سوال ما چی بود ؟
این بود که👇
ما در ارتباط با نظام تسخیری
چقدر باید تسلیم بشیم❓
چقدر نباید تسلیم بشیم❓
جوابمون چیه❓
نمیتونیم یه جواب قاطع بدیم
حالا در ادامه مثالهایی میزنیم که بهتر متوجه بشیم
واقعا به مواردش بستگی داره و حد و مرزهای بسیار حساسی داره👌👌👌
قواعد بسیار زیادی هم اینجا هست که
همه ی قواعد دینی رو آدم باید بریزه،جمع بندی بکنه➕
تا در یه صحنه تصمیم بگیره که تسلیم بشه یا تسلیم نشه❗️✅
حضرت امام وقتی میخولست صلح باعراق رو بپذیره🔴
فرمود من این جام زهر رو می نوشم🍷،و قطعنامه رو قبول میکنم👎
و این قطعنامه مربوط به پذیرش آتش بس و صلح با عراق رو قبول کردم👌
خب این رو در عرصه ی سیاسی فقط فرمانده کل قوا باید اعلام بکنه💪🎤
کسی که در اون مقام ولایت قرار داره☝️
هرکی دیگه نظر بده،نظرش مورد قبول نیست❌
یکی از کارکردهای ولایت اساسا همینه👌
که بیاد مرز تسلیم شدن و تسلیم نشدن رو در حرکت های اجتماعی مشخص بکنه👌👌👌
حضرت امام وقتی که شورای امنیت میگفتن که شما باید صلح رو بپذیری،
میفرمود نمی پذیریم❌
هرچند هرچی کشته بدیم🏴
هرچند مملکتمون ضعیف بشه👌
ما نباید بپذیریم
و باید ایستادگی کنیم💪
که البته این ایستادگی ها در دراز مدت به نفع مملکت ما بود،
اگر ما زودتر از اون موعدی که امام فرموده بودند تسلیم می شدیم،
تا همین الان باید مدام کشته میدادیم‼️
خب پس مرز تسلیم شدن یا تسلیم نشدن،
جدای از قواعد بسیار زیاد دینی که داره،
جمع بندیش در زندگی اجتماعی به عهده ولی فقیه به عهده ی امامه
✅
حالا اون ولی پیغمبر باشه،امام باشه،نائبش باشه،نائب خاص یا نائب عام باشه.
⚠️در جلسه ی بعد چند تا مثال از زندگی دو شهید بزرگوار میزنیم تا مارو در رسیدن به جواب سوالمون بیشتر یاری کنه
#کمی_از_اسرار_ولایت
شنبه ، سه شنبه در 👇
❣ @Mattla_eshgh
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
هدایت شده از کتاب خوب📚
📚نام کتاب: "ادموند"
🖋نویسنده: آمنه پازوکی
📑انتشارات: معارف
📖توضیحات:
شخصیت اصلی این داستان شخصی به نام ادموند است، ادموند پارکر، جوانی مسیحی از خانواده ای بسیار معروف و سرشناس انگلیسی، دکترای رشته حقوق و از دانشجویان نخبه است. رؤیاهای وحشتناکی گاه گاه به سراغش می آید که معنی آن ها را نمی فهمد، گاهی اوقات احساس می کند عیسی مسیح (ع) در آن خواب ها برای نجاتش می آید، پس بر آن می شود که به جستجوی حقیقت آن ها بپردازد اما کسی نمی تواند کمکش کند تا اینکه دست سرنوشت او را به سویی سوق می دهد و ادموند در مسیر سختی برای یافتن حقیقت واقع می شود.
در مسیر دشوار رسیدن به حقیقت، دختر جوان مسلمانی سر راهش قرار می گیرد که برای او نشانه ای می شود از جانب خداوند، نشانه ای حاکی از عشق عمیق و پیوند قلبی او به اسلام، پس تصمیم به ازدواج با ملیکا و مشرّف شدن به دین اسلام می گیرد که همین مسئله سرآغاز بزرگ ترین دردسر زندگی اش می شود.
در جریان اتفاقاتی با فشار دست های پنهان صهیونیسم مجبور به جدایی از همسرش می شود و تا نزدیکی مرگ می رود اما معجزه ای او را به زندگی برمی گرداند و در دلش امید دارد که روزی عشقش را دوباره پیدا می کند. بعد از گذشت دو سال فراق و جدایی، موقعیتی فراهم می شود که از انگلستان فرار کند و برای یافتن همسرش به ایران بیاید، اما در ایران متوجه می شود که باید به عراق سفر کند.
ادموند، نماد همه انسان های آزاده و متدینی است که برای یافتن نور حقیقت و آن یگانه منجی موعود از مسیرهای صعب العبور می گذرند تا خود را به آن آخرین حجّت خداوند بر روی زمین برسانند و چه بسا که در این راه متحمل رنج های فراوان شوند اما عشق سوزان و چشمه جوشان ایمانشان به آن حضرت، آن ها را در رسیدن به این هدف نهایی یاری می رساند.
#رمان
#عاشقانه_مهدوی
📗📘📙
@ketabe_khoob
هدایت شده از سید احمد رضوی | صراط
#تحلیل_روز
🔸️ سلسله جلسات تبیین بیانیه گام دوم انقلاب
🔹️ جلسه اول
🔸️یکشنبه ۳ آذر - ساعت ۲۲
🔸️ دوستان و اطرافیان خود را به این کانال دعوت کنید تا پاسخ پرسشهایشان را دریافت کنند🌷
#سیداحمدرضوی
http://eitaa.com/joinchat/1112735758C332d249c3e