eitaa logo
مطلع عشق
277 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت ثريا جواب داد: - اين چه سواليه؟ معلومه تابلويي كه يه دست و يه رنگ باشه، هنر نيست. هر آدم بي دست و پايي مثل من هم مي‌تونه تابلويي فقط با يه رنگ نقاشي كنه! فاطمه- ببينين اصل منظره تو هر دو تا نقاشي يكي بود. فقط يكي اش با يه رنگه، اون يكي اش با چند رنگ. حالا فكر مي‌كنين چرا اون منظره اي كه با چند رنگه، قشنگ تره؟ تا بيايند همه فكر كنند، راحله مثل هميشه زودتر از بقيه جواب داد: - به نظر من به خاطر تنوع رنگ هاست. يعني لازمه قشنگ بودن يه تابلو، متنوع بودن رنگ‌ها و نقش هاست تا بشه ظرايف و حدود هر شكل رو به راحتي مشخص كرد و فهميد كه هر شكل يا رنگي چه نقشي در كليّت تابلو داره. فاطمه از جواب راحله راضي به نظر مي‌رسيد: - حالا اگر بتونيم رو به يه تابلو تشبيه كنيم، چيزي كه اين نظام رو به كمال مي‌رسونه تنوع نقش‌ها و گوناگوني مخلوقاته. براي اين كه هر موجودي بتونه به بهترين نحو به نقش خودش عمل كنه، بايد افراد و موجودات هم استعدادهاي مختلفي داشته باشن. پس تنوع موجودات يا نقش‌ها كه تنوع استعدادها رو هم به دنبال خودش مياره لازمه يك نظام منطقي و حساب شده است، قبول؟ راحله- قبول! فاطمه- همه هم قبول داريم كه خدا انسان‌ها را متنوع آفريده و به دو نوع زن و مرد تقسيم شون كرده. حالا اگه قرار بود نقش اين دو تا عيناً مثل هم باشه يا استعدادهاي يه اندازه اي داشته باشن، ديگه زن و مرد آفريده شدن انسان‌ها معنايي داشت؟ نه! كار بيهوده اي بود! يا همه مرد خلق مي‌شدن يا همه زن! پس 👈اولاً از اين تنوع در آفرينش هدفي در ميون بوده، 👈ثانياً زن ومرد در به هدف رسوندن اين منظور، نقش‌هاي جداگانه و در نتيجه استعدادهاي مختلفي دارن. پس با هر استعداد هم بايد برخورد جداگانه اي بشه. فهيمه پرسيد: - يعني چه؟ فاطمه- بذارين يه مثال براتون بزنم. حتماً همه تون داستان مهموني رفتن لك لك و روباه رو شنيدين. يه روزي روباهي، لك لكي رو دعوت كرد خونه شون و بعد غذاي لك لك رو هم مثل مال خودش ريخت توي بشقاب، روباه خودش با زبان غذايش را مي‌ليسيد و مي‌خورد، ولي لك لك چون منقار داشت نتونست اون غذا رو بخوره.
...دفعه بعدي لك لك روباه، دعوت كرد خانه اش. اين بار لك لك به تلافي مهماني قبلي، غذاي هر دو رو در كوزه اي دراز و دهانه باريك ريخت. لك لك خودش منقار بلندش رو مي‌كرد توي كوزه و غذايش رو مي‌خورد ولي روباه نتونست پوزه اش را فرو كند توي كوزه. راحله به همين زودي كلافه شد. از بس عجول بود اين دختر. - فاطمه! چرا حاشيه مي‌ري و قصه مي‌گي، برو سر اصل مطلب. فاطمه- اصل مطلب اينه كه اگه ما قبول داريم زن و مرد با نقش‌ها و استعدادهاي متفاوتي خلق شدن و وظيفه هاشون هم با همديگه فرق داره، پس بايد قبول كنيم كه هر كدوم براي بهتر انجام دادن وظيفه شون بايد حقوق جداگانه و متناسب با وظيفه هاشون داشته باشن. راحله- اين هم قبول! فاطمه- پس نظام حقوقي خوب، نظاميه كه در درجه اول اين تفاوت نقش و استعدادها رو به رسميت بشناسه و در درجه دوم هم وضع كردن قوانينش در جهتي باشه كه به هر كدوم از اين موجودات كمك كنه تا به بهترين نحو ممكن وظيفه شون رو انجام بدن. من گفتم: - حالا اين نظام حقوقي خوب رو از كجا مي‌شه شناخت؟ مثل اين كه فاطمه از سوال من خيلي خوشش آمده بود، گفت: - آفرين! سوال خيلي خوبيه، 😊👌جوابش هم چند تا نكته داره. درست بررسي كردن يه نظام حقوقي اينه كه اون رو به عنوان يه نظام كامل و مرتبط با همديگه بررسي كنيم. يعني اين كه نبايد جزئيات اين نظام حقوقي رو به طور جدا جدا و بدون توجه به ارتباطشون با همديگه، بررسي كرد. ثريا پرسيد: - يعني چي آخه؟ - يعني كسي كه مي‌خواد ماشين بخره، از فروشنده راجع به تك تك اجزاي موتور سوال مي‌كنه يا راجع به كليت ماشين مي‌پرسه تند مي‌ره يا نه؟ مي‌خوام بگم كه يه مكانيك بايد از جزئيات و خصوصيات موتور مطلع باشه، ولي هيچ لزومي نداره كه هر كسي سوار ماشين مي‌شه هم به اندازه يه مكانيك از جزئيات ماشين سر در بياره. تازه همان مكانيك هم حق نداره يك فنر رو از داخل موتور درباره و بگه كه اين فنر بي قواره به چه درد مي‌خوره؟ اين در جاي خودش بايد تحليل بشه، نه مستقلاً! بايد ديد در مجموعه كاركرد موتور چه نقشي داره! فهيمه پرسيد: - حالا اين مثال چه ارتباطي با بحث ما داره؟😐 - ارتباطش اينه كه يه هم كه مي‌خواد يه نظام حقوقي رو بررسي كنه، بايد كاركرد اون رو در جامعه ببينه. اگر هم دليل يكيش رو متوجه نشد، نبايد لزوم وجود اونو منكر بشه و متخصصان هم بايد ارتباط همه قوانين رو با همديگه در نظر بگيرن. نكته ديگه هم اين كه يه نظام حقوقي رو بايد با جهان بيني خودش سنجيد، چون اين قوانين وضع مي‌شن تا جامعه رو به اون هدفي كه در جهان بيني مد نظره برسونن. پس، چون در اسلام اصالت با معنويته نا ماديت، پس تمام جنبه‌هاي مادي هم كه وجود داره و روشون تاكيد مي‌شه به خاطر مقدمه معنويت بودنشونه. يعني جهت گيري نظام حقوقي اسلام در جهت اولويت دادن به معنوياته. در جاهايي هم كه ماديت ممكنه ضربه اي به معنويت بزنه، ماديت محدود مي‌شه تا زمينه ضربه خوردن معنويت فراهم نشه. راحله دوباره با خودكارش روي كف دستش ضرب گرفت. با ضربه‌هاي منقطع ولي پي در پي، ۱-۲-۳، چند لحظه مكث دوباره ۱-۲-۳، در همان حين هم سوال كرد: - حالا مي‌خواهي چه نتيجه اي بگيري؟ فاطمه رو به راحله كرد: - مي‌خوام نتيجه بگيرم كه در ، درست انجام دادن اموريه كه خدا از انسان خواسته؛ يعني مراتب و مناصب اجتماعي در دنيا هيچ كدوم به تنهايي ملاك برتري نيستن. مهم انجام دادن تكاليف الهيه. فهيمه با هيجان عينكش را كه روي دماغش ليز خورده بود، هُل داد عقب تر: - منظورت اينه كه با اين كه در اسلام زن نمي تونه حاكم يا قاضي بشه، هيچ نقصي براي اون محسوب نمي شه؛ به اين دليل كه حكومت و قضاوت جزو مناصب اجتماعي يا دنيوي هستند. فاطمه- بله! دقيقاً منظورم همينه! چون كه لازمه بعضي از اين مناصب و مشاغل داشتن انواع ارتباط در شرايط مختلف با ديگران است. خدا هم خواسته كه زن با اون خصوصيات طبيعي لطيفش وارد چنان وادي‌هاي پر مشقتي نشه. فهیمه- مثلا؟! فاطمه- مثلاً حاكم بايد رفت و آمد‌هاي زياد، نشست و برخاست‌ها و ارتباط و مراودت زيادي داشته باشه كه تحمل اين مشقات با لطافت جنس زن منافات داره. يا در مورد منصب قضاوت، كه بين فقهاي اسلامي مشهوره كه زن نمي تونه قاضي بشه، شايد به اين خاطره كه نعمت عواطف و احساسات در وجود زن‌ها قوي تره، همين مسئله ممكنه مانع قضاوت صحيح و اجراي عدالت بشه.
