🔻«هم قطاران عزیز! ساعت موعود فرا رسید. ارتش وطن پرست ایران، حکومت پوسیده آخوندها را برچید. کلیه واحدهای ارتش، ژاندارمری و شهربانی اعلام همبستگی نمودند. هرگونه مقاومت، به شدت سرکوب خواهد شد. آماده اخذ دستورات باشید.»
شورای نظامی کشور 1359/04/21
🔻این پیامی بود که باید پس از پیروزی کودتای پایگاه نوژه #نقاب توسط وسایل ارتباط جمعی به اطلاع مردم رسانده میشد...
آژانس جاسوسی آمریکا(سیا) به « #کودتای_نقاب» امید زیادی بسته بود و آن را ضربه نهایی و قطعی بر پیکر نظام نوپای جمهوری اسلامی می پنداشت و اهمیت آن را بیش از تجاوز نظامی«صدام» ارزیابی می کرد...
امید به موفقیت کودتا بدان حد بود که حتی اعلامیه پیروزی آن نیز آماده شده و خانه ای نیز برای انتقال «آیت الله سید کاظم شریعتمداری» به تهران اجاره شده بود.
🇮🇷 شب قبل از کودتا، نزدیکان امام روحالله ایشان را از این توطئه آگاه میکنند، اما امام آرام و با خونسردی تبسم کردند و فرمودند: «توی این مردم نمی شَد کودتا کرد.»
حتی نیروهای اطلاعاتی از امام میخواهند که برای احتیاط اقامتگاه خود را ترک کنند. اما ایشان در پاسخ میفرمایند: «من از اینجا تکان نمیخورم و همین جا هستم هر کدام از افراد می خواهند بروند.»
📖 #کتاب سیری در زمان-جلد اول -صفحه 620 الی 645
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح
🔻❓آيا جمهوری اسلامی در برابر « #كودتای_نقاب » كاملاً غافل بود و با افشای آن توسط خلبانان و درجهدار تيپ نوهد از خطر آگاه شد؟
جواب اینکه قريب به دو ماه پيش از كودتا، واحد اطلاعات سپاه پاسداران از كانالهای گوناگون از وجود يك كودتای در حال تحقق آگاهی يافته بود.
🔸 روایت #خانم_دباغ (فرمانده اسبق سپاه پاسداران همدان) ازعوامل شناسایی کودتا:
«... ایجاد رابطه ای صمیمی و متقابل (نه یک طرفه)با مردم و اتکا به کمک هایشان برکات زیادی برای تثبیت انقلاب داشت، که کشف شبکهها و کانون های جاسوسی و توطئه براساس اخبار دریافتی از شیر زنان همدانی از آن جمله است.
روزی خانمی به من زنگ زد و اطلاعات عجیبی در اختیارم گذاشت، او گفت که می خواسته با شخصی تلفنی تماس بگیرد، ولی خط تلفنش بر روی خطوط مکالمات دو نفر دیگر می افتد که با هم قرار و مدارهایی را در نفتشهر میگذاشتند. قرار بر این بود که یکی با ماشین تویوتای قهوهای و دیگری با بی.ام.و قرمز رنگ به دیدار هم بروند...
🔸من سریع چند نفر از برادران را به نشانی مورد نظر فرستادم تا حرکت و ملاقات، مکالمات و تحرکات و قرارهای بعدی آن ها را پی بگیرند، به این ترتیب آن ها کاملاً در تور نفوذ ضد اطلاعاتی ما قرار گرفتند. تعقیب و گریز این ملاقات، ما را به اطلاعات بکر و بسیار با ارزشی رساند که خبر از توطئه ای بسیار بزرگ و کودتایی نظامی می کرد.
در آن زمان من به تلکس و تلفن اطمینان نداشتم، از این رو پیک ویژهای به تهران فرستادم تا ماحصل آنچه را که به دست آورده بودیم گزارش کند. با این تدبیر حدود دو یا سه ماه بعد کلیه عوامل کودتای نقاب شناسایی و دستگیر شدند.»
📖 #کتاب سیری در زمان-جلد اول -صفحه 620 الی 645
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح
🔻یکی از این افراد را برای بازجویی آورده بودند. حدود 27 یا 28 سال سن داشت. جوان بسیار ورزیدهای بود، باهیکل ورزشکاری، دست هایش بسته بود. افرادی که او را آورده بودند به من گفتند: دستهای این فرد را باز نکنیدها ! پرسیدم چرا؟ گفتند: آدم خیلی چالاکی است. با همین دست خالی ساختمان را بر سر شما خراب می کند!
او سر تیم یکی از گروه ها بود. من نگاهی به صورت این فرد کردم، دیدم انگار که مرده، اصلاً روح در بدن این مَرد نبود. آمد جلو گفت: دست من را باز میکنی؟ گفتم اﻵن باز می کنم. یکی از اطرافیان گفت: این کار را نکن. دستش را باز کردم. پرسیدم: چی میخواهی؟ گفت: سیگار. به او سیگار دادم و گفتم دیگر چه میخواهی؟ گفت گرسنه ام. برایش غذا آوردند و خورد. بعد هم نشست و خیلی آرام گفت:
«به شما بگویم که من دیدم، چه کسی این انقلاب را حفظ کرد. شماها که هیچ، اصلاً هیچ موجود زمینی نمی توانست، جلوی این کار ما را بگیرد.»
او می گفت: کار ما آن قدر حساب شده و با برنامه بود که حتی یک درصد هم احتمال شکست در طرح ما وجود نداشت. این طرح صد در صد موفق بود. اما چه کسی جلوی ما را گرفت؟ اگر شماها نمیدانید، من میدانم، آن قدرتی که مانع ما شد زمینی نبود.
🔻خیلی حالش منقلب بود. گفتم: از ما چه خواستهای داری؟ در جواب محکم گفت: اول از همه من را بُکشید. شماها خائن هستید اگر من را نکشید. باید همه ما را بکشید. ما بدجور فریب خوردیم. به ما گفته بودند کمونیستها دارند مملکت ما را میگیرند. ولی شب گذشته من به وضوح دیدیم که خدا دارد از این انقلاب حمایت میکند، نه روسیه یا چین کمونیست.
🔻با یک جدیتی گفت: ...شما اصلاً کی بودید که ما را گرفتید؟ شما نبودید! افراد ما از زبده ترین نیروها بودند، از گارد جاویدان, تیپ کلاه سبزها، این ها هر کدام میتوانستند سخت ترین مأموریتها را انجام دهند.
گفتم :حالا که دیدید نتوانستید کاری بکنید. گفت: بلی، ما کاری نتوانستیم انجام دهیم. اما شما هم مطمئن باشید که قدرتی فراتر از انسان های زمینی یقه ماها را گرفت.
گفتم: الله اعلم...
🇮🇷خاطرهای از سردار سعید طائفه نوروزی فرمانده وقت سپاه پاسداران استان همدان
در مورد بازداشتی های #كودتای_نقاب
📖 #کتاب سیری در زمان-جلد اول -صفحه 620 الی 645
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح
⚠️ «هم قطاران عزیز! ساعت موعود فرا رسید. ارتش وطن پرست ایران، حکومت پوسیده آخوندها را برچید. کلیه واحدهای ارتش، ژاندارمری و شهربانی اعلام همبستگی نمودند. هرگونه مقاومت، به شدت سرکوب خواهد شد. آماده اخذ دستورات باشید.»
شورای نظامی کشور ۱۳۵۹/۰۴/۲۱
🔻این پیامی بود که باید پس از پیروزی کودتای پایگاه نوژه ( #نقاب ) توسط وسایل ارتباط جمعی به اطلاع مردم رسانده میشد...
آژانس جاسوسی آمریکا(سیا) به « #کودتای_نقاب» امید زیادی بسته بود و آن را ضربه نهایی و قطعی بر پیکر نظام نوپای جمهوری اسلامی می پنداشت و اهمیت آن را بیش از تجاوز نظامی«صدام» ارزیابی می کرد...
امید به موفقیت کودتا بدان حد بود که حتی اعلامیه پیروزی آن نیز آماده شده و خانه ای نیز برای انتقال «آیت الله سید کاظم شریعتمداری» به تهران اجاره شده بود.
🇮🇷 شب قبل از کودتا، نزدیکان امام روحالله ایشان را از این توطئه آگاه میکنند، اما امام آرام و با خونسردی تبسم کردند و فرمودند: «توی این مردم نمی شَد کودتا کرد.»
حتی نیروهای اطلاعاتی از امام میخواهند که برای احتیاط اقامتگاه خود را ترک کنند. اما ایشان در پاسخ میفرمایند: «من از اینجا تکان نمیخورم و همین جا هستم هر کدام از افراد می خواهند بروند.»
📖 #کتاب سیری در زمان-جلد اول -صفحه ۶۲۰ الی ۶۴۵
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح
🔻❓آيا جمهوری اسلامی در برابر « #كودتای_نقاب » كاملاً غافل بود و با افشای آن توسط خلبانان و درجهدار تيپ نوهد از خطر آگاه شد؟
جواب اینکه قريب به دو ماه پيش از كودتا، واحد اطلاعات سپاه پاسداران از كانالهای گوناگون از وجود يك كودتای در حال تحقق آگاهی يافته بود.
🔸 روایت #خانم_دباغ (فرمانده اسبق سپاه پاسداران همدان) ازعوامل شناسایی کودتا:
«... ایجاد رابطه ای صمیمی و متقابل (نه یک طرفه)با مردم و اتکا به کمک هایشان برکات زیادی برای تثبیت انقلاب داشت، که کشف شبکهها و کانون های جاسوسی و توطئه براساس اخبار دریافتی از شیر زنان همدانی از آن جمله است.
روزی خانمی به من زنگ زد و اطلاعات عجیبی در اختیارم گذاشت، او گفت که می خواسته با شخصی تلفنی تماس بگیرد، ولی خط تلفنش بر روی خطوط مکالمات دو نفر دیگر می افتد که با هم قرار و مدارهایی را در نفتشهر میگذاشتند. قرار بر این بود که یکی با ماشین تویوتای قهوهای و دیگری با بی.ام.و قرمز رنگ به دیدار هم بروند...
🔸من سریع چند نفر از برادران را به نشانی مورد نظر فرستادم تا حرکت و ملاقات، مکالمات و تحرکات و قرارهای بعدی آن ها را پی بگیرند، به این ترتیب آن ها کاملاً در تور نفوذ ضد اطلاعاتی ما قرار گرفتند. تعقیب و گریز این ملاقات، ما را به اطلاعات بکر و بسیار با ارزشی رساند که خبر از توطئه ای بسیار بزرگ و کودتایی نظامی می کرد.
در آن زمان من به تلکس و تلفن اطمینان نداشتم، از این رو پیک ویژهای به تهران فرستادم تا ماحصل آنچه را که به دست آورده بودیم گزارش کند. با این تدبیر حدود دو یا سه ماه بعد کلیه عوامل کودتای نقاب شناسایی و دستگیر شدند.»
📖 #کتاب سیری در زمان-جلد اول -صفحه ۶۲۰ الی ۶۴۵
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح
🔻یکی از این افراد را برای بازجویی آورده بودند. حدود ۲۷ یا ۲۸ سال سن داشت. جوان بسیار ورزیدهای بود، باهیکل ورزشکاری، دست هایش بسته بود. افرادی که او را آورده بودند به من گفتند: دستهای این فرد را باز نکنیدها ! پرسیدم چرا؟ گفتند: آدم خیلی چالاکی است. با همین دست خالی ساختمان را بر سر شما خراب می کند!
او سر تیم یکی از گروه ها بود. من نگاهی به صورت این فرد کردم، دیدم انگار که مرده، اصلاً روح در بدن این مَرد نبود. آمد جلو گفت: دست من را باز میکنی؟ گفتم اﻵن باز می کنم. یکی از اطرافیان گفت: این کار را نکن. دستش را باز کردم. پرسیدم: چی میخواهی؟ گفت: سیگار. به او سیگار دادم و گفتم دیگر چه میخواهی؟ گفت گرسنه ام. برایش غذا آوردند و خورد. بعد هم نشست و خیلی آرام گفت:
«به شما بگویم که من دیدم، چه کسی این انقلاب را حفظ کرد. شماها که هیچ، اصلاً هیچ موجود زمینی نمی توانست، جلوی این کار ما را بگیرد.»
او می گفت: کار ما آن قدر حساب شده و با برنامه بود که حتی یک درصد هم احتمال شکست در طرح ما وجود نداشت. این طرح صد در صد موفق بود. اما چه کسی جلوی ما را گرفت؟ اگر شماها نمیدانید، من میدانم، آن قدرتی که مانع ما شد زمینی نبود.
