#تجربه_من
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#بارداری_بعداز_35_سالگی
خواهر من دوازده سال از من بزرگتر هست و بسیار با هم صمیمی هستیم.❤
خواهرم دوتا پسر داشت که به شدت شر بودن و اذیت میکردن و بیشتر ایام هم خونه ما بودن، و خیلی دوستشون داشتیم، چون ما نوه ی دیگه نداشتیم. (اون موقع من مجرد بودم.)
خواهرم از اون دوران که میگه، میگه یکی شر بودن پسرام و یکی هم شعارهای اون موقع که "فرزند کمتر زندگی بهتر" بود، مانع آوردن بچه ی دیگه ای برای من شد.
گذشت، ما خواهرها همگی ازدواج کردیم و هرکدوم به شهری برای زندگی رفتیم و خواهرم تنها تو روستامون پیش پدرو مادر مهربونم بود.
من که تو شهری دیگه بودم و فرزند سومم به دنیا اومده بودو، دوتا پسر خواهرم دیگه مردی شده بودن برای خودشون، این خواهر من خیلی عاشق بچه های من بود، طوری بود که هر روز زنگ میزد و همیشه و مدام میگف کی شما میاید روستا، من دلم تنگه و دارم میپوسم و....
منم که نمیتونستم هر وقت اون میگه برم پیشش، هشت ساعتی راه داشتیم باهم، وقتی هم میرفتیم روستامون، اینقد وابسته دختر کوچیکه من بود که نمیذاشت من اون رو جایی ببرم، همش دلش میخواست پیش خودش باشه، پسردومش هم خیلی وابسته دختر من بود، همش میگف کاش ماهم بچه کوچیک داشتیم.
خواهرم کم کم مثل اینکه افسردگی بگیره اینجوری شده بود، میگف زندگی برام معنایی نداره، احساس پوچی میکنم، تو اوج جوونی انگار باشوهرم پیرمرد پیر زنیم، تو خونه تنها، یه پسرش شغل آزاد داشت، یکی درس میخوند، همش میگف چه اشتباهی کردم بچه کم اوردم، کاش به عقل الان بودم و همیشه به من میگف تو بچه زیاد بیار، هر کی حرفی زد بگو نمیخوام اشتباه خواهرمو، من بکنم.
همیشه هم میگف آرزوی یه دختر به دلم موند، شما خواهرا همتون دختر دارید من ندارم، من گریه کن ندارم و برای خودش روضه میخوند.
تو دهه اول محرم تو روضه های ما چای ریز بود، با زیارت عاشورا خوندن اشک می ریخت، همیشه هم میگف زندگیم اصلا معنی نداره، بچه هام بزرگ شدن دنبال کار خودشون، نمیدونم با این روزهای تکراری چیکار کنم؟.
ناگفته نماند که شوهرش هم هپاتیت سی داشت دکترا منعش کرده بودن، گفته بودن برای خودت و بچت خیلی خطرناکه، اصلا نمیشه باردار بشی، خواهرم حسابی ناامید،
خیلی اذیت میشد.
یه ماه به محرم سال بعد، همونجور که ما همیشه در ارتباط بودیم، زنگ زد گف حالم خیلی بده، میگف شب با حالت تهوع از خواب بیدار میشم. من گفتم برو آزمایش بده شاید بارداری، بهم خندید گف جوک میگی، نه اصلا امکان نداره، از اون خاطر جمعم، میگفت دارم یائسه میشم علایم یائسگیه
دیگه حالش خیلی بد شده بود، رفته بود دکتر، دکتر گفته بود تا آزمایش ندی دارو هیچی بهت نمیدم.
من رفته بودم روستا و داشتم خونه هامون برای محرم و روضه های دهه اول محرم آماده میکردم، اومد با خوشحالی ای که پنهانش کرده بود گفت خواهر جواب آزمایشمو گرفتم، مثبته من باردارم😳😂 فقط پسر کوچیکم تو پوست خودش نمیگنجه، نمیدونم با بزرگه و حرف مردم چیکار کنم، بزرگه ۲۴ سالش بود، کوچیکه ۱۸ سال...
گفتم فدای سرت، خداروشکر بهترین خبریه که شنیدم، اندازه حاملگیای خودم خوشحال بودم.
خواهرم بخاطر سنش که ۴۳ ساله بود، همه ی سونوها رو داد ولی گفته بودن چون سنت زیاده امنینوسنتزم بده که من گفتم نه نده که احتمال سقطش هست دیگه به حرفم گوش داد و اون انجام نداد.
این خبر مثل بمب تو روستا پیچید😂، انگار چه حادثه ای رخ داده ولی واقعا هم معجزه بود😍
میگف اکثرا پولدارا وقتی میشنیدن میگفتن با این شرایط اقتصادی میخواستی چیکار😡😤
خلاصه گذشت و نجمه خانم قصه ما که به عشق مادرامام رضا(ع) این اسم براش انتخاب شده، بعد از هجده سال از زایمان دوم خواهرم بدنیا اومد و چه رنگ و رویی به خونه خواهرم داد، چه دل پر غصه خواهرمو بی غصه کرد، و شد سوگلی خونه، چقد داداشاش دوستش دارن.
و الان نزدیک دوسالشه چقد با اون دل کوچیکش کار منو راحت کرد، همیشه خواهرم دنبال من بود که کی میایی کی میری و... الان دیگه از من و بچه های من یادش نمیاد 😂
چقدر مادروپدرم زنگ میزدن دق کردیم بچه هارو بیارید ببینیم، حالا دیگه نجمه پیششون هست و با نجمه سر میکنن خداروشکر
خانواده های زیادی رو دیدم که در اول دوتا بچه آوردن و گفتن بسه و بعد به شدت پشیمون شدن و راهی نبود، تا دیر نشده دوتا اصلا کافی نیست، سه تا هم اصلا کافی نیست، شش هفت تا کافیست😂😂
خودمم چهار تا دارم، منتظر معجزه ی دوقلو داشتن هستم. ان شاءالله دعا کنید خدا بهم بده، منم تجربه ی خودمو بنویسم.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚩 @Mazan_tanhamasir
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕯🥀🍂
🥀
خانمی بچهشو آورده مسجد
بچه گریهاش گرفته مجلسِ حاجآقا را ریخته به هم...
واکنش حاجآقا را ببینید چه میگه به خانوم...
🚩 @Mazan_tanhamasir
🔷 ۳۰ تیر سالگرد شهادت ابر قهرمان ملی ایران، خلبان شهید عباس دوران و تلنگری به آقای محمد جواد ظریف!
🔸جناب آقای ظریف: شهید عباس دوران نه تنها همانند شما از جوانان زمان شاه بود، بلکه در سرزمین شیطان بزرگ (آمریکا) نیز درس می خواند، هیچ ربطی به سپاه و بسیج هم نداشت و یک ارتشی بود با ریشی سه تیغ (ارتش فدای ملت) و در شهر کورش هخامنشی و دیار سلطان سخن فارسی سعدی شیرازی نیز تربیت شد و از شما ایرانی تر بود!
🔸درست خواندید! او یک ایرانی وطن پرستِ مسلمان بود که وقتی شرافت و حیثیت کشورش را در خطر دید، در تاریخ ۱۳۶۱/۴/۳۰ از پایگاه شکاری شهر هگمتانه (همدان) خود را با سرعت ۲۰۰۰ کیلومتر بر ساعت به دشمن رساند و هواپیمای خویش را به همراه جسم سالمش علی رغم آنکه می توانست ایجکت کند، به بغداد و نزدیکی هتل محل برگزاری اجلاس جنبش عدم تعهد رساند تا با برخورد مستقیمش با آن ساختمان،بغداد را ناامن کرده و این اجلاس بزرگ را لغو و به دنیا فهماند که وقتی کسی حقوق کشورش را از طریق دیپلماسی به رسمیت نشناسد، دیگر این میدان و خون است که بر دیپلماسی برتری دارد!
🔸به پیاده نظام غربگرایان داخلی بگویید: از این بعد هر وقت که خواستید که به اسم شرافت و وطن پرستی جلوی سفارت یک کشور همجنس باز شمع روشن کنید یا دیوار سفارت روباه پیر و کسانی که با پوست مردم کشورهای دیگر برای خودشان کیف و کفش درست می کردند را رنگ آمیزی کنید، به یاد عباس دوران از دیار کورش هخامنشی نیز باشید، که البته شاید وزیر ارتباطات آن روز او را هم طالبان میخواند!
👤 علی جهانبخش قاضی دادگستری
#شادیروحشهیدعباسدورانصلوات
#شبتون_بخیر
🚩 @Mazan_tanhamasir
کانال تنهامسیری های مازندران
💔#سلام_امام_زمانم💔 #مولایمن! از عاشورا تا زمان آمدنتان هر روز روزهای مصیبت است ... اسارت رأسه
💚السلام علی المهدی
سید حجت بحرالعلوم🎙
برایامامزمانمچهکنم؟
گاهےدَرنَبودیِڪنَفر،
اِنگارجَہانبہکلےخالےست..!
یاحمیدُبحقِّمحمّدعجّللولیكالفرج
@Mazan_tanhamasir
💚
این جماعت همه از درد و بلا میترسند
غافل از اینکه بلا، دورِیِ از کربوبلاست...!
💚💚💚
#صَلَّیٱللَّهُعَلَیْکَیَاأَبَاعَبْدِٱللَّهِ
#منحَرَملازممدلمتنگاست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Mazan_tanhamasir
|🌕|
#حࢪفحساب
خداروشکر ڪن
کہ خدا به همه حرفات
و به همه دعاهات و آرزوهات
گوش نمیده ..
گاهے تونمےدونے
ولے توی چیزی که تومیخوای
چیزخوبی نیست ...
@Mazan_tanhamasir
واقعیات زندگےاهل بیت رو بگو ــــــــــــــــــــ
@Mazan_tanhamasir
جملات ممنوعه برای بچههای زیر ۶ سال
🔸کودکان زیر ۶ سال هر چیزی رو ببینن و بشنون، باور میکنن! پس خیلی مراقب گفتار و رفتارتون باشید. حتی اگه با اونها شوخی میکنید.
🔸اونها باور میکنند و وقتی متوجه اشتباه بودن حرفتون بشن، اعتمادشون به شما از بین میره و دروغگویی رو از شما یاد میگیرن.
مثلا این جملات ممنوع رو میگین!
🔸بمیرم برات!
🔸میخورمت!
🔸دیگه مامانت نیستم!
🔸لولو میخوره تورو!
🔸غذا نخوری کوچولو میمونی!
🔸پلیس دستگیرت میکنه!
حتی اگه کسی حرف اشتباهی به فرزندتون زد، سریعا و همون لحظه بگید؛ «نه اینجوری هم نیست»
@Mazan_tanhamasir
7.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بازی
هدف:تقویت دقت و حافظه دیداری
روش اجرا: این بازی را وسایلی که در منزل دارید مثل فوم یا نمد و یا مقوای رنگی درست کنید الگوهای را میتوانید بکشید و در اختیار کودک قرار دهید تا مطابق الگو آنها را بچیند به رنگها و قطعات دقت کند.
♥@Mazan_tanhamasir