eitaa logo
مطلع عشق
278 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
دلتون شاد شبتون بخیر❤️🌸
‌☀️‌در منظومه ی کاغذی ام یادت همچو خورشید واژه ها را سیاره وار به دور خود می چرخاند... ✨سلام آفتاب مهربانی... ‌❣ @Mattla_eshgh
هدایت شده از راه ناتمام
🔰 متن دعای هفتم صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب خواندن آن را توصیه کردند 🔺️ رهبر انقلاب امروز در مراسم روز درختکاری ضمن توصیه همگان به عمل به توصیه‌ها و دستورالعملهای مسئولان و متخصصان برای پیشگیری از شیوع ویروس کرونا، مردم را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: «توصیه میکنم دعای هفتم صحیفه‌ سجادیه را که در مفاتیح هم هست با توجه به معنای آن بخوانند.» ۹۸/۱۲/۱۳ 🆔 @rahe_na_tamam
💐کار مهدوی ✨به نام خدای مهربانی ها ✋سلام برامام خوبی‌ها، و سلام بر شما منتظران حضرت ❣آقا تو یک نفر را دوست داری پدرت است مادرت است همسرت است فرزندت، دوستت ، هم کلاسیت است ، برادر خواهرت است. 👌یقینا برای اینکه دوستی ات را ثابت کنی برای او هدیه می خری شک ندارم این حرف مرا قبول داری واصلا امکان نداردکسی این حرف راردکند ؛ هدیه می دهیم به او ؛ هر چقدر عزیزتر ،هدیه بهتر 🎁 ❓حالا سوال من این است .امام زمان عجل اللّه که اینقدر من و تو را دوست دارد چرا ما نباید برایش هدیه بدهیم؟ 😐آقا من حوصله ندارم یک ختم قرآن برای حضرت بدهم وقت نمی‌کنم، من پول ندارم برای حضرت مراسم بگیرم ؛ کی گفته این کارها را انجام بده ؟؟؟⁉️ 👈هر کسی در حد وُسْع خودش ، ببین وُسْع تو چقدر است ؛ دقیقا وُسْع تو اینقدر هست که روزانه ده ثانیه وقت بگذاری و سه بار سوره توحید را بخوانی و ثوابش را به امام زمان هدیه بکنی یقینا اینقدر وقت را داری ده ثانیه .همین الآن باهم می خونیم و اینکاررا باهم انجام می‌دهیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ 💠 اللَّهُ الصَّمَدُ 💠 لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَد💠ْوَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ💠 صَدَقَ اللّه العلی العَظیم ... ✅خدایا خداوندا این سه تا سوره ی توحید را هدیه می‌کنم به آقا امام زمان(عج) تمام شد و رفت . ❓بیشتر از ده ثانیه وقت تو را گرفت؟ ❓سه بار سوره توحید ثواب چی دارد؟ ثواب یک ختم قرآن دارد یعنی تو الآن برای امام زمانت ثواب ختم قرآن فرستادی 🌹کنیز امام حسن مجتبی (ع) به امام حسن مجتبی(ع)گل🌹 هدیه داد و امام حسن مجتبی (ع)آن کنیز را آزاد کردگفتند یا حضرت این یک گل داد، تو در مقابل یک گل آزادش کردی؟😳 ✅آقا فرمود مگر قرآن نمی گوید همگانی که به شما هدیه ای دادند فتحینوا احسن- به نحو احسن جبرانش کنید،منم به نحو احسن جبرانش کردم گل داد ولی من آزادش کردم. ⛅️حالا تو ای منتظر امام زمان ،به امام زمان سه تا سوره توحید ثواب یک ختم قرآن است هدیه دادی پس فکر کن به تو چه می خواهد هدیه بدهد🎁 ❓شب قدر تقدیر اعمال ما را که می‌نویسد؟ امام زمان تقدیر اعمال ما را بر چه اساسی و مبنایی می نویسد ؟ براساس اعمال سال قبل ما یعنی اعمال سال قبل ما را نگاه میکند یعنی شب قدر امسال 94 ، اعمال سال 93 ما را نگاه کرد و بر آن اساس تقدیر 94 ما را هم نوشت به قول معروف هر چقدر پول بدی همانقدر هم آش میخوری 🍲 🌾گندم از گندم بروُید جو ز جو🌾 حالا فکر کن امام زمان نامه ی سال95 که آمد سال بعد شب قدر، نامه ی اعمال سال94 شما را نگاه می‌کند می‌گوید این بنده این شیعه ی من ، سال قبل هر روزش برای من یک هدیه ای فرستاد چطور جبرانش بکنم؟ 💠اهل بیت کریم هستندتو یک آدم معمولی هستی فکر کن هر کسی هر روز به تو هدیه بدهد چیکارش می‌کنی؟ ❓ 📖امام زمان که دستش برای همه چی بازاست،نامه ی اعمال من وتورا می بیندومی گوید سال قبل تمام 365روز هر روز یک هدیه ای را به آقا دادیم ، نگو کم است سه تا صلوات ، سه تا توحید، نگو کم است پیش ما کم است پیش خدا زیاد است ♻️آیت اللّه بهجت می‌گوید:خدا می داند این یک صلوات که شما برای یک فرددیگه ای میفرستی چقدر آن فرد نورانیت پیدا می کند ✨ 📘پس از این به بعد تمرین کن قرآن جیبی بخر ،تاکسی این طرف آن طرف میری چقدروقت تو را می گیرد. در.بیار یک صفحه قرآن بخون و بگو خدایا یک صفحه قرآن هدیه به امام زمان (ع) ببین آقا چی کار می‌کند برایت 😊 💰تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود صفت بنده پروری داند 👤مگه به سیّد ابن طاووس نگفت که من برای شیعه هایم دعا می‌کنم ❓مگه سیّد طاووس نشنید امام زمان گفت خدایا این شیعیان ما ازما اهل بیت خلق شده اند ، اگرگناهی می کنند بخاطر من مَهدی ببخش 💞اینقدرآقا ما رادوست دارد مگه نگفت روزی صد بار برایی شما دعا میکنم ؛ اینقدر ما را دوست دارد💞 خب ما چی کار می‌کنیم؟ همین! پس نتیجه ی بحث امروز من این است که از این به بعدسعی کنیم هرروز یک هدیه به حضرت بدهیم وبه دیگران هم یادبدهیم که هرروزیک هدیه مثلا یک صلوات سه تا سوره توحید ،هرچه که می توانی در توان تو هست برای حضرت بفرست و ببین حضرت با تو چه کار می‌کند ‌❣ @Mattla_eshgh
هدایت شده از راه ناتمام
🔴آیا فرانسه و انگلیس کیت‌های آلوده تشخيص کرونا به ایران می‌فرستند؟/ نگرانی از تکرار تجربه خون‌های آلوده 🔶خبری منتشر شد که طبق آن فرانسه، انگلیس، و آلمان می‌خواهند به ایران محموله‌های کرونایی شامل کیت تشخیص و... ارسال کنند. 🔹با هم مرور کنیم: 1⃣ پرده اول؛ فرانسه سال ۶۲ به بهانه کمک به بیماران هموفیلی، به ایران خون‌های آلوده ارسال و ۱۰۰۰ بیمار هموفیلی را ایدزی کرد 2⃣ پرده دوم؛ همه رسانه‌های انگلیسی، آلمانی و فرانسوی با عملیات روانی وسیع عامل هراس و ترس در مردم، تصعیف سیستم دفاعی بدن مردم و عملا عامل تسریع شیوع بیماری کرونا شدند. 3⃣ پرده سوم؛ دیروز خبری منتشر شد که در آمریکا کیت‌های آلوده کرونا پیدا شده و فاجعه درست کرده 4⃣پرده آخر: حالا خبر رسیده که فرانسه انگلیس و آلمانی که حاضر به کمترین انعطاف برای کاهش تحریم‌ها نیستند، محموله کیت تشخیص کرونا و دستکش و ماسک و... می‌خواهند به ایران بفرستند!! نباید شک کرد؟ ✅ کاربران شبکه‌های اجتماعی با هشتگ این موضوع را به شدت به چالش کشیده‌اند و درباره آن سوال پرسیدند. ❓آیا مسئولان دولتی برای این سوالات پاسخی دارند؟ ▫️ dana.ir/1587391 🆔 @rahe_na_tamam
مطلع عشق
#بسوزه_پدر_عاشقی 😍😜 قسمت_هفدهم 👈از زبان مینا : یه پسره تو کلاسمونه که از همون روز اول نظرم رو ج
😍😜 هیجدهم .-نمیدونم نظرشو... -تو هم که با هیشکی حرف نمیزنی 😒ولی اصلا نگران نباش خودم برات حلش میکنم 😉 -نه...نه...نمیخوام آبرو ریزی بشه😨 -آبرو ریزی چیه ؟!جوری عاشقش میکنم فکر کنه خودش عاشقت شده 😂 -نمیدونم چی بگم 😕 -هیچی نگو...فقط بشین و تماشا کن 😉خوب بگو ببینم تو گوشیت چیا داری؟؟ -از چه نظر؟😨 برنامه های چت منظورمه😐 -هیچی..حوصله این برنامه ها رو ندارم...حس میکنم بیخودین...با کسی کار داشته باشم اس ام اس میدم یا زنگ میزنم😕 -خوب همین کارا رو میکنی دیگه دختر 😐زاپیات رو روشن کن برات تل بفرستم و بعدش تو گروه یونی اددت کنم -نه..ممنون..نمیخوام😶 -اقا محسن جونتم هستا تو گروه 😉😂 -عه؟جدا؟! باشه پس😕 -عکس پروفایلتم یه عکس خوب از خودت بذاریا..امل بازی در نیاری گل پل بذاری 😒 -نه عکس که نمیتونم بذارم...همه فامیلام هستن میبینن😕 -خوب ببینن 😑 -نه!نمیشه اصلا! -خوب آخر شبا بذار بعد بیا تو گروه حرف بزن بعدش عوض کن صبحا 😐 -آخه ببینن چی ؟😞 -خوب حالا نمیخواد عکس بذاری...بعدا یه کاریش میکنیم 😅من پروفایلم رو عکس دونفره کنار تو میذارم 😉تا منو داری غم نداری 😊 👈از زبان مجید : این چند مدت خیلی گرفته بودم 😞 هیچ چیزی خوشحالم نمیکرد حوصله دانشگاه و کلاساش هم نداشتم وقتی یه زوج تو خیابون میدیدم با هم راه میرم آتیش میگرفتم 😞 نمیدونستم باید چیکار کنم؟ نمیدونستم عیب و ایرادم چیه که به چشم مینا نمیام 😞 کارم شده خوندن دعاهای حاجت و سریع الاجابه برای اینکه دل مینا به سمتم بیاد و دوستم داشته باشه😢 خدایا کمکم کن 🌷 تو همین حس و حال ها بودم که صدای پیام تلگرامم اومد😨 باز کردم دیدم نوشته mina khanom joined to telegram داشتم از خوشحالی بال در میاوردم☺ خدایا شکرت🙏 میدونستم از این به بعد راحت تر میتونم با مینا حرف بزنم. رفتم براش نوشتم... سلام دختر خاله😊خوش اومدین به تلگرام 🌺🌺 دیدم سریع آنلاین شد و نوشت. سلام...ممنونم داداش.. نمیدونستم واقعا باید چیکار کنم؟ 😞 اگه دوستم نداشت که کلا جوابم رو نمیداد.اونم اینقدر سریع! شاید اصلا این داداش گفتناش از رو محبته. مثلا الان اگه یه مرد غریبه بهش پیام بده دیگه داداش نمیگه که 😕 این فکر و خیال ها تو سرم رژه میرفتن. به قول یه بزرگی "انتظار سخت است فراموش کردن هم سخت است اما اینکه ندانی باید انتظار بکشی یا فراموش کنی از همه سخت تر است...! " 😞😞 ⏪ ادامه دارد... ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
