هدایت شده از راه ناتمام
🔴آیا فرانسه و انگلیس کیتهای آلوده تشخيص کرونا به ایران میفرستند؟/ نگرانی از تکرار تجربه خونهای آلوده
🔶خبری منتشر شد که طبق آن فرانسه، انگلیس، و آلمان میخواهند به ایران محمولههای کرونایی شامل کیت تشخیص و... ارسال کنند.
🔹با هم مرور کنیم:
1⃣ پرده اول؛ فرانسه سال ۶۲ به بهانه کمک به بیماران هموفیلی، به ایران خونهای آلوده ارسال و ۱۰۰۰ بیمار هموفیلی را ایدزی کرد
2⃣ پرده دوم؛ همه رسانههای انگلیسی، آلمانی و فرانسوی با عملیات روانی وسیع عامل هراس و ترس در مردم، تصعیف سیستم دفاعی بدن مردم و عملا عامل تسریع شیوع بیماری کرونا شدند.
3⃣ پرده سوم؛ دیروز خبری منتشر شد که در آمریکا کیتهای آلوده کرونا پیدا شده و فاجعه درست کرده
4⃣پرده آخر: حالا خبر رسیده که فرانسه انگلیس و آلمانی که حاضر به کمترین انعطاف برای کاهش تحریمها نیستند، محموله کیت تشخیص کرونا و دستکش و ماسک و... میخواهند به ایران بفرستند!! نباید شک کرد؟
✅ کاربران شبکههای اجتماعی با هشتگ #کیتهای_آلوده این موضوع را به شدت به چالش کشیدهاند و درباره آن سوال پرسیدند.
❓آیا مسئولان دولتی برای این سوالات پاسخی دارند؟
▫️ dana.ir/1587391
🆔 @rahe_na_tamam
مطلع عشق
#بسوزه_پدر_عاشقی 😍😜 قسمت_هفدهم 👈از زبان مینا : یه پسره تو کلاسمونه که از همون روز اول نظرم رو ج
#بسوزه_پدر_عاشقی 😍😜
#قسمت هیجدهم
.-نمیدونم نظرشو...
-تو هم که با هیشکی حرف نمیزنی 😒ولی اصلا نگران نباش خودم برات حلش میکنم 😉
-نه...نه...نمیخوام آبرو ریزی بشه😨
-آبرو ریزی چیه ؟!جوری عاشقش میکنم فکر کنه خودش عاشقت شده 😂
-نمیدونم چی بگم 😕
-هیچی نگو...فقط بشین و تماشا کن 😉خوب بگو ببینم تو گوشیت چیا داری؟؟
-از چه نظر؟😨
برنامه های چت منظورمه😐
-هیچی..حوصله این برنامه ها رو ندارم...حس میکنم بیخودین...با کسی کار داشته باشم اس ام اس میدم یا زنگ میزنم😕
-خوب همین کارا رو میکنی دیگه دختر 😐زاپیات رو روشن کن برات تل بفرستم و بعدش تو گروه یونی اددت کنم
-نه..ممنون..نمیخوام😶
-اقا محسن جونتم هستا تو گروه 😉😂
-عه؟جدا؟! باشه پس😕
-عکس پروفایلتم یه عکس خوب از خودت بذاریا..امل بازی در نیاری گل پل بذاری 😒
-نه عکس که نمیتونم بذارم...همه فامیلام هستن میبینن😕
-خوب ببینن 😑
-نه!نمیشه اصلا!
-خوب آخر شبا بذار بعد بیا تو گروه حرف بزن بعدش عوض کن صبحا 😐
-آخه ببینن چی ؟😞
-خوب حالا نمیخواد عکس بذاری...بعدا یه کاریش میکنیم 😅من پروفایلم رو عکس دونفره کنار تو میذارم 😉تا منو داری غم نداری 😊
👈از زبان مجید :
این چند مدت خیلی گرفته بودم 😞
هیچ چیزی خوشحالم نمیکرد
حوصله دانشگاه و کلاساش هم نداشتم
وقتی یه زوج تو خیابون میدیدم با هم راه میرم آتیش میگرفتم 😞
نمیدونستم باید چیکار کنم؟
نمیدونستم عیب و ایرادم چیه که به چشم مینا نمیام 😞
کارم شده خوندن دعاهای حاجت و سریع الاجابه برای اینکه دل مینا به سمتم بیاد و دوستم داشته باشه😢
خدایا کمکم کن 🌷
تو همین حس و حال ها بودم که صدای پیام تلگرامم اومد😨
باز کردم دیدم نوشته mina khanom joined to telegram
داشتم از خوشحالی بال در میاوردم☺
خدایا شکرت🙏
میدونستم از این به بعد راحت تر میتونم با مینا حرف بزنم.
رفتم براش نوشتم...