🔸فصل بيستم🔸 قسمت فاطمه_…مثلاً حاكم بايد رفت وآمدهاي زياد، نشست و برخاست‌ها و ارتباط و مراودات زيادي داشته باشه كه تحمل اين مشقات با لطافت جنس زن منافات داره. يا درمورد منصب ، كه بين فقهاي اسلامي مشهوره كه زن نمي تواند قاضي بشه، شايد به اين خاطره كه نعمت عواطف و احساسات در وجود زن‌ها قوي تره همين مسئله ممكنه مانع قضاوت صحيح و اجراي عدالت بشه. اما راحله به اين مقايسه معترض بود:😐 - ميدونين كه ما زن‌هاي زيادي رو چه در اطراف خودمون و چه در جوامع غرب و شرق مي‌بينيم كه چنين خصوصياتي رو ندارن. مثلا همون رقت قلبي رو كه شما مي‌گي، در وجود خيلي از زن‌ها نيست. نمونه اش هم انبوه زن هاييه كه تو سيستم پليسي دنيا استخدام شدن و در اين زمينه از همكارهاي مردشون هم جلوتر رفتن. يا زن‌هاي ديگه اي كه تحملشون در رنج و مشقت خيلي بيشتر از مردهاست. فاطمه - توجه كنين كه گفتيم يه ، نظاميه كه توجهش به كل سيستم باشه، نه موارد جزئي. توي يه همچين نظامي موقع وضع قانون، به عموم توجه مي‌كنن نه استثنا ها. ما در اطرافمون پيرمردهايي رو مي‌بينيم كه با اين كه سنشون بيشتر از ۷۰ ساله، ولي خيلي سرحال و قدرتمندن. اما قانون، سن نامزد شدن رياست جمهوري و نمايندگي را زير ۷۰ سال تعيين كرده، چون قانون در نظر مي‌گيره كه اكثريت افراد در اين سن توانايي انجام چنين وظيفه اي رو ندارن و اگر بخواهد به اون تعداد محدود استثنا نگاه كنه، ممكنه ۹۵ موردش خطا بشه و ۵ مورد درست انتخاب بشن. ظاهراً كسي اعتراض نداشت؛ چون كسي حرفي نزد. فاطمه براي اين كه جاي هيچ ترديدي باقي نماند، گفت: - اصلا بذارين يه طور ديگه بگم. اون چيزي كه مال خود فرده مايه و برتريه يا اون چيزي كه به عنوان امانت بهش سپرده ان؟ مثلا يه كارمند بانك كه از صبح تا عصر ميليون‌ها تومان پول از زير دستش رد وبدل مي‌شه، مي‌تونه خودش رو ثروتمند به حساب بياره؟ مسلماً نه! چرا؟ چون پول‌ها مال او نيست. پس چيزي موجب فضيلت و برتريه كه متعلق به خود فرد باشه. مثل و مقام‌هاي معنوي، نه . در مورد زن‌ها كه يك كمال و مقام علميه، از زن‌ها دريغ نشده ولي خداوند وظيفه حكومت و مرجعيت رو كه منصبي دنيويه به عهده زن نذاشته. فكر كنم قبلا هم در بحث قوام بودن مردها بر زن‌ها در همين مورد صحبت كرديم. من پرسيدم: _پس چي شده كه اين سئوال اين قدر در جامعه و به خصوص در ميان زن‌ها شايع شده؟ به قول يكي از بچه‌ها انگار هر جا كه مي‌ري صحبت سر همين حقوقه!😟 فاطمه - به نظر من ريشه چنين سوال‌های اينه كه توجه نمي شه. چون از نظر نظام ارزش ديني، هيچ كدام از مناصب و مقامات اجتماعي مايه فضيلت نيستند. دينداران هم اهل چون و چرا كردن در اين كه چنين امانتي به فرد ديگه اي سپرده شده، ولي وقتي در نظام‌هاي دنيوي اين چنين مناصبي به عنوان ارزش تلقي شدن، طبيعيه كه زن‌ها هم خود را عقب افتاده از قافله حس كنن و حق خودشون رو بخوان؛ حقي كه چنين حقيقتي نداره! هر چند كه به نظر مي‌رسيد كه فهيمه هنوز مردد است، اما اين سميه بود كه گفت:
🔸فصل بيست و يكم🔸 قسمت سمیه_ منظورم اينه كه تو نصفي از بحث رو به اين شكل شروع كردي كه زن‌ها ضعيف ترن، زن‌ها چي اند و چي نيستند. در صورتي كه اصلا من گيرم روي همين پيش فرضه كه كي گفته زن‌ها ضيف تر از مردهان؟😐 فاطمه به علامت اين كه متوجه مشكل شده سرش را تكان داد: - آيا شماها واقعا منكر اين هستين كه زنها به طور متوسط از لحاظ ، از لحاظ ، از لحاظ و امور خارج از خانواده ضعيف تر از مردهان؟ ببينين بچه‌ها من نمي فهمم كه چرا ما از واقعيت‌ها مي‌خواهيم فرار كنيم يا اون‌ها رو انكار كنيم؟ در صورتي كه اصلاً اين واقعيت‌ها به خودي خود هيچ امتيازي نيستن. مگه هر كس زورش بيشتره، آدم بهتريه؟ شما به علوم تجربي هم كه مراجعه كنين روي ضعف جسماني زن‌ها صحه گذاشتن. ✨در روايتي از معصوم داريم كه به مردها سفارش مي‌كنه مراقب دو قشر ضعيف جامعه باشن؛ كودكان و زنان.✨ يعني اين كه از قدرت بدنيشون در جهت ظلم به اون‌ها استفاده نكنن. من مسئله جديدي به ذهنم خطور كرد. بعد از تمام شدن صحبت‌هاي فاطمه گفتم: _بچه‌ها من فكر مي‌كنم مشكل اصلي ما به خاطر واژه «ضعيف» باشه. چون اين واژه در فرهنگ عمومي جامعه معناي خوبي نداره. والا هيچ كدام از ما شك نداريم كه زن‌ها از مردها ظريف تر و لطيف ترند. عاطفه دستش را بلند كرد: - آقا يه پيشنهاد هم من دارم.😄☝️ همه نگاه‌ها به سمت عاطفه برگشت. آخر عاطفه اين دفعه خيلي ساكت بود. مثل اين كه هنوز ميدان دستش نيامده بود. بالاخره بچه‌ها با سكوتشان به عاطفه اجازه دادند تا ميدان را در دست بگيرد. عاطفه - به نظر من، خوبه كه از اين به بعد به جاي جنس ضعيف، به زن‌ها بگيم جنس ظريف! كسي چيزي نگفت. ظاهراً هنوز كسي به نتيجه نرسيده بود كه عاطفه جدي مي‌گويد يا شوخي. عاطفه كه باز هم اين سكوت بي معنا را ديد، خودش سكوت را شكست: - خوبه؛ سكوت علامت رضاست واين پيشنهاد به اتفاق آرا تصويب شد. ولي كسي نخنديد بالاخره هميشه هم شانس با عاطفه نيست. فقط فاطمه بود كه يك نكته در تاييد حرف‌هاي عاطفه گفت: - ببينين بچه‌ها در گير نكنين! واقعا هم اگر بودن زن به معناي و نباشه، بلكه به معني ظريف و لطيف باشه. كسي با اون نداره. همون طور كه اگه به جاي اين كه به كسي بگيم قويه، بگيم قلدره، ممكنه خوشش نياد. بار منفي واژه ضعيف در فرهنگ ما راه پيدا كرده، منتها باز هم تاكيد مي‌كنم كه اين ضعف به معناي ناتوان و تو سري خور نيست. چون به قول عاطفه سكوت علامت رضاست، به نظر مي‌رسيد كه بچه‌ها هم قبول كرده اند كه زن‌ها ظريف تر و لطيف تر يا به معناي ديگه ضعيف تر از مردهايند. اعتراض راحله هم به چيز ديگري بود. با لحني كه به نظر مي‌رسيد به چيزي مشكوك است يا از چيزي سر در گم است. عاطفه - ببينم فاطمه مگه تو نگفتي كه اسلام با توصيه‌هاي اخلاقي اش به جامعه سفارش كرده كه مراقب زنان و كودكان باشن؟ پس چرا به نظر مي‌رسه كه اسلام در احكام حقوقي اش زياد طرف زن‌ها رو نداشته؟ فاطمه- مثلا؟ ولي عوض راحله، ثريا جواب داد: - همين كه حق ارث مردها رو دو برابر زن‌ها قرار داده! براي چند لحظه فكر كردم كه «آهان؟ پس داره اتفاقاتي ميفته. ثريا بالاخره بعد از دو روز مي‌خواد وارد بحث بشه. » فاطمه هم به همين علت از حرف ثريا خوشحال شد و با آن اشتياق جواب ثريا را داد: - خيلي خوب شد! فقط قدم به قدم بريم، باشه؟ با اين كه اين دو برابر كردن حق ارث براي مردها، هميشه صادق نيست ودر بعضي موارد زن مساوي مرد و در بعضي ديگر حتي زن بيشتر از مرد ارث مي‌بره ولي در اكثر موارد ارث مرد دو برابر زنه. و اين به خاطر اينه كه نفقه زن به عهده مردهاست. نفقه هم يعني اين كه خرج زن كاملا به عهده مرد است. خرج زن تا زماني كه ازدواج نكرده به عهده پدرش و بعد از ازدواج هم به عهده شوهرشه. يه نظام حقوقي خوب هم، نظاميه كه بين وظيفه و حقوق نسبت درستي برقرار كنه. حال چون وظيفه خرجي به عهده مردهاست، سهم اون از ارث دو برابر زنه. تا در نهايت زن و مرد از به يه نسبت بهره ببرند. با يه حساب سر انگشتي مي‌تونیم نتيجه بگيريم زن‌ها و مردها به يه اندازه از سهم الارث بهره برداري مي‌كنن. ثریا- چطور چنين چيزي ممكنه؟!😳 فقط ثريا نبود، بلكه اين بار همه تعجب كرده بودند.