😍😜 قسمت_نوزدهم 👈از زبان مینا: تازه تلگرام رو نصب کرده بودم و گوشیم دست شیوا بود که برام پیام اومد... -بیا مینا برات پیام خوش آمد اومده 😂😂ببین کیه -پیام...برا من ؟😐بده ببینم.. -آره نوشته مجید😅شیطون این دیگه کیه؟😉 -آهان...همون پسر خاله مه دیگه...بذار جوابشو بدم...😏 -آهان...اونه پس...خوب حالا چی نوشتی براش؟ -نوشتم داداش که حساب کار دستش بیاد 😅 -آفرین...یه مدت بی محلی کنی خودش میفهمه و راهشو میکشه میره... یه چند هفته ای درگیر گروه دانشگاه بودم و تو گروه چیزهایی میگفتم که شیوا بهم یاد میداد... محسن هر پستی میذاشت تایید میکردم و اگرم بحثی تو گروه میشد طرف محسن رو میگرفتم... شیوا یه روز بعد دانشگاه یه برنامه ناهار گذاشته بود و محسن اینا هم بودن... دوست پسر شیوا هم اومده بود که بعد فهمیدم دوست محسن هم هست و باهاش در ارتباطه و شیوا از طریق اون محسن و دوستاشو دعوت کرده اول که میخواستم برم خیلی میترسیدم و داشتم از اضطراب خفه میشدم... آخه اولین بارم بود میخواستم تو همچین برنامه هایی شرکت کنم تو خونه گفته بودم که میخوایم برای یه تحقیق بعد دانشگاه بریم کتابخونه تو رستوران هم اصلا نفهمیدم چی خوردم و همش میترسیدم که یه آشنا منو ببینه و آبروم بره... اونروز بیشتر با خصوصیات محسن آشنا شدم و و اگه دروغ نگم بیشتر عاشقش شدم😊 با دوستاش جلوتر از من و شیوا حرکت کرد و صندلی هامون رو بیرون کشید و بغل میز وایساد تا بشینیم☺ با اینکه ظاهری جدی داشت ولی خیلی شوخ بود😉 آخر سر هم زودتر از همه رفت و حساب کرد و شیوا هرچی اصرار کرد که چون با دعوت اون اومدیم باید اون پول رو بده ولی محسن قبول نکرد... راستش داشت پازل عشقش هر روز بیشتر تو ذهنم تکمیل تر میشد! یه شب از همین شبایی که درگیر رویابافی و فکر کردن به محسن بودم مامانم بعد شام اومد تو اطاقم شک کردم که چیز مهمی میخواد بگه... چون معمولا شبا پیش من نمیومد... بعد از یک کم نگاه کردن به در و دیوار بی مقدمه رفت سر اصل مطلب -مینا جان هر دختری آرزوش اینه که ازدواج کنه و تشکیل خانواده بده...اصلا هدف خلقت بشر همینه... -مامان چیزی شده؟😯 -صبر کن بذار حرفمو بزنم 😐 -باشه..بفرمایین 😑 -تو هم که الان به سن ازدواج رسیدی...همونطور که میدونی تو این دوره داشتن یه خواستگار خوب نعمته 😊تبریک میگم بهت دخترم -خواستگارررر؟؟؟؟؟ کیه؟؟! (تو ذهنم شک کردم که شاید مجید حرفی زده 😡😡میخواستم گوشی رو بردارم و فحش بارونش کنم ) -پسر رییس بابات...پسر خوب و مومنیه...شغلم که داره...از لحاظ مالی هم تامینه... ⏪ ادامه دارد...... ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
