eitaa logo
مطلع عشق
277 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
📍 📍 🚨شبکه ی اجتماعیِ دقیقا چه نقشه ای دارد؟ 🔸در ماه های گذشته شبکه اجتماعی ناشناخته ای به نام کلاب هاوس به صورت توسط سلبریتی ها ،اینفلونسر ها و شخصیت های سیاسی معرفی شد. 🔸ساز و کار این برنامه بدین صورت است که: کاربران را در اتاق‌های گفتگوی صوتی مختلف گرد هم می‌آورد تا به صورت در مورد موضوعات مورد علاقه‌شان، بحث و تبادل نظر کنند؛ این برنامه کاربران قدیمی اینترنت را به یاد اتاق‌های گفتگوی نرم‌افزار یاهو مسنجر، ولی در بستر تلفن‌های هوشمند می‌اندازد. 🔸 در برنامه ی clubhouse خبری از ارسال و دریافت ویدیو، عکس، متن و ایموجی نیست؛ و هرآنچه وجود دارد صحبت‌های زنده بین کاربران است که حتی قابلیت ضبط آن در خود نرم‌افزار نیز وجود ندارد. 🔴 برای استفاده از کلاب هاوس باید توسط یکی از کاربرانش دعوتنامه دریافت کنید. همین قابلیت کلاب هاوس باعث می شود تا محل امنی برای هماهنگی به وجود بیاید و به این شبکه بسیار سخت شود. ⚠️ گفته می شود که این شبکه اجتماعی برای برنامه ریزی برای ، و عملیات های رسانه ای توسط استفاده می شود. ‌❣ @Mattla_eshgh
🔴 💠 همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. حالا! مگر چه شده؟! 💠 نتیجه‌ی صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق و غریبی هم نیفتاد. اگر اون موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته شود. 💠 مکث کردن و را تمرین کنیم. گاهی زندگی سخت است اما با بی‌صبری، می‌کنیم. گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی می‌کنیم.