قسمت 💭آخر چه طور ممكن بود در حالي كه به نظر مي‌رسيد سهم الارث متوسط زنها نصف سهم الارث متوسط مردهاست، فاطمه ادعا كند كه اون‌ها به يك اندازه از سهم الارثشان بهره مي‌برند. اما فاطمه هم خيلي بي حساب و كتاب ادعا نمي كرد. فاطمه - فرض مي‌كنيم كه ارث باقي مونده از يه نسل براي نسل دوم توي يه شهر، ۳ ميليارد تومان باشه. بر اساس قاعده فقهي تقسيم ، به طور متوسط، سهم مردهاي نسل دوم ۲ميليارد تومان وسهم زن‌ها يك ميليارد تومان مي‌شه. حالا اين مردها از اين ۲ميليارد كه به ارث برده اند به طور متوسط يك ميلياردش را پس انداز مي‌كنن ويك ميليار رو هم خرج خودشون و زن هاشون مي‌كنن. چون حق نفقه زن به عهده مردهاست و دست كم نيمي از اين پول خرج زن‌ها مي‌شوند، پس هر كدوم يك ونيم ميليارد تومان از سهم الارث بهره برده اند. درسته؟! عاطفه زد روي پاي فاطمه: - معلومه كه سرت تو حسابه.😉 فاطمه- و اما دليل ديگه، در بسياري از موارد اگه پدري داراي شغلي باشه كه با سرمايه خودش كار مي‌كنه، به طور سنتي پسرها هم در همون شغل به پدر كمك مي‌كنن. پس نيمي از اين ازدياد سرمايه مديون تلاش‌هاي پسره. شايد اصلا اگر چنين امتيازي نباشه، پسر ديگه انگيزه اي براي كمك به پدرش و پيشرفت در اون كار نذاشته باشه و در نتيجه اصلا امر اقتصادي خانواده از هم پاشيده بشه. اين مسئله درسطح اجتماع هم به رشد صنايع و مشاغل و انتقال حرفه‌ها لطمه مي‌زنه. راحله-اين ديگه اغراقه!😕 اعتراض از راحله بود. ولي جوابش را فهيمه داد، نه فاطمه. فهیمه- نه اتفاقا كاملا درسته! چند دهه بيش از اين، چند كشور اروپايي چنين مسئله اي رو راجع به ارث تجربه كردن كه نزديك بود به قيمت گروني براشون تموم بشه. اونا قانوني رو تصويب كردن كه در اون ارث فرد فوت شده به دولت مي‌رسيد، نه به بچه هاش. دولت هم مايملك اون رو تصرف مي‌كرد. همين مسئله باعث شد كه انگيزه همكاري پسرها با پدرشون براي رشد اقتصادي سرمايه شون از بين بره. در نتيجه به طور ناگهاني صنايع و تجارت اين كشورها افت كرد. به حدي كه نزديك بود با بحران شديدي رو به رو بشن كه با لغو اين قانون بعد از چند سال اوضاع به روال عادي خودش برگشت. بعد از اين كه فهيمه ادعاي فاطمه را ثابت كرد من هم دليل ديگه اي آوردم: من- من فكر مي‌كنم يكي ديگه از دلايلي كه سهم الارث زن‌ها نصف مردهاست، اين باشه كه زن‌ها يك مرتبه در زمان ازدواج از سرمايه پدرشون استفاده كردن و جهاز گرفتن. فاطمه با نظر من موافق نبود: - ربطي به نداره و به همين دليل هم ارتباطي به احكام ارث نداره! اين بار راحله با زرنگي مسئله ديگري را پيش كشيد: - با همه اين حرف‌ها پس اسلام دو زن رو معادل شهادت يه مرد قرار داده، مگه اين نشون دهنده اين نيست كه اسلام اطمينان كمتري به زن وعقلش داره؟😏 فاطمه- اول بگو ببينم شهادت در اين جا به اين معناست😊 راحله- این كه فردي، واقعه اي رو كه ديده يا شنيده، گزارش بده. فاطمه- حالا بگو ببينم چرا قرآن امر مي‌كنه كه براي گواهي دادن به كاري، حضور دو مرد لازمه، چرا يك مرد رو كافي نمي دونه؟😉 راحله شانه هايش را بالا كشيد: - حتما به اين علته كه اگه يكيشون دروغ گفت، يكي اصلاح كنه.🙁 فاطمه- اشتباهت همين جاست! 👌چون قبولي شهادت ! اگه عدالت و اطمينان نباشه، هزار نفر هم شايستگي شهادت دادن روندارن. پس حتي با اين فرض كه شهود عادل باشن، بازهم دو نفر بايد شهادت بدن. فاطمه چندلحظه صبركرد تا راحله فكر هايش را بكند. اما راحله نمي خواست معطل شود. - پس علتش چيه؟ فاطمه- علتش اينه كه برمبناي حس ومشاهده است وقبول دارين حس‌هاي مختلف بدن آدمي، مثل ديدن وشنيدن و... خطا پذيره! اسلام اين قانون رو وضع كرده تا اين درصد خطا رو بياره پايين، يعني اگر يكي از اون‌ها اشتباه كرد، اون يكي اصلاحش كنه. - حالا فرقش در مورد زنها چيه؟ - حكما گفته اند «الحب يعمي ويصم» يعني شخص را كروكور مي‌كنه. اين كري وكوري كه در حقيقت اتفاق نمي افته! اين كنايه از اينه كه محبت يانفرت شديد به طور تاثيري روي حس‌هاي مختلف انسان داره. از طرف ديگه هم ميدونيم كه نوع زن در مقايسه با نوع مرد از احساسات وعواطف بيشتري برخورداره كه البته استثنا هم داره. حيا وترس هم همين طور. در زنها بيشتر از مردهاست. ثريا پرسيد: - حيا وترس چه ربطي به شهادت زنها دارن؟😐 فاطمه- ربطش اينه كه يه زن وقتي در برابر قرار ميگيره، به خاطر كه داره، صحنه را نگاه نمي كنه. به همين دليل گواهي او نسبت به خطا پذيرتره! ادامه دارد ....
🔴 و یک نکته خلاصه و فوری 🔹طی سال‌های قبل همیشه عکس‌ها و فیلم‌هایی از دست‌های قطع شده، بدن‌های سوخته، چشم‌های تخلیه شده و کودکان و سالمندان آسيب دیده از حوادث منتشر شده و همه بلا استثنا دیده‌ایم. پس شاید نیازی به انتشار مجدد نباشد، اما همین الان در مرورگر خود جستجو کنید و یا کلیک کنید و ببينيد👇 https://zarebin.ir/search?q=%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87%20%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C&ko=-1&t=ddg_android همینا کافی نیست برا اینکه فردا اجازه ندیم اعضای خانواده بعد از ساعت ۱۵ بیرون باشند؟! برای امنیت و آرامش خانواده‌مون؛ همه در خانه بمانیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میشه امام زمان رو دید یا نه؟ 👤 روایتی احساسی از حاج‌مهدی با نام "امام زمان رو می‌شه دید؟" تقدیم نگاهتان 📥 دانلود با کیفیت بالا ◽️
توسعه روابط ایران و عربستان معضل جدید نتانیاهو! اثر: محمدعلی رجبی
مطلع عشق
قسمت #هفتاد_وپنج 💭آخر چه طور ممكن بود در حالي كه به نظر مي‌رسيد سهم الارث متوسط زنها نصف سهم الارث
🔸فصل بيست و دوم🔸 قسمت فاطمه- ... هم همين طوره ترس در وجود زن‌ها يك است و اون رو كم مي كنه. وجود اين ترس طبيعي باعث مي‌شه زن صحنه جنايت رو تا آخرين لحظه نگاه نكنه! و ممكنه در همين اخرين لحظه‌ها اتفاقات ديگه اي بيفته كه روند ماجرا رو تغيير بده. پس اين احتمال در مورد زنها بيشتره كه تحت تاثير احساساتشون قرار بگيرن و قسمتي از واقعيت رو متوجه نشن، يا اگه متوجه شدن، دلشون به رحم بياد و اون رو بزرگ كنن يا اين كه به علت تهديد و ارعاب، از گفتن واقعيت منصرف بشن. يادتونه كه يكي از اولين نكته‌هايي كه گفتيم اين بود كه نظام حقوقي خوب نظاميه كه واقعيت‌هاي وجودي و استعدادهاي مختلف افراد روبه رسميت بشناسه و اونها رو در وضع قوانينش مد نظر بگيره. درسته؟! ظاهرا راحله قانع شده بود كه ديگر بحث را كش نداد. و گرنه اين راحله اي كه من در اين دو _سه روز شناخته بودم تا قانع نمي شد، كوتاه نمي آمد. اما فهيمه كه همين چند دقيقه پيش طرف فاطمه بود و حرف‌هاي او را تاييد مي‌كرد، حالا برعكس شده! اين بار او بود كه سوال كرد: - همه حرف هايت قبول! ولي به نظر من مسئله ديه زن و مرد خودش به تنهايي نشون دهنده تبعيضه كه بين زن ومرد در قوانين اسلامي وجود داره. چون كه ديه زن نصف مرده فاطمه با خونسردي سوال كرد: - خب به نظر تو چرا ديه زن‌ها نصف مردهاست؟ فهيمه چند لحظه مكث كرد. انگار ترديد داشت. كمي دماغش را خاراند و بلاخره تصميمش را گرفت. منتها لحنش هنوز قاطع نبود: - اگه ديه رو معادلي براي جبران از بين رفتن تمام يا جزئي از انساني بگيريم، اين نشون مي‌ده كه ارزش زن از لحاظ انساني نيمي از ارزش مردهاست. البته در قوانين اسلام!😕 فاطمه - براي اين كه درست يا غلط بودن ادعاي تو ثابت بشه، بايد مشخص بشه كه آيا پول ديه بر اساس ارزش انسانس و معنوي افراد مشخص شده يا نه؟ ادعاي ما اينه كه ديه، پول جان و معادل ارزش انسان نيست. فهیمه- صرف ادعا كه فايده نداره. من هم خيلي چيزها ميتونم ادعا بكنم. فاطمه- دليل هم دارم. 👈دليل اول اين كه ديه زن و مرد تا يك سوم پول ديه كامل، كاملا با همديگه برابره، ولي اگر از يك سوم بگذره، تفاوت به وجود مي‌آد. در صورتي كه اگر بين جسم زن ومرد از لحاظ ارزش تفاوتي بود، بايد حتي در جزئي ترين مقدار ديه هم با همديگه فرق مي‌كردن. 👈دليل دوم اين كه، ارزش يه عالم بيشتره يا جاهل؟ خود قرآن مي‌گه كساني كه مي‌دونن وكساني كه نميدونن با هم يكسان نيستن. يعني ازحيث ارزش انساني عالم وجاهل تفاوت هست. اين رو كه مطمئنيم. ولي آيا ديه عالم با يه فرد معمولي فرق داره؟ عوض فهيمه، عاطفه بود كه جواب داد. جواب داد كه نه، باز هم سوال كرد. از فهيمه پرسيد: - راستي فهيمه بگو ببينم انگشتت رو چند مي‌فروشي؟😊 فهيمه سر در نمي آورد: - يعني چي؟😧 فاطمه- يعني اين كه تو گفتي ديه قيمت بدن يا جان انسان هاست ديگه! منم از انگشت تو خوشم اومده، خيلي باريك و سفيد و قشنگه. مي‌خوام بدم به عموم تا بذاره پشت ويترين طلا فروشي اش! حالا بگو ببينم از چند شروع كنيم كه نه سيخ بسوزه، نه كباب؟! ما تازه متوجه نكته ظريف وشوخي پر معناي او شديم. همه از اين معامله خنده شان گرفت.😄😃😁 فقط خود فهيمه بود كه هنوز گيچ مانده بود.😥 با حالتي كه انگار خيلي بهش برخورده است، به طرف بقيه برگشت عاطفه - اين كارها يعني چي؟ چرا مي‌خندين؟! مگه نمي بينين داريم معامله مي‌كنيم؟ چند دقيقه دندون سر جيگر بذارين تا ما كارمون رو بكنيم، بعد هر ديوونه بازي كه مي‌خواين در بيارين! تازه الان اول معامله است. بعد از انگشت هم ميخوام پايش رو بخرم، براي دايیم، كفاشي داره. البته پاهاي فهيمه براي كفش بچگانه خوبه.😃 خنده بچه‌ها بيشترشد. 😂😂حتي خود فهيمه هم پوز خندي زد. ادامه دارد ...
👇ادامه قسمت ۷۶👇 خنده بچه‌ها بيشترشد.😂😂 حتي خود فهيمه هم پوز خندي زد. عاطفه- راستی بچه‌ها شما هم اگه چيزي مي‌خواين رو در بايستي نكنين ها! درسته كه فهيمه گوشت درست وحسابي نداره. ولي اگه قصابي، چيزي توي فاميلتون باشه، هنوز گردن ودل وقلوش هست ها. اصلا چه طوره فهيمه رو حراجش كنيم. وبعد دستهايش را به هم كوبيد وفرياد كشيد: - آي خونه دار وبچه دار، زنبيل رو وردار وبيار. بدو كه تموم شد. اينم آخريشه! حرف نداره. زبونش مال يه خانم دكتر بوده كه باهاش ميرفته مطب وميومده! بنا گوشش روبو. بچه اون دلش رو براي آقا بذار كنار! سميه با دست جلوي دهان عاطفه را گرفت.🙊😊 سمیه- دختر جون تو اگه اين حرف‌ها حاليت نيست، مردم عزادار چه گناهي كردن كه بايد توي مُحرّم صداي نكره تو رو بشنون! هر چه عاطفه بيشتر دست وپا مي‌زد، بچه‌ها بيشتر مي خنديدند.😂😂 بالاخره فاطمه گفت: - ميبينيد بچه ها، همين طنز ظريف عاطفه نشون داد كه هيچ چيزي نمي تونه معادلي باشه براي جبران ازدست رفتن يه انسان، يا اجزاش! پس درحقيقت ديه هم قصد نداره چنين كاري روبكنه. - پس دليل پرداختن ديه چيه؟ ❌
قسمت - پس دليل پرداختن ديه چيه؟ فاطمه- اين طور كه تا حالا علما مشخص كردن، حكم پرداختن ديه بر اساس چند حكمته كه معلوم نيست حكمت قطعي هم باشن يا نه. يعني ممكنه كه حكمت‌هاي ديگه اي هم باشن كه تا الان به فكر علماي اسلامي نرسيده و در آينده كشف بشه. به هر جهت، 👈يكي از اين حكمت‌ها اينه كه ديه پوليه كه پرداخت مي‌شه تا قسمتي از لطمه وزياني روكه به خانواده وارد شده جبران كنه. يعني اگه يه فردي دست يا پا و يا چشمش رو از دست بده، اين آسيب او رو از كار كردن باز مي‌داره. در اثركشته شدن فرد هم ديگه اي به خانواده وارد ميشه كه ديه در حقيقت قصد داره اون ضربه رو جبران كنه. فهیمه- خب! اما اين چه ربطي به تفاوت ديه مرد و زن داره؟ فاطمه- تفاوتش اين جاست كه چون ، و خانواده است، يعني در حقيقت خانواده به دوش مرده، از كار افتادن يا از دست رفتن اون ضربه سنگين تري به خانواده وارد مي‌كنه. در حقيقت، ازدست رفتن زن بيشتر باعث لطمه عاطفي مي‌شه و از دست رفتن مرد باعث لطمه اقتصادي. اين با راحله بود كه پرسيد: - حالا اگه زني كار كنه وحتي مسئوليت نان اوري خانواده به عهده اش باشه، مثلا شوهر نداشته باشه، يا شوهرش از كار افتاده باشه. حالا با توجه به اين كه از دست دادن يه زن مساويه با از دست دادن نان اور خانواده، آيا ديه اون كامله؟ فاطمه- نه خير. من كه گفتم، اين بحث جبران زيان اقتصادي وارد شده به خانواده، يكي از حكمت‌هاي پرداخت ديه است، علت قطعي كه نيست. پس ما تا وقتي علت قطعي شرعي حكم رو ندونيم، به شرف اون چيزي كه فكر مي‌كنيم علت حكمه، حق نداريم احكام روتغيير بديم. در ثاني، قانون براي عموم مردم وضع مي‌شه. نبايد براي قانون رو عوض كرد يا تبصره زد. قانون كه به اندازه تعداد افراد بشر، استثنا يا تبصره داشته باشه كه ديگه قانون نيست. فهيمه فكر كرد وگفت: - ببين به نظر تو اين مسخره نيست كه اگه پسر بچه ۹ ساله يه خانواده به قتل برسه، ديه اش كامله، ولي اگه مادر همين خانواده به قتل برسه، ديه اش نصف باشه. آخر زيان ازدست دادن اين بچه بيشتره يا مادرش؟!😕 فاطمه- فهيمه جان ما كه ديديم ديه به هيچ وجه فرد نيست. پس مطمئن باش دليلش اين نيست. ببين اين قضيه هم پيچيده تر از اين حرف هاست. بذار خودم برات يه مثال ديگه بزنم. آيا زيان از دست رفتن مردي كه حقوقش ماهي ۵۰ هزار تومانه با كسي كه در آمدش ماهي پانصد هزار تومانه. يكيه؟! - نه!🙁 - يعني اون كسي كه درآمدش ماهي پانصد هزار تومان بود، حالا اگه از دست بره خانوادش بيشتره زيان مي‌بينن ولي شارع مي‌گه كه ديه هر دوشون يكيه. چون اومده رو در نظر گرفته كه بشه به داد. تازه در نظر گرفتن اين مقدار متوسط هم براي توانايي بالقوه افراده. چون ممكنه همان پسر بچه اي كه در ۹سالگي از دست رفت، اگه بزرگ مي‌شد، سرمايه دار دنيا مي‌شد. وهمين طور بر عكس، اون كسي كه الان ماهي پانصد هزار تومان درآمدشه، ورشكست بشه و چند ماه بعد خانه نشين بشه پس دين توانايي بالقوه جنس رو در نظر مي‌گيره. وچون به خاطر تفاوت در استعداد زن ومرد، توانايي شون براي فعاليت‌هاي اقتصادي هم متفاوته، دين حد متوسط جنس مردها رو بيشتر از حد متوسط جنس زن‌ها تعيين كرده. عاطفه با عجله صحبت فاطمه رو قطع كرد: - راستي بچه‌ها يه چيز ديگه! ديه وقتي كه پرداخت مي‌شه، چه كسي اون رو دريافت مي‌كنه؟ سميه با اطمينان جواب داد: - معلومه ديگه! خانواده مقتول! عاطفه چشم هايش را به علامت تفكر كمي تنگ كرد: - يعني اين كه اگه مقتول مرد باشه، ديه اش به زن وبچه اش مي‌رسه واگه مقتول زن باشه، ديه اش به شوهر وبچه هاش مي‌رسه. پس در حقيقت اون زن وبچه هاش دو برابر اون مرد وبچه هاش ديه مي‌گيرن.؟ فاطمه هم تاكيد كرد: - بله! يكي از اشتباهات ما همينه كه فكر مي‌كنيم ديه حق مقتوله و به همين علت فكر مي‌كنيم كه حق زنها ضايع مي‌شه. در صورتي كه مقتول كه مرده، ديگه حقي نداره. عاطفه با لحني جدي گفت: - در حقيقت همون وقت كه مرده، حقش رو گرفت! فاطمه- به هر جهت اون حق خانواده شه. به همين علته كه وقتي خانواده زني كه به قتل رسيده اگه بخوان قاتل رو قصاص كنن وقاتل مرد باشد بايد نيمي از ديه رو بپردازن. چون خانواده قاتل در اثر از دست دادن نان اور خانواده شان، لطمه بيشتري نسبت به خانواده مقتول مي‌خورن. در صورتي كه آن ها گناهي نكردن وبايد حقشون روبگيرن. 💭به نظر مي‌آمد ديگر حرفي براي گفتن نمانده، يعني بچه‌ها قانع شده بودند؟! ولي انگار يك نفر بود كه هنوز هم مي‌خواست حرف بزند. راحله!