. 🔍از آشوب های آمریکا تا افسردگی پست مدرنِ اصلاح طلبان ✍️یادداشت تحلیلی #سیدمحمدحسین_متولی_امامی 🔹مفهومي از تمدن که در قرن هجدهم ذهن تاريخ‌نگاران را به خود مشغول کرده بود، پيوندِ نزديکي با مفهوم ترقي و تاريخ تک‌خطي داشت. بدين معني که آن‌ها معتقد بودند تاريخ بشر، رو به هدف و #نقطۀ_واحدی در حال پيش‌روي است و غرب در اين مسير از همه جلوتر است و ساير کشورها رفته رفته همين راهي را در پيش خواهند گرفت که غرب پيموده است. اين اعتقاد تأثير گسترده‌اي در توجيه استعمار داشت. رابطه‌اي که بين بربريت و تمدن، بين غيرغربي‌ها و غربي‌ها ايجاد شد، برآمده از همين استاندارهاي واحد و معيارها جهان‌شمولي بود که فقط کشورهاي غربي را لايق صفت متمدن مي‌دانست. 🔹اين نگرش خودمحور و انحصارطلب، به تدريج در مكاتب انتقادي قرن نوزدهم شكست، هرچند روحيه آن در سياست جهاني و بخصوص نحوه تعامل امريكا با ساير كشورها باقي ماند. در ميانه قرن نوزدهم، «هردر» به تفکيک #فرهنگ_و_تمدن پرداخت. به نظر «هردر» فرهنگ عاملي حياتي در زندگي مردم است؛ جريان انرژي اخلاقي‌اي که جامعه را صحيح و سالم نگه مي‌دارد. در مقابل، تمدن را ظاهر آداب، قانون و تکنيک مي‌داند. ديدگاه هردر، جريان رمانتيک‌هاي آلمان را تقويت کرد. رمانتيک‌هايي هم‌چون شيلينگ، شلر، فيخته، هگل و هلدرلين فرهنگ را به شيوۀ هردر به مثابه جوهر تعيين‌کننده ملت و نيروي معنوي مشترکي که در مراسم‌، اعتقادات و عمل‌کردهاي مردم آشکار مي‌شود، ساختند. 🔹در اوايل قرن بيستم، تمدن به طور روزافزوني به ويژگي‌هاي تمدن صنعتي امريکا نسبت داده مي‌شد که به واسطه تشويق جامعه تجاري‌اي که به لذات عامه‌پسند دامن مي‌زد، شخصيت و ذائقه فرهيخته افراد را تضعيف مي‌کرد. اما حملۀ گستردۀ #فيلسوفان_آلماني ، يكه‌تازي اهداف توسعۀ غرب كه امريكا قله آن تلقي مي‌شد را شكست. با اين حال، اقتدار امريكا به دليل قدرت جهاني‌شدۀ دلار كه پشتوانه قدرت سياسي و نظامي آن شده بود باقي ماند و امپرياليسم جهاني امريكا و قدرت بي‌رقيب آن‌را ادامه داد. 🔹البته همه مي‌دانستند كه تمدن غربي، #ريشه_هاي_فلسفي‌اش را از دست داده است و عمر چنداني نخواهد داشت. ويل دورانت مي‌گويد: در حالت کنوني که بزرگي اروپا رو به زوال مي‌رود و در عين حال آسيا مشغول تجديد حيات است، خوب مي‌توان پيش بيني کرد که بزرگ ترين مسئله قرن بيستم، تصادم شرق و غرب خواهد بود. آينده متوجه اقيانوس آرام است و بايد همه هوش و حواس خود را به اين طرف از جهان معطوف داريم. با 🇮🇷 ظهور انقلاب اسلامي، الگويي بزرگ براي تقابل تمدني با غرب، پيش چشم ملت‌ها و كشورهاي معترض به امپرياليسم جهاني ظاهر شد. به تدريج، هسته‌هاي مقاومت، زير چتر تفكر انقلابي و مكتبي كه بعدها به #مكتب_سليماني شهرت يافت، شكل گرفت و زمينه امپراطوري جديدي متشكل از ملت‌هاي آزادي‌خواه و مستقل از غرب پديد آمد. انقلاب اسلامي، اين جرئت را در ميان اين ملت‌ها ايجاد كرد كه مي‌توان به تمدن ديگري مستقل از غرب و دنيايي خالي از زورگويي امريكا فكر كرد. ⚠️سال‌هاست كه جمهوري اسلامي، در بند تئوري‌هاي #اقتصاد سرمايه‌داري هاشمي و #سياست ليبرالي خاتمي گرفتار شده‌ که با هم‌آغوشي اين‌دو، #دولت_روحاني متولد شد. البته وضع كنوني امريكا، تكيه‌گاه‌هاي جريان روشنفكري غرب‌زده را فروريخت و از اين بابت، افسردگي سياسي عميقي جريان اصلاحات را فراگرفته است؛ شبيه افسردگي‌هاي پست مدرن! 💡شكست مفتضحانه برجام، فروپاشي تدريجي جايگاه دلار در جهان، نخ‌نماشدن دموكراسي امريكايي و شعارهاي حقوق بشر با حمايت از داعش، هم‌پيالگي با بن سلمان، قتل عام ملت‌هاي مخالف، سركوب سياه پوستان و معترضين و اختلافات سياسي داخلي. كدخداي اين جريان در منطقه بي‌آبرو و #قابل_تعرض شده است و همه اين‌ها، نويدگر ظهور شكل ديگري از معادلات جهاني و تغيير معادلات قدرت در عرصه بين‌الملل است. ان شاءالله @MataNevesht BinesheTamadoni.ir