سلام دختر خاله😊خوش اومدین به تلگرام 🌺🌺
دیدم سریع آنلاین شد و نوشت.
سلام...ممنونم داداش..
نمیدونستم واقعا باید چیکار کنم؟ 😞
اگه دوستم نداشت که کلا جوابم رو نمیداد.اونم اینقدر سریع!
شاید اصلا این داداش گفتناش از رو محبته.
مثلا الان اگه یه مرد غریبه بهش پیام بده دیگه داداش نمیگه که 😕
این فکر و خیال ها تو سرم رژه میرفتن.
به قول یه بزرگی
"انتظار سخت است
فراموش کردن هم سخت است
اما اینکه ندانی باید انتظار بکشی
یا فراموش کنی
از همه سخت تر است...! " 😞😞
⏪ ادامه دارد...
❣ @Mattla_eshgh
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
#بسوزه_پدر_عاشقی 😍😜
قسمت_نوزدهم
👈از زبان مینا:
تازه تلگرام رو نصب کرده بودم و گوشیم دست شیوا بود که برام پیام اومد...
-بیا مینا برات پیام خوش آمد اومده 😂😂ببین کیه
-پیام...برا من ؟😐بده ببینم..
-آره نوشته مجید😅شیطون این دیگه کیه؟😉
-آهان...همون پسر خاله مه دیگه...بذار جوابشو بدم...😏
-آهان...اونه پس...خوب حالا چی نوشتی براش؟
-نوشتم داداش که حساب کار دستش بیاد 😅
-آفرین...یه مدت بی محلی کنی خودش میفهمه و راهشو میکشه میره...
یه چند هفته ای درگیر گروه دانشگاه بودم و تو گروه چیزهایی میگفتم که شیوا بهم یاد میداد...
محسن هر پستی میذاشت تایید میکردم و اگرم بحثی تو گروه میشد طرف محسن رو میگرفتم...
شیوا یه روز بعد دانشگاه یه برنامه ناهار گذاشته بود و محسن اینا هم بودن...
دوست پسر شیوا هم اومده بود که بعد فهمیدم دوست محسن هم هست و باهاش در ارتباطه و شیوا از طریق اون محسن و دوستاشو دعوت کرده
اول که میخواستم برم خیلی میترسیدم و داشتم از اضطراب خفه میشدم...
آخه اولین بارم بود میخواستم تو همچین برنامه هایی شرکت کنم
تو خونه گفته بودم که میخوایم برای یه تحقیق بعد دانشگاه بریم کتابخونه
تو رستوران هم اصلا نفهمیدم چی خوردم و همش میترسیدم که یه آشنا منو ببینه و آبروم بره...
اونروز بیشتر با خصوصیات محسن آشنا شدم و و اگه دروغ نگم بیشتر عاشقش شدم😊
با دوستاش جلوتر از من و شیوا حرکت کرد و صندلی هامون رو بیرون کشید و بغل میز وایساد تا بشینیم☺
با اینکه ظاهری جدی داشت ولی خیلی شوخ بود😉
آخر سر هم زودتر از همه رفت و حساب کرد و شیوا هرچی اصرار کرد که چون با دعوت اون اومدیم باید اون پول رو بده ولی محسن قبول نکرد...
راستش داشت پازل عشقش هر روز بیشتر تو ذهنم تکمیل تر میشد!
یه شب از همین شبایی که درگیر رویابافی و فکر کردن به محسن بودم مامانم بعد شام اومد تو اطاقم
شک کردم که چیز مهمی میخواد بگه...
چون معمولا شبا پیش من نمیومد...
بعد از یک کم نگاه کردن به در و دیوار بی مقدمه رفت سر اصل مطلب
-مینا جان هر دختری آرزوش اینه که ازدواج کنه و تشکیل خانواده بده...اصلا هدف خلقت بشر همینه...
-مامان چیزی شده؟😯
-صبر کن بذار حرفمو بزنم 😐
-باشه..بفرمایین 😑
-تو هم که الان به سن ازدواج رسیدی...همونطور که میدونی تو این دوره داشتن یه خواستگار خوب نعمته 😊تبریک میگم بهت دخترم
-خواستگارررر؟؟؟؟؟ کیه؟؟!
(تو ذهنم شک کردم که شاید مجید حرفی زده 😡😡میخواستم گوشی رو بردارم و فحش بارونش کنم )
-پسر رییس بابات...پسر خوب و مومنیه...شغلم که داره...از لحاظ مالی هم تامینه...
⏪ ادامه دارد......
❣ @Mattla_eshgh
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
#بسوزه_پدر_عاشقی 😍😜
قسمت_بیستم
-خواستگارررر؟؟؟؟؟ کیه؟؟!
(تو ذهنم شک کردم که شاید مجید حرفی زده😡😡میخواستم گوشی رو بردارم و فحش بارونش کنم )
-پسر رییس بابات...پسر خوب و مومنیه...شغلم که داره...از لحاظ مالی هم تامینه
-اما مامان..
-دیگه اما و اگر نداره.الکی سر بچه بازی ردش نکن...مگه نمیدونی اگه خواستگاری داشته باشی که از نظر ایمان کامل باشه و ردش کنی درهای رحمت به سمتت بسته میشه؟
میدونستم بحث کردن با مامان الکیه😞😞
بابام تصمیمش رو بگیره محاله کوتاه بیاد 😭😭
دلم میخواست زار زار گریه کنم😭😭
چند روز کارم تو خونه شده بود بحث با مامان و بابا در مورد اینکه من نمیخوام ازدواج کنم و اونا هم میگفتن که بهتر از این مورد گیرم نمیاد.
میدونستم اگه قبول کنم که خواستگاری بیان همه چیز تموم شده هست 😥
ولی بالاخره با اصرارهای مامان و بابا قبول کردم حداقل آخر هفته بیان و صحبت کنیم 😞😞
از صحبت های بابا و مامان شنیدم خانواده پسره اینقدر قضیه رو جدی گرفته بودن که حلقه نشون کردن هم خریده بودن برام 😕
کارم شده بود گریه کردن و از خدا کمک خواستن
میخواستم یه جوری خودش یه راه نجاتی برام باز کنه😭
👈از زبان مجید:
روزها میگذشت و من هر روز نا امیدتر میشدم
دیگه واقعا نمیدونستم چیکار باید کنم
میخواستم به مامانم اینا بگم ولی با خودم میگفتم بگم که چی بشه؟ آخه الان من نه کار دارم نه سربازی رفتم و نه حتی سنم به ازدواج رسیده 😞
بهتره همینطوری خودم رو به مینا نزدیک کنم و بعد از دانشگاه موضوع رو علنی کنم 😕
لحظه شماری میکردم تابستون بشه و برنامه یه سفر با خانواده خاله م اینا بچینیم و تو اون سفر بتونم بیشتر خودمو به مینا ثابت کنم😊
آخه هفته ی پیش شوهر خاله و بابام یه صحبتی از همسفر شدن و رفتن دو خانواده ای به مشهد میزدن 😊
یه روز صبح که بیدار شدم دیدم مامانم داره با تلفن حرف میزنه😯
با حالت خواب و بیدار شنیدم که مامانم هی میگه مبارکه مبارکه 😨
کنجکاو شدم😶
یه دقیقه کلی فکر از جلوی ذهنم رفت 😥
با خودم گفتم نه امکان نداره مینا باشه...حتما از همکاراشه.
آب دهنم رو قورت دادم و با همون حالت خواب آلود رفتم پیش مامانم و منتظر موندم تا حرفش تموم بشه...😥
حرفش تموم شد و گوشی رو گذاشت...
آروم سلام کردم😕
-سلام مجید جان..صبحت بخیر
-مامان کی بود؟😯
-هیچی خاله ت بود
-خاله بود؟؟😥😥خوب چیکار داشت حالا؟
-هیچی...میگفت برا مینا قراره خواستگار بیاد و...
.
دیگه ادامه ی حرف مامانم رو نشنیدم...
سرم داشت گیج میرفت...
از تو داغ شده بودم..
چشام دو دو میزد...
واییی خدا😭😭😭
⏪ ادامه دارد......
❣ @Mattla_eshgh
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق
☀️در منظومه ی کاغذی ام یادت همچو خورشید واژه ها را سیاره وار
پستهای روز سه شنبه(امام زمان (عج) و ظهور)👆
روز چهارشنبه(خانواده وازدواج)👇
🖤خرافاتى كه زنان را بيچاره مى كرد!
✨يكى از مسائل و مشكلات اساسى زنان ازدواج بعد از مرگ شوهراست ، از آنجا كه ازدواج فورى زن با همسر ديگر بعد از مرگ شوهر با محبت و دوستى و حفظ احترام شوهر سابق و تعيين به خالى بودن رحم از نطفه همسر پيشين سازگار نيست و به علاوه موجب جريحه دار ساختن عواطف بستگان متوفى است...
🌟آيه« وَٱلَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَٰجًۭا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍۢ وَعَشْرًۭا ۖ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِىٓ أَنفُسِهِنَّ بِٱلْمَعْرُوفِ ۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌۭ »
✨ ازدواج مجدد زنان را مشروط به عده نگه داشتن به مدت چهار ماه و ده روز ذكر كرده است.
☄بعضى از قبائل پس از مرگ شوهر زن را آتش زده و يا بعضى او را با مرد دفن مى كردند، برخى زن را براى هميشه از ازدواج مجدد محروم ساخته و در پاره اى از قبائل زنها موظف بودند مدتى كنار قبر شوهر زير خيمه سياه و چركين با لباسهاى مندرس به سر برده و بدين وضع شب و روز خود را بگذرانند.
✨آيه فوق بر تمام اين خرافات و جنايات خط بطلان كشيده و به زنان بيوه اجازه مى دهد بعد از نگاه دارى عده و حفظ حريم زوجيت گذشته اقدام به ازدواج كنند.
📚برداشتی از تفسیر نمونه سوره بقره آیه 234
#بعد_از_ازدواج
❣ @Mattla_eshgh
#خانواده_ی_شاد ۴۰
✴️قدرت زبان
بدون واژه های دلگرم کننده و تأیید آمیز، انتقال حس خوب، محال است.
مثل؛
👈به شما افتخار میکنم.
👈از آشپزی شما، لذت می برم.
👈کلام آرام شما را دوست دارم.
❣ @Mattla_eshgh
◼️پایگاه های #عشق_اینترنتی
🔻🔻🔻🔻🔻
🔷 در حال حاضر در #اینترنت می توان #پایگاه_های_عشق زیادی را در سرتاسر جهان پیدا کرد که بعضا قانونی نیز هستند. آنها در مقابل مبلغ ناچیزی دو نفر را به هم دیگر معرفی می کنند.
در عین حال این پایگاه ها ابزار خوبی برای شناسایی اشخاص و بهره برداری #اطلاعاتی از آنها نیز میتواند باشند.
🔶 هرچند این پایگاه ها قانونی هستند اما ممکن است برخی از افرادی که در فهرست آنها وجود دارند عامل #جاسوسی باشند. برای مثال در یکی از این پایگاه ها اسامی ۳۱ کشور فهرست شده اند و نام بیش از ۳۵۲۸ زن از شهروندان این کشورها نیز به چشم می خورد. بر روی این پایگاه ها عکس های رنگی و توصیف این #دختران و #زنان درج شده که شامل شرحی از زندگی نامه، علایق آنها به سرگرمی و نیز شماره تلفن و آدرس پست الکترونیکی آنها می باشد.
🔷اکثر این زنان حرفه ای و تاحدودی آشنا به زبان انگلیسی و بسیاری از آنها تحصیل کرده هستند. #سرویس_های_اطلاعاتی نیز از این زنان جهت اهداف #جاسوسی و برقراری ارتباط با سوژه های مدنظر خود بهره برداری می کنند.
📚ویلیام سی بونی، جرالد آل، کواسیچ، ۱۳۸۳، ۲۰۰
❣ @Mattla_eshgh
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
"مسئله جمعیت یکی از خطراتی است که وقتی انسان درست به عمق آن فکر می کند، تن او می لرزد"
مقام معظم رهبری
🎃از واردات و کاشت محصولات تراریخته تا تبلیغ نمک یدار، تا غربالگری نوزادان و واکسن های هندی و شیوع بیماریهای متعدد، تا طرح مبارزه با #کودک_همسری و گسترش غیر قانونی #سقط_جنین و پوشیدن لباسهای زیر تنگ و مخصوصا لباس های جین، همه و همه پازل های جنگ جمعیتی علیه ایران است.
لطفا درگیر جنگ های روزمره سیاسی و زرگری دشمن نشویم.
#بیوتروریسم
❣ @Mattla_eshgh
🔴 #لیست_خرید_اینگونه
#همسرداری
💠 گاه اختلاف زن با شوهرش بر سر #خریدی است که مرد انجام داده است. مثلاً چرا فلان چیز مهم را نخریدی؟ چرا فلان #مارک یا جنس را نخریدی؟ چرا زیاد یا کم خریدی؟ چرا میوه یا سبزی خراب گرفتی و ...
💠 در حالیکه با یک تدبیر #ساده میتوان جلوی این اختلافات جزئی را که عامل سردی روابط میشود گرفت.
💠 خانمها دقّت کنند در لیست خرید شفاهی یا مکتوب خود موارد #ضروری و اولویّتدار را مشخص کنند. #مقدار خرید فلان جنس را تعیین کنند مثلاً یک کیلو یا دو کیلو. اگر نوع مارک براشون مهم است آن را مشخص کنند.
💠 خانمها حتماً پس از خرید توسط مردشان زبان #تشکّر داشته باشند تا اگر خواستند پیشنهاد یا گلایهی کوچکی کنند مردشان عصبانی نشود.
💠 همان ابتدای ورود همسر لازم نیست ایرادات خرید را بگویید بعد از قدردانی و رفع #خستگی و شرایط مناسب با زبان نرم و گشادهرویی خواسته خود را بیان کنید.
💠 مرد نیز از #انتقاد همسرش نسبت به خرید وی، استقبال کند و با صبوری و محبّت به خواستهی همسر خود #احترام بگذارد.
❣ @Mattla_eshgh
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc