eitaa logo
مطلع عشق
277 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
فکر کردی شوخیه؟ چند نفر از شما تو این نبرد پیروز میشید بچه ها ؟ ها؟ فکر کردی شیطون فقط با تو ور میره و با بقیه هیچ کاری نداره... هه... نمیدونم چرا بعضی ها علاقه دارن نشون بدن این مبارزه خیلی سادست... در صورتی که اصلا هم ساده نیست. تعجب میکنم خدایی... یه جوری میگن گناه نکن انگاری یه کار خیلی سادست... پوست آدم کنده میشه به قران. سخته...خیلی هم سخته... اصلا ساده نیست...اسمش جهاد اکبره...پس ساده نیست...اراده و تحمل و قدرت روحی زیادی میخواد... من خیلی فکر کردم...متوجه شدم آدم هر چقدر مسیرش شفاف تر میشه شیطون بیشتر اذیتش میکنه... اگه مسیر غلط باشه شیطون باهات کاری نداره... دیدی بعضی ها اصلا دغدغه هیچی رو ندارن و تو فکر میکنی شیطون اصلا با اینا کاری نداره ؟ من زیاد برام اتفاق افتاده...اما وقتی برر سی کردم دیدم طرف خودش یه پا شیطونو درس میده ! شیطون برای چی با این آدم کاری داشته باشه ؟ ببینید بچه ها ؟ شما هر چقدر خودتونو به خدا و اهل بیت نزدیک تر کنید شیطون شما قوی تر میشه... اگه دیدی دریه روز پنجاه بار وسوسه شدی و شیطون رو مخت بود بدون مسیرت صد در صد درسته ! اگه نبود اینجوری نمیشدی... مسير خيلى مهمتر از سرعته... خيليا با سرعت دارن به ناكجا ميرن.... تو مسیرت درسته...بخاطر همین اینجوری میشی... اسمش جهاد اکبره...پس سخته... خیلی هم سخته... اما تو باید تو این جنگ پیروز بشی ! باید پیروز بشی...میفهمی ؟ باید بجنگی و کم نیاری ! اون لحظه کل وجودت درگیر میشه... چون درونت جنگ شده... میشی مثل بیمارای اسکیزوفرنی...از درون جنگ شده و از بیرون تو کالفه شدی... بعضی وقتا میری سمتش ...بعد یهو پشیمون میشی... نصبش میکنی...یهو پاکش میکنی... میری تو آ یدیش...یهو متن رو پاک میکنی... فیلتر شکن میزنی...یهو میای بیرون... قاطی میکنی... از درون جنگی در تو بر پا شده... میری سمتش ...هی برمیگردی... و این ادامه داره... اصلا کار ساده ای نیست...جنگه ! میفهمی ؟ جنگهههههه ! جنگههههههههههههههههههه ! ممکنه پنج دقیقه الی یک ساعت این جنگ ادامه پیدا کنه ! اینکه بعضی ها خونسردن و تو اون وقت ها انتظار آرامش از خودشون دارن! مثل اینه که بری جنگ و تو خط مقدم به فرمانده بگی : ببخشید...شما شیر موز هم دارین اینجا ؟ هه...خنده داره نه ؟ بابا جنگه ! تو باید ترفند و حرکت بزنی...وگرنه نیروی های دشمن میان و از خط مقدم درونت میگذرن و به خاکت تجاوز میکنن ! تو باید بجنگی ..باید پیاده نظام بفرستی و هوایی حمله کنی..باید دشمن رو نابود کنی !
میاد دمه گوشت میگه : یه بار دیگه.... تا اینجا اومدی...بقیه رو هم برو دیگه... دلش میشکنه... انجام بده...از فردا توبه کن... پشیمون میشیا... تو که آدم نمیشی... یه بار که عادت نمیاره... جهنم کجا بود... بابا دفعه آخرته... خدا سخت نمیگیره که...میبخشه... بیا بابا...لذت میده...دیدی ؟ دلتم میخواد.تو خودتم میخوای...پس انجام بده. این همه آدم گناه میکنن...این که چیزی نیست. انجام بده...بعد حفرتو پوشش بده. این که گناه نیست تو که کاری نمیکنی فقط یک نگاه میندازی خدا بزرگه میبخشه خدا اصلا نگات نمیکنه...هه.... دعاتو مستجاب نمیکنه. چه خوش خیالی...اصلاخدا صداتو نمیشنوه.از تو بدش میاد. همه انجام میدن..گناه نیست که....عادیه!!! ببین کیه زنگ زده... بهش اس بده.خبر بگیر فقط. خدا میخواد زجرت بده، میخواد بچزونت!!! نیازته نمیتونی جلو نیازاتو بگیری انجام بده... بازم بگم یا بسه؟ شیطون خیلی کار درسته... خیلی... یه سوال...خدایی وقتی اینجوری میشی ...شیر بیرون میای یا روباه ؟ گول میخوری یا میبری؟ هیشکی نمیتونه ادعا کنه بگه منننننننننننننننننن اصلا درگیر وسوسه نمیشم و خیلی کار درستم و شیطون تو مشتمه... نه... هر کی این ادعارو کنه دروغ میگه. همه ما اسیر این شیطون هستیم. ولی من یه چیزو متوجه شدم...خوب به این حرفم دقت کنید... من زمانی که درگیر این چیزا میشم خوب میتونم استقامت نشون بدم...حتی وقتی وسوسه هم میشم و چند قدم میرم سمتش بازم اگه یکم اراده به خرج بدم و خدا کمکم کنه میتونم برگردم... فقط در یه صورت پام میلغزه... اونم زمانیه که بترسم از خودم...و خودمو قضاوت کنم... یا بگم رضا تو آدم نمیشی و شروع کنم به خودخوری ... اگه اینجوری بشم در واقع سنگر خالی کردم... اولش فکر میکردم فقط من اینجوری ام...اما وقتی پیام و ایمیل بچه ها و نظرات شمارو خوندم متوجه شدم شما هم در یه همچین حالتی پاتون میلغزه... یعنی چی ؟ یعنی اونجایی که وسوسه میشی شاید پات نلغزه... اما اونجایی که شروع میکنی به توهین به خودت ...دقیقا همونجا شروع لغزشاته... بخاطر همین به شدت توصیه میکنم به هیچ عنوان به خودتون چیزی نگید و خودتونو قضاوت منفی نکنید...به خودتون انگ نزنید و به خودتون تهمت نزنید... یعنی لغزش تو زمانی استارتش میخوره که از خودت بترسی... همین... اینی که گفتم تجربه تموم این سالهام بود... خوشبحال کسی که ازش استفاده کنه ... ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق
📌 #طرح_مهدوی 📝 " انتظار مداومِ ظهور " 🔹 یکی از وظایف شیعیان، این است که باید پیوسته منتظر ظهور حض
پستهای روز شنبه(امام زمان (عج) و ظهور)👆 روز یکشنبه(خانواده وازدواج)👇
۴۰ خانم عزیز؛ به آقاتون بگید که؛ در نظر شما جذاب ترین مرد دنیاست😊 ‌❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
#آموزش_مبانی_طب_اسلامی #استاد_جمالپور 🌷📝 موضوع : توضیح درمورد مزاج جغرافیایی از بعد مادی و معنوی
۴۴ 🌷📝 موضوع : توضیح در مورد غذاء در طب سنتی اسلامی 🌹🍜🌷📽🌻📢 🔵 بحث غذاء : غذاء چه تعریفی دارد؟ ابتدا به تعریف غذاء در لغت نامه دهخدا اشاره می کنیم و بعد آن به تعریف امروزی و عامیانه می پردازیم و در آخر به تعریف کامل و فراگیر غذاء در طب سنتی اسلامی خواهیم پرداخت. 🌺📖 لغت نامه دهخدا : 🌹 غذا : غذا. [ غ َ ] (ع اِ) بول شتر. (اقرب الموارد). رجوع به غذی شود. 🌷 غذاء : غذاء. [ غ ِ ] (ع اِ) خورش .(منتهی الارب ). خوردنی که نشو و نمای تن و قوام تمام بدن بدان است و با لفظ چیدن و کردن مستعمل . (آنندراج ). خوراک و آشامیدنی که بدان اغتذاء شود. ج ، اغذیه .(اقرب الموارد). || پرورش که بدان بالیدگی و آراستگی جسم است . (منتهی الارب ). هر آنچه نشو و نما و قوام تن بدان است . ج ، اغذیه . (اقرب الموارد). 🌻✳ تعریف امروزی غذاء : 👈 مجموعه خوردنی ها و آشامیدنی ها و بلعیدنی ها است. 🌼✳️ تعریف درست غذاء در طب سنتی اسلامی : 👈 مجموعه بهره مندی های جسمانی و روانی انسان از نظام طبیعت را غذا می نامند. ✅👌👏💐 🌸 بر اساس این تعریف جامع، انواع غذاءها در زیر تقسیم بندی می شوند : 1⃣ غذای خوراکی 2⃣ غذای بویایی 3⃣ غذای شنیداری 4⃣ غذای دیداری 5⃣ غذای پنداری 6⃣ غذای جذبی 7⃣ غذای جنسی 8⃣ غذای انسی 🌷♻️ برآیند اثر مجموعه این بهره مندی ها را غذاء می نامیم . ⚠️🔆 بنابراین اگر طبیب در بررسی بیمار فقط به یکی از این موارد ۸ گانه توجه کند از تشخیص درست باز می ماند. ✅👌👏✌️💐 ‌❣ @Mattla_eshgh
💠 زن‌ها وقتی دلگيرند، اگر از علّتش پرسیدید و بگويند: "هیچی؛ مهم نيست، می‌گذرد." يعنی؛ هيچ جا نرو؛ كنارم بنشين و دوباره بپرس. دوباره پرسيدن‌هايت حالم را خوب می‌كند! 💠 اصلِ توجّه شما حال زن را مساعد می‌کند حتّی اگر راه حل ندهید. ‌❣ @Mattla_eshgh
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ 👌بعد از قهر چگونه با همسرم آشتی کنم ؟ 💑 ۱) برای دلجویی پیشقدم شوید 🌱وقتی هر دو از موضوعی ناراحت هستید، شاید منتظر بمانید تا دیگری قدم اول را برای دلجویی بردارد ؛ 🌱 ولی توجه ندارید که به خاطر همین اشتباه‌تان، ممکن است به مرور زمان، علاقه شما و همسرتان کمرنگ شود؛ 🌱 بنابراین برای دلجویی، خودتان پیشقدم شوید. 💑 ۲) به لحاظ روحی خود را برای آشتی آماده کنید و بعد پیش بروید 🌱اگر احساس می‌کنید که حتی یک درصد برای مصالحه و سازش آمادگی ندارید به هیچ وجه پیش نروید 🌱 زیرا ممکن است که صحبتی شود و شما کنترل خود را از دست دهید و اوضاع از اینکه هست بدتر شود 🌱 برای همین گفته می‌شود که از لحاظ روحی آمادگی کامل داشته باشید و بعد جلو بروید. 💑 ۳) معذرت خواهي سخت است اما... 🌱نخستين كار بعد از هر دعوا اين است كه غرور و تكبر‌تان را كم كنيد و براي به‌وجود آمدن دعوا و كارها و حرف‌هاي اشتباه‌تان اظهار تاسف كنيد. 🌱حتما به او بگویید که دوستش دارید 💑 ۴) دلجویی کنید 🌱در دلجویی باید بدانید شیوه دلجویی از مرد و زن به چه صورت است و به تفاوت این دو جنس بیشتر دقت کنید. 🌱 از آنجا که خانم‌ها خیلی شنیداری هستند و دوست دارند بشنوند بهتر است، مرد‌ها عبارت‌هایی مانند اینکه «من هنوز تو رو دوست دارم» و «تو برایم مهمی» و «من منظوری نداشتم» را زیاد استفاده کنند. 🌱 اما نیاز ذاتی آقایان نیز قدرت و توانایی است. 🌱 معمولا در بحران‌ها ، احساس آزاردهنده آقایان بی‌کفایتی و تحقیر شدن است؛ 🌱بنابراین باید کلماتی به کار گرفته شود که این احساس از او گرفته و حس توانمندی به او بازگردانده شود؛ 🌱 بیان عبارت‌هایی مانند «من می‌دونم که تو می‌تونی» و «می‌دونم به فکر ما هستی و حواست هست» بسیار مهم است. 💑 ۵) شما هم ببخشید و فراموش کنید عذر خواهی تنها به این معنا نیست که بگویید متأسفید بلکه باید آن اتفاق را برای همیشه فراموش کنید. 🌱در حقیقت فراموشی باعث می گردد که مسئله مورد نظر راه بازگشت و سرایت دوباره به رابطه تان را نداشته باشد. ‌❣ @Mattla_eshgh
۴۹ ✴️احساس امنیت روش چهارم ساختنِ حس امنیت؛ 👈همیشه خوب به دغدغه ها و احساساتِ همسرتون گوش کنید؛ تا اولین نفری باشید که مشکلاتش رو میفهمین، و برای رفعش اقدام میکنید. ‌❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
میاد دمه گوشت میگه : یه بار دیگه.... تا اینجا اومدی...بقیه رو هم برو دیگه... دلش میشکنه... انج
سفیر_پاکی ( جلد دوم) 4⃣1⃣ شروع پونزده من خواستم یا خدا خواست ؟ تو خواستی پاک بشی از گناه یا خدا خواست ؟ این فصل به این سوال جواب میده...
بچه ها ؟ یه چیزایی رو درک کردم اگه بهت بگم مو به تنت سیخ میشه... یعنی آدم میمونه چی بگه... همیشه برام سوال بود که چرا خدا دوست داره همه چی رو به خودش ربط بده... من اینهمه پدرم در اومده و تلاش کردم گناه نکنم.... بعد خدا تو قران میگه : این منم که شمارو از گناه پاک میکنم نه شما ! یعنی چند تا آ یه قرانم هست که قشنگ اینو میگه که خداست که شمارو از گناه پاک میکنه و شما زیاد زورتون نمیرسه اگه خدا نخواد کمکت کنه... بذار چند تا آ یه نشونت بدم تا متوجه بشی (سوره مبارکه يونس آ یه 100 ) اما( هیچ کس نمیتواند ایمان بیاورد، جز به فرمان خدا و توفیق و یاری و هدایت او !) و پلیدی کفر و گناه( را بر کسانی قرارمیدهد که نمیاندیشند... )سوره مبارکه نور آ یه 21 ( ای کسانی که ایمان آورده اید! از گامهای شیطان پیروی نکنید! هر کس پیرو شیطان شود )گمراهش میسازد، زیرا( او به فحشا و منکر فرمان میدهد! و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمیشد؛ ولی خداوند هر که را بخواهد از گناه پاک میکند، و خدا شنوا و داناست! آدم تو فکر میره دیگه... خب خدا چجوری آدمو از گناه پاک میکنه... تقریبا این چیزارو چند وقتیه درمورد خدا فهمیدم... بچه ها؟ من بعضی وقتا یه سری اتفاقات سرم میاد که اولش یه حالت سختی و مشقت داره...اما بعدش میفهمم این یه درس مهمی برام داشت... خیلی سخته توضیح دادن درموردش...خیلی... خدایا کمکم کن بتونم منظورمو برسونم ببینید ... چیزی که دارم میگم رو درک کردم... بخاطر همین سخته توضیحش بدم... ولی سعی میکنم با مثال برات توضیح بدم... اینجوری بهتره... مثال اول : ببینید بچه ها... من عادت داشتم دمر میخوابیدم...بخاطر همین همیشه تو خواب شهوتی بودم... یه روز صبح بلند شدم و به شدت کمرم درد میکرد...یه جوری که دیگه اصلا نمیتونستم دمر بخوابم....این اتفاق اولش برام دردسر بود...اما نتیجش این بود : دیگه خیلی وقته دمر نمیخوابم... جالبه نه ؟ جدیدا کلی از خوابم لذت میبرم...چون کسی که دمر میخوابه اصلا از خوابش لذت نمیبره... دیدی خدا چجوری پاکم کرد ؟ اون کمر درد حکمتش این بود که الان عادت کردم دمر نخوابم.... مثال دوم : یه بار تو خیابون بودم یه دختر بد حجابی رو دیدم و تا تونستم تو دلم بهش فحش دادم و گفتم تو کی هستی که بخوای منو بلغزونی... بعدش کتاب تیر زهر آلود شیطان رو نوشتم... مثال سوم : من قصد نداشتم کتاب از سفیر ابلیس تا سفیر پاکی رو رایگان بذارم کسی بخونه...ولی دقیقا یه هفته قبلش یه سری اتفاقات افتاد که از درون عین روز برام شفاف شد که این کتاب رو باید رایگان بذارم...در واقع اون اتفاقی که برام افتاد بخاطر این بود که تهش این بشه که این کتاب واسه فروش نباشه. ای خدااااا...چجوری بگم اینارو...
مثال چهارم : بعضی وقتا خدا خودش تورو میبره تو موقعیت گناه...اولش میگی ای باباااااااااا ... اما یه ساعت بعدش که میشینی عاقلانه فکر میکنی یهو یه درس بزرگ میگیری و میگی : اگه این اتفاق نمیوفتاد و شرایط گناه برام فراهم نمیشد الان خودمو نمیشناختم و رشد نمیکردم... این اتفاق صد میلیون بار برام افتاده... بزرگترین دلیل رشدم همین بود. یعنی خدا همیشه توپ رو جایی پرت میکنه که تو در اون سمت خیلی ضعف داری... اولش کلی جیغت در میاد و میگی خدااااااا ول کن دیگهههههه !!! اما خدا میگه : دوست دارم قوی بشی... احتمالا تجربش کردی... من که خیلی تجربه کردم... خدا عین معمار روح عمل میکنه... یا عین مربی بدن سازی... خدا دقیقا عین یه بدن ساز روت کار میکنه و میخواد روحتو اول پاک کنه و دوما قویش کنه... یادته تو دوره هیچ اتفاقی اتفاقی نیست گفتم هر اتفاقی یه حکمتی پشتشه؟ دقیقا هنوزم به این اعتقاد دارم... واقعا هیچ اتفاقی اتفاقی نیست... یعنی من دیگه الان یه جوری شدم که اگه کیف پولمم گم کنم میگم خیری توشه...صد در صد میخواد بهم یه درسی بده... اتفاقا یه بار همین اتفاق افتاد... کیف پولمو گم کردم بعد فردا شبش دیدم دست یه کسی هستش که تو خیابون بلال میفروشه... وقتی کیف پولمو داد منم بهش مژدگانی دادم...کلی هم خوشحال شد... شاید درس این ماجرا این بود که این بنده خدا به اون پول نیاز داشت و نمیتونست از کسی بگیره ...ومن این پول رو به عنوان هدیه بخاطر دادن مدارکم بهش دادم.کلی هم خوشحال شد... بچه ها؟ میتونید رد پای خدارو تو زندگیتون ببینید؟ خیلی خوب طراحی میکنه...قبول داری ؟ خدا همچین اتفاقات رو کنار هم میچینه که عمرا بتونی بفهمی و سر از کارای خدا در بیاری... بخاطر همینه این روزا متوجه شدم تا خدا کمک نکنه کسی پاک نمیشه... مثال پنجم : داستان تحول منو همتون میدونید...اما یه نکته مهمی این وسط هست... اونم اینه : طبق بررسی هایی که انجام دادم متوجه شدم تنها راه بازگشت من فقط و فقط همون اتفاق بود... یعنی منه رضا عمرا آدم بشو بودم. اگه پدر مادرمم میمرد یا هر بلایی جز همون بلا سرم میمود عمرا آدم نمیشدم.اما خدا دقیقااااا از یه مسیری خواست منو برگردونه که من دقیقا فقط و فقط از همون مسیر میتونستم برگردم... آیا این اتفاقات شانسی بود ؟ نه... همه اینا طراحی شده بود... خدا خیلی طراح خوبیه...خیلی... میدونی هدفم از این حرفا و این مثال ها چیه؟ میخوام بگم اگه واقعا از خدا پاکی رو بخوای ... خدا میشه مربی پرورش روح تو و دقیقا قشنگ متوجه میشی که داره روت کار میکنه... همش یه سری اتفاقات برات میوفته که هدایتت میکنه. (سوره مبارکه انعام آ یه 88 ) این، هدایت خداست؛ که هر کس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمایی میکند! یعنی باید تو بخوای تا خدا هم بخواد هدایتت کنه...ببین ؟ اونی که میاد...شانسی نمیاد...اونی که میره شانسی نمیره...میگیری چی میگم؟ شاید فکر کنی دارم پیچیده حرف میزنم...اما باور کن زیادم پیچیده نیست...در مسیر پاکی اتفاقات اتفاقی نیست....همین............................................
شروع شونزدهم قاتل صلح درونی این جمله رو از من زیاد شنیدی : شهوت ته نداره...اما چرا ؟ این فصل رو حتما بخون.. سلام...ببین داداش ...ببین آبجی...اینایی که میگمو گوش کن... شهوت و شهوت رانی همه چیو از آدم میگیره...طرف رو یه مشت گوشت و پوست و استخون میکنه...یعنی درسته زندست اما طرف اصلا روح نداره... معتقدم شهوت رانی قاتل همه حس های خوبه... بخاطر همینه هر کی شهوتو ترک میکنه کلی تو زندگیش رشد میکنه و انگاری دوباره متولد میشه... متاسفانه شهوت ته نداره...بخاطر همین غرق شدن تو شهوت یه کاری با اون شخص میکنه که حقیقتا همه چیزشو از دست میده... مثل خدا...حس خوب...عزت نفس...اعتماد به نفس...سلامتی...فشار روح و خیلی چیزای دیگه... هیچ قاتل روحی مثل شهوت نیست.از درون میوفته به جون روح و اون شخص رو کم کم خنثی و پوک و پوچ میکنه... بیرون اومدن از شهوت همت میخواد... میدون ی شهوت با درون آدم چکار میکنه ؟ فرض کن یه شخصی یه اتاق خیلی مرتبی بهت میده و میگه تو قراره تا آخر هفته تو این اتاق زندگی کنی...اگه از اتاق خوب مراقبت کنی من بهت یه خونه بزرگتر و قشنگتر میدم... خب... تو به جای اینکه از اتاق مراقبت کنی میزنی نابودش میکنی و انقدر تو اتاق کثیف کاری میکنی که اتاق تبدیل میشه به طویله... بعد یهو به خودت میای و میبینی از اتاق هیچی نمونده ... دقیقا شهوت با درون ما اینکارو میکنه... درون ما و فطرت زیبا و خدادادی مارو آنچنان به لجن و کثافت میکشه که حد نداره... تهشم یه حس نفرت بهت دست میده که از خودتو از همه چیزو و از همه کس متنفر میشی... بخاطر همینه دشمنای ما دست گذاشتن رو شهوت جوونامون ... چون میدونن کار هر کسی نیست بتونه ازش بیاد بیرون... و خصلت اصلی شهوت اینه که اراده و عقل طرف رو میگیره...بخاطر همین اون شخص نمیتونه درست فکر کنه... به نظرم همتون با این حرفم موافقید که آدم هر چقدر عاقل تر میشه بهتر میتونه شهوتشو کنترل کنه...و برعکس...هر کی شهوت رانیش بیشتر باشه قدرت تحلیل و عقلش کمتره... ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc