ولی یه روزی هم میاد ،
باهم دیگه دهه اول محرم رو میریم کربلا هیئت ِحسین ستوده :)))))) .
توی قرآن خواندهام ، یعقوب یادم داده است ؛
دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است .
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه ،
ولش کن دیگر ...
این منِ بی تو ، مگر کوچه خیابان بلد است !؟
متروکه .
-
به محـرم برسم زنـده ولی عاشـورا ،
کربلا جان دهـم و در حرمت خاك شـوم .
ز اعماق قرون از بین جمعیت تو را دیدم ،
تو هم ای نازمطلق از همان بالا ببین ما را (:
منظومهیِ چشمان ِ تو با خط و مدارش ؛
بر هم زده یک باره همه جاذبهها را :)!