. از همه مضحك‌تر، دعوت و حضور سفير تركيه و سفير افغان در این جشن بود.(۷) اما این حرکاتِ رضاخان ، موقّتی و تا سنه ۱۳۰۴ بود. به محض اینکه از نردبان قدرت بالا رفت و رضاشاه شد ، دیگر نیازی بدان کارها نداشت. چون اکنون ، قزاق و نظمیه داشت ، در نتیجه ۱۸۰ درجه چرخید و محدوديتهاى سختى براى عزادارى روز عاشوراء وضع كرد. حتّی برای اینکه مردم را از روزه گرفتن بازدارند ، مستوفی مینویسد عمدا توپِ افطار و سحری را پس و پیش کرده ، توپ افطار را نيم ساعت بعد از مغرب و توپِ سحر را يكى دو ساعت جلوتر از طلوع فجر ، مى‌انداختند تا مردم را كه ساعت نداشتند به واسطۀ درازى ساعات روزه ، از روزه‌دارى برىء میكردند.(۸) ---------- ١) روزنامه خاطرات عين ‏السلطنه ۸ / ۱۶ ۲) شرح زندگانی من ۳ / ۴۶۱ ۳) روزنامه خاطرات عين ‏السلطنه ۸ / ۶۵۰۶ ۴) روزنامه خاطرات سيد محمد كمره‏ ای ۲ / ۱۱۴۷ ۵) روزنامه خاطرات سيد محمد كمره‏ ای ۸ / ۶۵۰۲ ۶) شرح زندگانی من ۳ / ۶۱۳ ۷) عبدالله مستوفی ۳ / ۶۱۴ ۸) عبدالله مستوفی ۳ / ۲۷۲ 🇮🇷❤️🇮🇷 چو ایران نباشد تن من مباد