#حاجذاکر
درسوریه،خطمقدمبود
درعملیاتهانیروهاےتحتامرشرا
فوجاصغرمیخواندند،یعنےخودششده
بودیکنشانشجاعت...
یکےازهمرزمانشهیددرباره
ویژگےهاےشخصیتےایشانگفت:
اوازجملهفرماندهانایرانےبهحساب
مےآمدکهمقاماتنظامےارتشسوریه
براےاواحترامویژهاےقائلبودندو
نظراتومشاورههاےاوهموارهمورد
توجهآنانبود،حضوربےوقفهدر
جبهههاےجنگازنکاتبرجستهزندگے
شهیددردورانحضورشدرسوریهبهحساب
مےآمدهنگامعملیاتهانیزوےشجاعت
زیادےازخودنشانمےدادوهموارهدرخطمقدم
درگیرےباتروریستهاےتکفیرےحضور
مےیافتنقشاینشهیددرآزادسازےمناطق
زیادےاز سوریهازچنگالتروریستهابےبدیل
بودتکفیرےهاازایشانحسابمےبردندو
ایشانبارشادتهایشانخوابرابرآنها
حرامکردهبود،
درسالاولحضوردرسوریه
یگانقمربنےهاشم(علیهالسلام)راتشکیل
دادوبااستفادهازتوانرزمےجوانانشهرهاے حماهولاذقیه۳۵روستاراازلوثوجود
تکفیرےهاپاککرد.
#معراجیون📿'!
#سالروز_شهادت🕊'!
#شهیداصغرپاشاپور✨'!
🗓 #سالروز_شهادت
یادت نره من برگشتم!
✍_یک ماه و نیم از آمدنش گذشته بود. توی این مدت دائم به مراسمهای مختلف برای سخنرانی دعوت میشد. یک روز به دانشگاه تهران رفته بود تا برای دانشجوها صحبت کند. تماس گرفت و گفت شام آنجا مهمان است و دیر به خانه برمیگردد. من هم طبق روال هر روز شروع کردم به انجام کارهایم. شب که شد شام خوردم و ظرفها را شستم و آشپزخانه را تمیز کردم. بعد هم در ورودی را قفل کردم و خوابیدم. یادم رفته بود حسین به ایران بازگشته و الان کجاست و قرار است به خانه برگردد. هنوز به آمدنش عادت نکرده بودم. لحظاتی بعد دیدم صدای در میآید. کمی ترسیدم. رفتم پشت در و پرسیدم کیه؟ تازه یادم آمد حسین پشت در است و از خجالت نمیدانستم چکار کنم. در را که باز کردم خودش هم فهمید. گفت خانم من را یادت رفته بود؟ از آن موقع به بعد هر وقت میخواست جایی برود، میگفت "یادت نره من برگشتم!"
📚کتاب سید الاسراء:
زندگینامه سرلشکر خلبان آزاده
#شهید_سید_حسین_لشگری...🌷🕊
شادی روح پاک شهدا صلوات
هیچکی پـــشتتون نیـــست .
هیچکی پــــشت آدم نیــست ؛
فقط خـــــدا هـــــست …
#سالروز_شہادت
#شهیدعلـےخلیلی
بدانید که ما این انقلاب را در
سینه زنی های حسین(؏)
به دست آورده ایم ..
• شهید محمّدعلی رجائی •
#سالروز_شهادت