😍😜 قسمت_بیستم -خواستگارررر؟؟؟؟؟ کیه؟؟! (تو ذهنم شک کردم که شاید مجید حرفی زده😡😡میخواستم گوشی رو بردارم و فحش بارونش کنم ) -پسر رییس بابات...پسر خوب و مومنیه...شغلم که داره...از لحاظ مالی هم تامینه -اما مامان.. -دیگه اما و اگر نداره.الکی سر بچه بازی ردش نکن...مگه نمیدونی اگه خواستگاری داشته باشی که از نظر ایمان کامل باشه و ردش کنی درهای رحمت به سمتت بسته میشه؟ میدونستم بحث کردن با مامان الکیه😞😞 بابام تصمیمش رو بگیره محاله کوتاه بیاد 😭😭 دلم میخواست زار زار گریه کنم😭😭 چند روز کارم تو خونه شده بود بحث با مامان و بابا در مورد اینکه من نمیخوام ازدواج کنم و اونا هم میگفتن که بهتر از این مورد گیرم نمیاد. میدونستم اگه قبول کنم که خواستگاری بیان همه چیز تموم شده هست 😥 ولی بالاخره با اصرارهای مامان و بابا قبول کردم حداقل آخر هفته بیان و صحبت کنیم 😞😞 از صحبت های بابا و مامان شنیدم خانواده پسره اینقدر قضیه رو جدی گرفته بودن که حلقه نشون کردن هم خریده بودن برام 😕 کارم شده بود گریه کردن و از خدا کمک خواستن میخواستم یه جوری خودش یه راه نجاتی برام باز کنه😭 👈از زبان مجید: روزها میگذشت و من هر روز نا امیدتر میشدم دیگه واقعا نمیدونستم چیکار باید کنم میخواستم به مامانم اینا بگم ولی با خودم میگفتم بگم که چی بشه؟ آخه الان من نه کار دارم نه سربازی رفتم و نه حتی سنم به ازدواج رسیده 😞 بهتره همینطوری خودم رو به مینا نزدیک کنم و بعد از دانشگاه موضوع رو علنی کنم 😕 لحظه شماری میکردم تابستون بشه و برنامه یه سفر با خانواده خاله م اینا بچینیم و تو اون سفر بتونم بیشتر خودمو به مینا ثابت کنم😊 آخه هفته ی پیش شوهر خاله و بابام یه صحبتی از همسفر شدن و رفتن دو خانواده ای به مشهد میزدن 😊 یه روز صبح که بیدار شدم دیدم مامانم داره با تلفن حرف میزنه😯 با حالت خواب و بیدار شنیدم که مامانم هی میگه مبارکه مبارکه 😨 کنجکاو شدم😶 یه دقیقه کلی فکر از جلوی ذهنم رفت 😥 با خودم گفتم نه امکان نداره مینا باشه...حتما از همکاراشه. آب دهنم رو قورت دادم و با همون حالت خواب آلود رفتم پیش مامانم و منتظر موندم تا حرفش تموم بشه...😥 حرفش تموم شد و گوشی رو گذاشت... آروم سلام کردم😕 -سلام مجید جان..صبحت بخیر -مامان کی بود؟😯 -هیچی خاله ت بود -خاله بود؟؟😥😥خوب چیکار داشت حالا؟ -هیچی...میگفت برا مینا قراره خواستگار بیاد و... . دیگه ادامه ی حرف مامانم رو نشنیدم... سرم داشت گیج میرفت... از تو داغ شده بودم.. چشام دو دو میزد... واییی خدا😭😭😭 ⏪ ادامه دارد...... ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق
‌☀️‌در منظومه ی کاغذی ام یادت همچو خورشید واژه ها را سیاره وار
پستهای روز سه شنبه(امام زمان (عج) و ظهور)👆 روز چهارشنبه(خانواده وازدواج)👇
۳۳ 💢 سعی نکنید برنده ی دعواها باشید! ‌❣ @Mattla_eshgh