بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليکم و رحمه الله
🌺اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم🌺
صبح روز جمعه بر منتظران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به خیر و سلامتی
ذکر روز
🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
🏴رحلت امّ الشّهداء حضرت امّ البنین علیها السلام بر شیعیان عالم تسلیت باد 🏴
🥀 حدیث
🌷قال رسول الله صلی الله علیه وآله:
🌸[ یافاطمه] ..وَالَّذِی نَفسِی بِیَدِهِ لاَبُدَّ لِهذِهِ الاُمَّةِ مِن مَهدِیِِّ وَ هُوَ وَاللهِ مِن وُلدِک.ِ🌸
●●●
🍀[ ای فاطمه ]....قسم به آنکه جانم در دست اوست، حتما مهدی(ع) برای این امّت می آید و به خدا قسم او ازفرزندان تو می باشد.🍀
📚بحار الانوار، ج 51، ص 67اشعری محمد:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليکم و رحمه الله
🌺اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم🌺
صبح روز جمعه بر منتظران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به خیر و سلامتی
ذکر روز
🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
🏴رحلت امّ الشّهداء حضرت امّ البنین علیها السلام بر شیعیان عالم تسلیت باد 🏴
🥀 حدیث
🌷قال رسول الله صلی الله علیه وآله:
🌸[ یافاطمه] ..وَالَّذِی نَفسِی بِیَدِهِ لاَبُدَّ لِهذِهِ الاُمَّةِ مِن مَهدِیِِّ وَ هُوَ وَاللهِ مِن وُلدِک.ِ🌸
●●●
🍀[ ای فاطمه ]....قسم به آنکه جانم در دست اوست، حتما مهدی(ع) برای این امّت می آید و به خدا قسم او ازفرزندان تو می باشد.🍀
📚بحار الانوار، ج 51، ص 67
سلام مولای ما ، مهدی جان
چه دلنشین است صبح را با نام شما آغاز کردن و با سلام بر شما جان گرفتن و با یاد شما پرواز کردن ...
چه روح انگیز است با آفتاب محبت شما روییدن و با عطر آشنای حضورتان دل به دریا زدن و در سایه سار لبخند زیبایتان امید یافتن ...
شکر خدا که در پناه شماییم ...
#اللهم عجل لولیک الفرج
🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز جمعه روز زیارتی
🌸 حضرت ولیعصر(عج)
🎤استاد_فرهمند
🔷🔷🔷🔷🔷
📌 مادر شهیدی که اُمُّ البَنین ایران شد
🔹️ حاجيه خانم فاطمه عباسي ورده (مادر مكرمه شهيدان؛ «احمد»؛ «علي»؛ «يونس» و «محمّد» جوادنيا) متولد ورده ساوه است؛ اما بعد از ازدواج به تهران آمده است.
◇ از حاج آقا همسرش میگوید که اولین اذان سحرهای ماه رمضان در محله و مسجد را او میگفته است.
◇ این مادر شهید درباره فرزندانش ميگويد: احمد از قبل از انقلاب فعالیت میکرد. یادم هست یک شب که دیر آمد ساعت دو نیمه شب بود؛ اما من بیدار بودم. دنبالش تا اتاق رفتم و دیدم چیزی را لابلای روزنامه پنهان میکند. در صندوق گفتم باز کرد، دیدم قوطی رنگ است و او شبها «مرگ بر شاه» را دیوارنویسی میکند.
◇ احمد به پاوه رفت و در سال ۵۹ به دست کوملهها شهید میشود.
◇ مادر تا خبر شهادت احمد را میشنود نه شکایت میکند نه حتی گریه: «من سریع سجده شکر به جا آوردم؛ چون احمد بالاخره به آرزویش رسید.»
◇ بعد از شهادت احمد ، علی و یونس ۱۸ و ۱۶ ساله هم بهانه جبهه گرفتند تا دو سال بعد این دو برادر هم به برادر بزرگترشان بپیوندند: «علی و یونس هر دو برای عملیات فتح خرمشهر رفته بودند. علی شب شهید شده بود و یونس صبح؛ اما چون یونس جلوتر بود، جنازهاش چند روز دیرتر و موقع مراسم ترحیم علی رسید.»
◇ محمد پسر تهتغاری و شوخ طبع خانواده هم پنج سال بعد به شهادت رسید تا بالاخره مادر خود را «امالبنین ایران» کند.
🔹️ صبحانه ای با شهدا
هدایت شده از کانال مهدویت 🇮🇷🇵🇸
🔴 گریه دائمی ام البنین برای امام زمان خود
🔹 امام جعفر صادق(ع) فرمودند :
🔺 وكَانَت أمُّ جَعْفرٍ الكِلابِيَّة تَنْدُبُ الُحسَين عليه السلام وتَبكِيهِ وقَد كَفَّ بَصَرُها، فَكانَ مَروانْ وهُو وَالِ المَدينَةِ يَجيءُ مُتَنَكِّراً بِاللَّيْلِ حَتّى يَقِف، فَيَسْمَع بُكاءَها ونَدبَها..
🔸 ام جعفر کلابیه(حضرت ام البنین) دائما بر حسین عليه السلام ندبه و گریه میکرد تا اینکه چشمانش را از دست داد، ومروان والی مدینه شبانگاهان به صورت ناشناس می آمد و می ایستاد و به گریه ی ام البنین گوش فرا میداد.
📚 الأمالي الخميسية للشجري، ص ۲۵۹
#امام_زمان
🆔 eitaa.com/emame_zaman
21.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-
🌿یکی از اسرار ارتباط با امام زمان عج
#جمعه_مهدوی
#سخنرانی
هدایت شده از 𝗣𝗼𝗹𝗶𝘁𝗶𝗰𝗮𝗹 | تحلیلسیاسی
📌 پدر و پسر شهیدی که سالیان سال در آغوش هم بودند/دوپلاک معروف ۵۵۵و ۵۵۶
🔹️ طی یک عملیات تفحص در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد. یکی از آنها در حالت نشسته با لباس و تجهیزات کامل به جایگاهی تکیه داده بود و شهید دیگر در پتو پیچیده شده بود.
◇ معلوم بود شهیدی که درازکش است مجروح شده و شهید نشسته سرِ وی را به دامن گرفته است. پلاکهایشان را بررسی کردیم، شمارهها پشت سر هم بود: 555 و 556.
◇ متوجه شدیم آنها با هم پلاک گرفتهاند. معمولاً رزمندههایی که خیلی رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک میگرفتند. با مراجعه به سیستم کامپیوتر متوجه شدیم.
◇ شهیدی که نشسته، پدر و شهیدی که درازکشیده، پسر است. پدر سر پسر را به دامن گرفته بود.
◇ اینها شهید سیدابراهیم اسماعیلزاده پدر و سیدحسین اسماعیلزاده، اهل روستای باقرتنگه بابلسر بودند.
◇ پسر آرپیجی زن و پدر کمک آرپیجی زن پسر بود. پسر برای دید بهتر و انهدام تانکهای دشمن به سمت دامنه قله حرکت میکند.
◇ پدر وقتی افتادن فرزندش را میبیند، خودش را به دامنه کوه میرساند و بالای سر فرزندش میرود. چون توان بالا بردن پیکرحسین را نداشت، پتویی میآورد و پسرش را در آن میپیچد. او را در آغوش میگیرد و سر پسرش را روی زانوهایش میگذارد ، لحظاتی بعد خودش هم به شهادت میرسد و هر دو برای سالهای طولانی در همان حالت میمانند.شادی ارواح طیبه شهدا صلوات...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
┅┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅┅
@tahlill