🔻خیلی حالش منقلب بود. گفتم: از ما چه خواستهای داری؟ در جواب محکم گفت: اول از همه من را بُکشید. شماها خائن هستید اگر من را نکشید. باید همه ما را بکشید. ما بدجور فریب خوردیم. به ما گفته بودند کمونیستها دارند مملکت ما را میگیرند. ولی شب گذشته من به وضوح دیدیم که خدا دارد از این انقلاب حمایت میکند، نه روسیه یا چین کمونیست.
🔻با یک جدیتی گفت: ...شما اصلاً کی بودید که ما را گرفتید؟ شما نبودید! افراد ما از زبده ترین نیروها بودند، از گارد جاویدان, تیپ کلاه سبزها، این ها هر کدام میتوانستند سخت ترین مأموریتها را انجام دهند.
گفتم :حالا که دیدید نتوانستید کاری بکنید. گفت: بلی، ما کاری نتوانستیم انجام دهیم. اما شما هم مطمئن باشید که قدرتی فراتر از انسان های زمینی یقه ماها را گرفت.
گفتم: الله اعلم...
🇮🇷خاطرهای از سردار سعید طائفه نوروزی فرمانده وقت سپاه پاسداران استان همدان
در مورد بازداشتی های #كودتای_نقاب
📖 #کتاب سیری در زمان-جلد اول -صفحه ۶۲۰ الی ۶۴۵
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح
🔻یکی از این افراد را برای بازجویی آورده بودند. حدود ۲۷ یا ۲۸ سال سن داشت. جوان بسیار ورزیدهای بود، باهیکل ورزشکاری، دست هایش بسته بود. افرادی که او را آورده بودند به من گفتند: دستهای این فرد را باز نکنیدها ! پرسیدم چرا؟ گفتند: آدم خیلی چالاکی است. با همین دست خالی ساختمان را بر سر شما خراب می کند!
او سر تیم یکی از گروه ها بود. من نگاهی به صورت این فرد کردم، دیدم انگار که مرده، اصلاً روح در بدن این مَرد نبود. آمد جلو گفت: دست من را باز میکنی؟ گفتم اﻵن باز می کنم. یکی از اطرافیان گفت: این کار را نکن. دستش را باز کردم. پرسیدم: چی میخواهی؟ گفت: سیگار. به او سیگار دادم و گفتم دیگر چه میخواهی؟ گفت گرسنه ام. برایش غذا آوردند و خورد. بعد هم نشست و خیلی آرام گفت:
«به شما بگویم که من دیدم، چه کسی این انقلاب را حفظ کرد. شماها که هیچ، اصلاً هیچ موجود زمینی نمی توانست، جلوی این کار ما را بگیرد.»
او می گفت: کار ما آن قدر حساب شده و با برنامه بود که حتی یک درصد هم احتمال شکست در طرح ما وجود نداشت. این طرح صد در صد موفق بود. اما چه کسی جلوی ما را گرفت؟ اگر شماها نمیدانید، من میدانم، آن قدرتی که مانع ما شد زمینی نبود.
🔻خیلی حالش منقلب بود. گفتم: از ما چه خواستهای داری؟ در جواب محکم گفت: اول از همه من را بُکشید. شماها خائن هستید اگر من را نکشید. باید همه ما را بکشید. ما بدجور فریب خوردیم. به ما گفته بودند کمونیستها دارند مملکت ما را میگیرند. ولی شب گذشته من به وضوح دیدیم که خدا دارد از این انقلاب حمایت میکند، نه روسیه یا چین کمونیست.
🔻با یک جدیتی گفت: ...شما اصلاً کی بودید که ما را گرفتید؟ شما نبودید! افراد ما از زبده ترین نیروها بودند، از گارد جاویدان, تیپ کلاه سبزها، این ها هر کدام میتوانستند سخت ترین مأموریتها را انجام دهند.
گفتم :حالا که دیدید نتوانستید کاری بکنید. گفت: بلی، ما کاری نتوانستیم انجام دهیم. اما شما هم مطمئن باشید که قدرتی فراتر از انسان های زمینی یقه ماها را گرفت.
گفتم: الله اعلم...
🇮🇷خاطرهای از سردار سعید طائفه نوروزی فرمانده وقت سپاه پاسداران استان همدان
در مورد بازداشتی های #كودتای_نقاب
📖 #کتاب سیری در زمان-جلد اول -صفحه ۶۲۰ الی ۶۴۵
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح
⚠️ «هم قطاران عزیز! ساعت موعود فرا رسید. ارتش وطن پرست ایران، حکومت پوسیده آخوندها را برچید. کلیه واحدهای ارتش، ژاندارمری و شهربانی اعلام همبستگی نمودند. هرگونه مقاومت، به شدت سرکوب خواهد شد. آماده اخذ دستورات باشید.»
شورای نظامی کشور ۱۳۵۹/۰۴/۲۱
🔻این پیامی بود که باید پس از پیروزی کودتای پایگاه نوژه ( #نقاب ) توسط وسایل ارتباط جمعی به اطلاع مردم رسانده میشد...
آژانس جاسوسی آمریکا(سیا) به « #کودتای_نقاب» امید زیادی بسته بود و آن را ضربه نهایی و قطعی بر پیکر نظام نوپای جمهوری اسلامی می پنداشت و اهمیت آن را بیش از تجاوز نظامی«صدام» ارزیابی می کرد...
امید به موفقیت کودتا بدان حد بود که حتی اعلامیه پیروزی آن نیز آماده شده و خانه ای نیز برای انتقال «آیت الله سید کاظم شریعتمداری» به تهران اجاره شده بود.
🇮🇷 شب قبل از کودتا، نزدیکان امام روحالله ایشان را از این توطئه آگاه میکنند، اما امام آرام و با خونسردی تبسم کردند و فرمودند: «توی این مردم نمی شَد کودتا کرد.»
حتی نیروهای اطلاعاتی از امام میخواهند که برای احتیاط اقامتگاه خود را ترک کنند. اما ایشان در پاسخ میفرمایند: «من از اینجا تکان نمیخورم و همین جا هستم هر کدام از افراد می خواهند بروند.»
📖 #کتاب سیری در زمان-جلد اول -صفحه ۶۲۰ الی ۶۴۵
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح
🔻❓آيا جمهوری اسلامی در برابر « #كودتای_نقاب » كاملاً غافل بود و با افشای آن توسط خلبانان و درجهدار تيپ نوهد از خطر آگاه شد؟
جواب اینکه قريب به دو ماه پيش از كودتا، واحد اطلاعات سپاه پاسداران از كانالهای گوناگون از وجود يك كودتای در حال تحقق آگاهی يافته بود.
🔸 روایت #خانم_دباغ (فرمانده اسبق سپاه پاسداران همدان) ازعوامل شناسایی کودتا:
«... ایجاد رابطه ای صمیمی و متقابل (نه یک طرفه)با مردم و اتکا به کمک هایشان برکات زیادی برای تثبیت انقلاب داشت، که کشف شبکهها و کانون های جاسوسی و توطئه براساس اخبار دریافتی از شیر زنان همدانی از آن جمله است.
روزی خانمی به من زنگ زد و اطلاعات عجیبی در اختیارم گذاشت، او گفت که می خواسته با شخصی تلفنی تماس بگیرد، ولی خط تلفنش بر روی خطوط مکالمات دو نفر دیگر می افتد که با هم قرار و مدارهایی را در نفتشهر میگذاشتند. قرار بر این بود که یکی با ماشین تویوتای قهوهای و دیگری با بی.ام.و قرمز رنگ به دیدار هم بروند...
🔸من سریع چند نفر از برادران را به نشانی مورد نظر فرستادم تا حرکت و ملاقات، مکالمات و تحرکات و قرارهای بعدی آن ها را پی بگیرند، به این ترتیب آن ها کاملاً در تور نفوذ ضد اطلاعاتی ما قرار گرفتند. تعقیب و گریز این ملاقات، ما را به اطلاعات بکر و بسیار با ارزشی رساند که خبر از توطئه ای بسیار بزرگ و کودتایی نظامی می کرد.
در آن زمان من به تلکس و تلفن اطمینان نداشتم، از این رو پیک ویژهای به تهران فرستادم تا ماحصل آنچه را که به دست آورده بودیم گزارش کند. با این تدبیر حدود دو یا سه ماه بعد کلیه عوامل کودتای نقاب شناسایی و دستگیر شدند.»
📖 #کتاب سیری در زمان-جلد اول -صفحه ۶۲۰ الی ۶۴۵
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح